24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، احمدي بختياري، ابوالفتح، عبدالحسين، كنفرانس كار، قضاوت
نویسنده : سيد احمد موسوي
از زمان فتح تهران که بعد از دوران استبداد صغیر به کمک نیروهای بختیاری اتفاق افتاد، روند حضور نیروهای بختیاری در حکومت و مناصب دولتی و همچنین امور اداری کشور، چشمگیر میشود. یکی از کسانی که توانست از این موقعیت استفاده نموده و جایگاهی برای خویش فراهم آورد، عبدالحسین احمدی بختیاری بود. در ذیل به معرفی اجمالی وی پرداخته خواهد شد.
عبدالحسین احمدی بختیاری، فرزند حاج ابوالفتح خان سیفالسلطنهى بختیارى و نوادهى حسنیقلىخان ایلخانى بختیارى است. وی در سال 1280ش در چهارمحال و بختیاری چشم به جهان گشود.[1] تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود به پایان رساند. پس از آن، مدتی در مدارس اصفهان و تهران به تحصیل معارف اسلامى و ادبیات فارسى پرداخت[2] و همچنین موفق شد، زبانهای فرانسه و انگلیسى را نیز فرا گیرد.[3] بعد از آن وی وارد سیستم اداری و حکومتی گردیده، موفق به تصدی پستهای مختلف در ردههای گوناگون شد.
عبدالحسین ابتدا در سال 1305ش با سمت مترجم وارد خدمت وزارت دارائى شده، به عنوان معاون دایره عملیات به فعالیت پرداخت.[4] پس از نشان دادن لیاقت خود در آن پس، مدتی بعد در تشکیلات جدید دادگسترى به خدمت قضائى مشغول گردید و با نشان دادن پشتکار و شایستگی فراوان موفق گردید تمام مراحل قضائى را از دادیارى دادسراى تهران تا ریاست شعبهى دیوان کشور طى کند.[5] در خلال مشاغل قضائى، چندى در بانک صنعتى و معدنى ایران و مدتی نیز در بیمههاى اجتماعى کارگران، به عنوان رئیس مشغول به کار بود. پس از طى نمودن مدارج ادارى، به مستشارى دیوان عالى تمیز منصوب شد و پس از چند سالى به وزارت انتقال یافته و از اعضاى هیئت رییسهى بانک ملى ایران گردید.[6]
احمدى بختیاری در سال 1328ش جهت شرکت در کنفرانس بینالمللى کار انتخاب و به ژنو اعزام گردید.[7] وی مدتی نیز ریاست صندوق تعاون بیمه کارگران را عهدهدار شد.[8] آخرین سمت قضائى او ریاست شعبهى یازدهم دیوان کشور بود. البته مدتی نیز ریاست هئیت سه نفره اصلاح قانون اراضی دولت، شهرداریها و اوقاف را بر عهده داشت و چون در این سمت قصد خدمت و انجام امور به طور صحیح را داشت و نمیتوانست در این زمینه زیر بار انحرافات و دسیسه چینی مسئولین برود به همین جهت، تسلیم اوامر و دستورات خلاف قانون مجریان امور نشد، لذا از این کار کناره گرفت.[9]
احمدی بختیاری فردی صاحب نفوذ و دارای اعتبار در میان افراد سیاسی و دولت مردان بود، به گونهای که از وی برای شرکت در مهمانیهای مهم با حضور افراد شاخص دعوت به عمل میآمد. از آن جمله میتوان به مهمانیهای با حضور افرادی مثل نخست وزیر هویدا اشاره نمود.[10]
وى شاعرى توانا، داراى طبع ظریف و ذوقى سرشار بود. از احمدی بختیاری اشعار زیادی به جای مانده است. از نمونههای شعری وى در مجلههاى «مهر»، «ارمغان» و «آرمان» به طبع رسیده است.[11] علاوه بر سرودن اشعار لطیف به ترجمهى آثار نویسندگان خارجى نیز مىپرداخت و ترجمههاى زیادى از آثار ادباى فرانسه از وى باقى ماند. از آثارش در این زمینه میتوان ترجمهى «شاتو دوشیون»، تألیف لرد بایرون؛ ترجمهى قسمتى از اشعار لامارتین و ترجمهى قسمتى از آثار راسین و کرنى، تراژدى نویسان فرانسه را نام برد.[12]
احمدی بختیاری پس از سالها فعالیت در سمتهای مختلف، بالاخره در سال 1350ش بازنشسته شد و سرانجام در سال 1361ش و در سن 81 سالگی در شهر تهران درگذشت.[13]
وی یکی از معدود قضات خوش نام وزارت دادگستری در دوران پهلوی بود؛ در حالی که در اغلب قمستهای دادگستری و حتی مملکت فساد رخنه نموده بود و بیشتر افراد را به دام خود کشانده بود. درباره نحوه قضاوتش داستانهای جالبی نقل میکنند به عنوان مثال میتوان به پرونده جنجالی شیلات در محاکم وقت اشاره نمود، که از طرف برخی وابستگان دولت اجمدی بختیاری را تحت فشار بسیار زیادی قرار دادند تا رای نهایی را به نفع آنان صادر نماید و حتی در صدد تطمیع وی با وعده استانداری خراسان و نیابت آستان قدس یا مقام سفارت ایران در اسپانیا برآمدند، که با ایستادگی وی مواجه شدند. در نهایت نیز رای بر خلاف میل زورگویان صادر شد.[14]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان