دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

معماری در عصر طاهریان

No image
معماری در عصر طاهریان

كلمات كليدي : طاهريان، معماري، عبدالله بن طاهر، مسجد، مدرسه، عمران، راه سازي

نویسنده : سيد احمد موسوي

طاهریان مانند دیگر مردمان عالم و عارف و زمامداران دانا و خردمند به خدمات عمرانی عام المنفعه نیز می‌پرداختند و حتی المقدور وسائل آسایش و آرامش و رفاه مردم را فراهم می‌آوردند، اگر چه تقریبا بیشتر و یا به بیان دقیقتر تمام آثار آن زمان از بین رفته است اما در عین حال آثار آنها در کتابها بر جای مانده است که در این نوشتار به آنها پرداخته خواهد شد. طاهریان همگی مایل به توسعه مظاهر تمدنی و بر پا داشتن بناهای زیبا و با شکوه بوده‌اند و خواستار آن بوده‌اند که هر جا که بوده‌اند را مترقی و آباد نمایند و در اصلاحات و عمران مناطق کوشیده‌اند. زیرا با قدرت و نیروی که داشته‌اند به جنگها و نا امنی‌ها پایان بخشیده و امنیت را گه پایه پیشرفت و فعالیت است برقرار می‌نمودند.

عبدالله بن طاهر و تلاش برای عمران و آبادانی

عبدالله بن طاهر که معروفترین حاکم طاهری است در آبادی و پیشرفت خراسان و نیشابور کوشش بسیار کرد. او به آسایش کشاورزان و برزگران علاقه زیادی نشان می‌داد و عاملان خویش را به رعایت حال آنها توصیه نمود. گردیزی می‌نویسد: در این باب به همه عاملان خویش نامه فرستاد و نوشت حجت برگرفتم شما را تا از خواب بیدار شوید و از خیرگی بیرون آیید و صلاح خویش بجوئید و با برزگران مدارا کنید و کشاورزی که ضعیف گردد او را قوت دهید و به جای خویش باز آرید که خدای عزوجل ما را از دستهای ایشان طعام کرده است و از زبانهای ایشان سلام کرده است و بیدادگران بر ایشان حرام کرده است.[1]

عبدالله بن طاهر هر جا که بوده است حتی اگر مدتی کوتاه نیز بوده، دست به اصلاح و عمران زده است و یا آثار تخریب شده گذشتگان را ترمیم و مرمت نموده است. در سالهای 209-210 که بر حصار و قلعه کیسوم در شام دست یافت و این شهر را از دست نصر بن شبث خارجی گرفت و آن را گشود، فورا دست به کار آبادانی شد با احداث کانالهایی، تنظیم آبیاری و ترتیب جدول بندی، زمینها را سیرآب ساخت و برای کشت و زرع آماده نمود و باغها احداث گردید و دستور ترمیم خرابیهای شهر و رفع نواقص عمارت قلعه و حصار آن را داد و شهر را آباد گردانید.[2]

عبدالله بن طاهر که مدتی کوتاه را نیز برای آرام نمودن مصر در شهر فسطاط به سر می‌برد، در آنجا نیز منشاء خدمات عمرانی گردید. در این شهر مسجد جامعی وجود داشت که در زمان عمرو عاص ساخته شده بود و به آن مسجد جامع عمرو عاص می‌گفتند که قدیمی‌ترین مسجد مصر نیز به شمار می‌رفت. عبدالله بن طاهر در قسمت غربی این مسجد تغییراتی ایجاد نمود و آن را مقداری توسعه داد به طوری که دو برابر وضع سابق خود گردید بعد از این آن را تاج الجوامع نامیدند.[3]

عبدالله همچنین مدتی در دینور یکی از شهرهای مشرق اسلامی سکونت داشت و در این ایام کاخی بر پا نمود که در آن باغ و دیگر وسائل آسایش را فراهم آورد. این کاخ تا زمان دینوری همچنان بر پا بوده است و معروفیت داشته است و به نام کاخ عبداللهی مشهور بوده و ابوحنیفه دینوری آن را خود دیده است.[4] همو وقتی وارد نیشابور گردید آن شهر را آبادانی بسیار بخشید. میدانی در شهر احداث نمود که بسیار وسیع بود و آن را به نام نیای خویش، حسین بن مصعب نام گذاری نمود و سالیان طولانی به همین نام باقی بوده است.[5] همچنین قبرستانی مهم و معتبر در آن شهر بنا نهادند که افراد خاندان طاهری در آن مدفون می‌گشتند و آن را مقابر الحسینین نامیدند.[6] البته در این گورستان بسیاری از علماء و دانشمندان نیز دفن گردیده و از همین رو به گورستان سادات نیز معروف گشت.[7]

طاهریان بغداد و ساخت آثار در عراق

طاهریان تا زمانی که در بغداد و سامرا بودند اقدامات بسیاری برای عمران و آبادانی آنها نمودند. به گونه‌ای که یکی از مداخل و دروازده‌های ورودی بغداد به نام اسحاق بن ابراهیم مصعبی نام‌گذاری گردیده بود و به نام باب اسحاق شناخته می‌شد.[8] همچنین یکی از نهرهای که در جانب غربی سامرا کشیده شد نامش النهر الاسحاقی بود که عمارت و مزارع زیادی اطراف آن را احاطه می‌کرد. این نهر از تکریت شروع می‌شد و نزدیکی المطیره به دجله می‌ریخت و درآمد و مالیات زیادی را سالیانه به خزانه حکومت عائد می‌کرد.[9] طاهر نیز محله‌ای را در شهر بغداد بنا نهاد که به کوی طاهری شهرت یافت و کاخ معروف طاهر در بغداد نیز در این محله بوده است. و عالمان و دانشمندان زیادی در این محله پرورش یافتند کاخ طاهر را القبه الطاهریه نیز نامیده‌اند.[10] فندق طاهر، نام نهری بود که از نهر بزرگ صراه منشعب می‌شد و دور بغداد می‌‌گشت از باب الانبار، باب الحدید و... می‌گدشت و کمی بالاتر از خانه اسحاق بن ابراهیم طاهری به دجله می‌ریخت. طاهر علاوه بر اینها باغی را نیز در بغداد احداث کرده بود که به نام وی بستان طاهری معروف بود.[11]

تاسیس مدارس

تاریخ بناء مدارس در ایران به دو دوره تقسیم شده است. دوره پیش از تاسیس نظامیه‌ها و دوره بعد از آن. نظامیه‌ها در زمان نظام‌الملک وزیر سلاجقه تاسیس گردیدند. در این نوشتار بحث مربوط است به دوره اول و به طور ویژه آنچه مربوط به طاهریان می‌گردد. از مدارس نیشابور عصر طاهری می‌توان از مدرسه صابونیه نام برد.[12]

تاسیس مرکز ستاره شناسی در نیشابور

طاهریان در توسعه علوم و لوازم و ملزومات آن به طور جدی می‌کوشیدند به گونه‌ای که نقل شده است که اولین مرکز ستاره شناسی در زمان طاهر بن عبدالله در نیشابور بنیاد نهاده شد.[13]

مناره و گلدسته مساجد

مسجد جامع ابومسلم مناری داشته که برخی آن را کوتاه می‌پنداشته‌اند از این رو در هنگام حکومت منصور بن طلحه بن طاهر برادرزاده عبدالله بن طاهر در نیشابور، وی منار مسجد را خراب نموده و مناری قوی‌تر و بلندتر بر افراخت و عمارت منار را به زینت و تذهیب آراسته نمود و حتی از طریق علم هندسه توانستند از این مناره به عنوان ساعت آفتابی نیز استفاده نمایند.[14]

وقتی که عبدالله بن طاهر امیر خراسان شد وی مناره مسجد جامع بزرگ نیشابور را که به دستور ابومسلم خراسانی ساخته شده بود مناسب و درخور مسجدی با این وسعت ندانست، لذا دستور داد تا منار دیگری برای این مسجد بزرگ ساختند و همچنین بر تعمیرات و تزئینات آن افزود.[15] منصور بن طلحه که در واقع مهندس خاندان طاهری بوده است در ساختمان این مناز نقش مهمی بر عهده داشته است، زیرا مهندسی و معماری این منار کاملا به او واگذار گردیده بود. طول و ارتفاع منار عبداللهی (منسوب به عبدالله بن طاهر) از منار ابومسلم بلندتر و از لحاظ ساختمان قویتر و محکمتر و همچنین روکش آنبه زیورها و طلا کاری آراسته شده بود. منصور بن طلحه این منار را به گونه‌ای ساخته بود که در تمام ایام سال از سایه آن اوقات و ساعات معلوم می‌گردید؛ اما بعدها و بر اثر مرور زمان و حدوث زلزله‌ها اندکی در آن انحراف و کجی ایجاد شد.[16]

ساختمان کتابخانه‌ها

عبدالله بن طاهر سعی می‌نمود طرحهای بزرگ را مانند آنچه در بغداد جاری می‌شود در خراسان نیز ایجاد نماید یکی از این طرحها ایجاد یک کتابخانه‌ و مرکز علمی با الهام گرفتن از بیت الحکمه بغداد عباسی بود و علمیات کتاب‌داری، کتاب شناسی، کتاب‌نویسی و کتاب‌خوانی را در نیشابور محل تاسیس این کتابخانه بر پا نمود و همچنین حلقه‌های تحصیل و تدریس نیز در این مرکز علمی دایر گردید. در مورد این کتابخانه باید گفت که وسعت آن و حجم و مقدار کتب موجود در آن چندان از کتابخانه معروف بیت‌الحکمه بغداد کوچکتر نبوده است به گونه‌ای که کتابخانه طاهریان را «خزاین»؛ یعنی به صورت جمع به معنای کامل و مجهز و پر دامنه یاد نموده‌اند.[17]

کتابخانه طاهریان حاوی کتب نفیس زمان خود بود و چنین به نظر می‌رسد که عبدالله بن طاهر در جلب انواع کتابها حتی آنهایی که بسیار کمیاب و نایاب بوده‌اند همت بسیار زیادی گمارده است. کتبی مانند کتاب نفیس «العین» خلیل بن احمد فراهیدی فقط در کتابخانه طاهریان نیشابور وجود داشته است. شاید این کتاب را طاهریان از عهد خود خلیل بن احمد فراهیدی که در خراسان می‌زیست به دست آورده باشند، زیرا چنان چه نقل شده است خلیل بن احمد، عالم نحوی شیعی به سختی در بصره می‌زیست و چون زندگی بر او بسیار تنگ شد، آهنگ خراسان نمود. علما و مردم بصره او را تا بازار مربد بصره مشایعت نمودند. خلیل بن ایشان گفت: مفارقت شما بر من بسیار ناگوار است؛ ولی به ناچار می‌روم و اگر به اندازه لازم و قوت لایموت، نانی از آرد باقلا (یعنی ارزانترین نان) تهیه می‌شد در این شهر می‌ماندم. و چون هیچ کدام از آن مردم آن را نیز بر عهده نگرفت از ایشان جدا شده و به سوی خراسان عزیمت نمود.[18] به این ترتیب محتمل است که خلیل بن احمد یک نسخه از کتاب خود را به خراسان برده باشد و همان نسخه هم در خراسان مانده باشد و بعدا به کتابخانه بزرگ طاهریان راه یافته باشد. و در آن زمان فقط همان یک نسخه از کتاب العین وجود داشته است.[19]

شاید کتابخانه بزرگ طاهری قبل از عبدالله بن طاهر ساخته شده باشد؛ ولی عبدالله در عظمت این کتابخانه نقشی بی‌بدیل داشته است و او بوده است که آن را تجهیز و منظم و پر رونق ساخت است.[20]

غیر از کتابخانه بزرگ و مرکزی طاهریان، کتابخانه‌های متعدد دیگری در آن هنگام ساخته شد. یاقوت حموی که سه سال از عمر خود را در مرو گذرانیده است از دوازده کتابخانه معتبر و سرشار از کتاب مرو سخن رانده است و اضافه می‌کند که این کتابخانه‌ها به راحتی در دسترس مراجعان قرار دارند.[21]

بنای شادیاخ

یکی از بزرگترین معماریهای دوره طاهری مربوط به بنای شهر شادیاخ است. داستان بنای این شهر در کتاب تاریخ نیشابور چنین آمده است: «آنگاه که عبدالله بن طاهر بعنوان والى خراسان به نیشابور در آمد و در آن جا ساکن شد، از بسیارى لشکر او جاى بر ایشان تنگ شد، بناچار ساکن سراى مردمان شدند، از راه غصب. و مردم از ایشان سختیها مى‌دیدند و چنان اتفاق افتاد که یکى از سپاهیان او در سراى مردى ساکن شد که آن مرد را زنى زیبا بود. و آن مرد سخت اهل غیرت بود. بناچار از فرط غیرت بر همسر خویش سراى خود را ترک نکرد. یک روز آن مرد سپاهى بدو گفت: برو و اسب مرا آب ده. آن مرد نتوانست که خلاف فرمان آن مرد سپاهى کند و از سوى دیگر یاراى آن را نداشت که همسر خویش را تنها رها کند. بناچار به همسر خویش گفت: تو برو و اسب او را آب ده تا من متاع منزل را پاسدارى کنم. آن زن رفت و زنى زیبا بود. رفتن این زن مصادف بود با بر نشستن عبدالله بن طاهر. عبدالله آن زن را دید و او را سخت زیبا یافت و ازین که او به چنین کارى پرداخته در شگفت شد. او را طلبید و بدو گفت: چهره و وضع تو مى‌نماید که افسار کشیدن اسب و آبیارى آن در خور تو نیست، داستان تو چیست؟ آن زن گفت: «این کارى است که عبدالله بن طاهر نفرین شده بر گردن من نهاده است» آنگاه عبدالله را از ماجرا آگاه کرد. عبدالله سخت در خشم شد و لاحول بر زبان آورد و با خود گفت: مردم نیشابور از تو بدیها و سختیها دیدند، اى عبدالله!» سپس عریفان لشکر خویش را فرمان داد تا در سپاه آواز در دادند که «هر کس از ایشان در شهر شب را بسر آورد خونش و مالش حلال خواهد بود» و عبدالله خود به شادیاخ رفت و در آنجا سرایى از براى خویش بنا کرد و فرمان داد تا لشکر نیز در پیرامون او سراهاى خویش را بنا کنند و بدین گونه شادیاخ آبادان شد و محلّه‌اى بزرگ گردید و پیوسته مدینه نیشابور و از جمله محلّات نیشابور شد.»[22]

در کتاب مقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی نقل می‌کند که شادیاخ یم بنای تنها نبوده است و مجموعه‌ای از بناها و امکانات مورد نیاز را در بر داشته است و ظاهرا طاهریان در شادباخ کاخهای زیادی داشتنه‌اند[23] همچنان که قصرهای دیگری در «میان»، «بامیان» و بلخ داشتند.[24] یعقوبی نیز با تعریف از شکوه شادیاخ آن را از بناهای معتبر و عجیب دانسته است.[25]

احداث راهها

راه نخستین و طبیعی‌ترین وسیله ارتباطی انسان است. گردش چرخهای اجتماعی بدون راه امکان پذیر نیست. به طوری که امروزه راه را در هر کشور از عوامل تمدن به شمار آورده‌اند. در ایران و در دوران بعد از اسلام حفظ امنیت راهها، همواره مورد توجه امرا و سلاطین محلى بود. در نامه تاریخى و مشروح طاهر بن حسین به فرزندش، عبد اللّه، از جمله چنین مى‌خوانیم: «... در امنیت راهها بکوشى و آسایش مردم را تأمین کنى.»[26] و بنا بر نقل تواریخ نیز هیچکس مانند عبدالله بن طاهر نتوانست راهها را در نظم و انظباط کامل در آورد و امنیت را برقرار سازد.[27]

با انتقال مامون خلیفه عباسی از مرو به بغداد و سپردن خراسان به طاهریان، رفته رفته مرو مرکزیت و موقعیت خود را از لحاظ دارالاماره خراسان از دست داد و پس از حدود پنجاه سال مرکز خراسان از مرو به نیشابور منتقل گردید. از این رو نیشابور به سرعت رو به توسعه نهاد و همه چیز را به خود جذب و جلب کرد و به همین جهت راه خشکی که از نیشابور می‌گذشت نیز بسیار رونق یافت.

یکی از راهها

مرو ‌– مرورود: پنج منزل بلخ و ترمد و قوادیان از منازل «وخش» و «هلاورد» که دو شهر باشکوه مستحکم است مى‌رسد، و سپس به شهر «شومان» که پیوسته به مملکت هاشم بن بانیجور و خاندان هاشم است، سپس به «حدیلى» که شهر داود بن ابى داود است، سپس به «واشجرد» که شهر مرزى با عظمت و سرزمینى با وسعت است و هفتصد دژ استوار دارد و این بدان خاطر است که از این استحکامات به ترکان حمله ور می‌شوند.[28]

احداث رباطها

در ناحیه نسا نزدیکی عشق آباد در محل شهر «فراوه» در راه خوارزم، ابتدا رباطی بوده است که توسط عبدالله بن طاهر یا به دستور او ساخته شده بود. در این رباط که از سه قلعه متصل به هم تشکیل شده بود هزار مرد جنگی به حالت آماده باش به منظور حفظ و حمایت کشور از هجوم و تجاوز ترکان سکونت داشتند. این رباط رفته رفته مردم را به خود جلب کرد و مردم به سبب احساس امنیت در اطراف آن مستقر شده و سکونت نمودند و بالاخره شهری شد به نام شهر «فراوه».[29]

در این عهد رباط دیگری ساخته شد در شش فرسخی ابیورد، این یکی از رباط‌های بسیار بزرگ منطقه بود که چهار ورودی داشته است و در وسط آن نیز مسجد و مصلائی وجود داشته است بعدا این رباط از توابع ابیورد گردید.[30] طاهر بن علی بن طاهر بن حسین ذوالیمینین در محل شهر «فربر» رباطی ساخت که مرکز تجمع افراد نظامی و جنگجو بود و رفته رفته مردم در اطراف آن ساکن شدند و توسعه زیادی یافت و شهر «فربر» را تشکیل داد که انگور آن مشهور گشت.[31]

تاسیسات آبیاری

طاهریان که خود مردمی از کشاورز زادگان پوشنگی بودند که مردم آن به شغل کشاورزی اشتغال داشتند. در جهت مصالح مردم مخصوصا در بخش کشاورزی کوشیدند. در زمان طاهریان کشاورزی بسیار رونق یافت و دامنه‌اش وسعت یافت، چاه‌های زیاد و کاریزهای بسیار حفر شد و به قدری آب در نیشابور و اطراف آن زیاد شد که برخی آن آبها را هم اندازه آبهای جیحون و سیحون[32] و برخی دیگر هم اندازه دجله دانسته‌اند.[33] البته خود اینها بعدا منجر به ایجاد مشکلاتی شدند و درباره کیفیت تقسیم آب و طرز استفاده از قنوات که در آن زمان مشکل عمده کشاورزان بوده است و در خراسان و نیشابور پیوسته بر سر تقسیم آب میان کشاورزان دعوی و خصومت روی می داد و در آن زمان در کتب فقه و اخبار چیزی در این باب وجود نداشت عبدالله بن طاهر از فقهای خراسان و بعضی از فقهای عراق خواست که قوانین و احکام مناسب جهت رفع دعاوی و حل مشکلات وشکایات عامه تدوین نمایند و لذا به دستور او کتابی درباره رسم نگاهداری قنوات و کیفیت تقسیم آبها تالیف یافت به نام «کتاب قنی» که تا مدتها ملاک و مرجع قضاوت در این باره بوده است.[34]

ر

مقاله

نویسنده سيد احمد موسوي
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام - دولتهای تابع حکومت اسلامی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS