دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مشهورات

No image
مشهورات

كلمات كليدي : مشهورات، ذايعات، مشهورات به معناي اعم، مشهورات به معناي اخص، واجبات القبول، تاديبات صلاحيه، عاديات، عواطف، آراي محموده

نویسنده : مهدي افضلي

قضایای مشهورات که نزد منطق‌دانان "ذایعات" نیز نامیده می‌شود، قضایایی هستند که میان مردم شهرت یافته است. کسانی‌که این امور نزد‌شان مشهور شده، گاه قاطبه‌ عقلا، گاه اکثر ایشان و گاه گروه خاصی است. بدین معنا نیست که اگر چیزی در عرف خاصی مشهور بود نزد تمام انسان‌ها چنین باشد.

اقسام مشهورات

برای مشهورات دو قسم عمده بر شمرده‌اند: مشهورات به معنای اعم و مشهورات به معنای اخص. در مشهورات به معنای اعم، مورد به گونه‌ای است که تمام عقلا بر آن توافق نظر دارند. از این جهت تفاوتی نمی‌کند که در حقیقت نیز از مشهورات باشد یا این‌که در حقیقت از قضایای اولیه باشد و افزون بر توافق عقلا واقعیتی نیز داشته باشند. از باب نمونه قضایای "کل بزرگتر از جزء است" در زمره مشهورات به شمار می‌آید، هر چند در حقیقت خود از اولیات و یقینیات بدیهی می‌باشد.

در مشهورات به معنای اخص که آنرا مشهورات صرف نیز می‌نامند، ماجرا به گونه‌ای دیگر است. در این سنخ، عامل اصلی شهرت یک قضیه همان توافق عقلاست، به همین دلیل از یک جامعه به جامعه دیگر تفاوت می‌کند. از باب نمونه حکم به این که اذیت ‌کردن حیوانات بدون غرض صحیح ناپسند است، حکمی نیست که جز توافق آرای عقلا واقعیت دیگری نیز داشته باشد که بتوانیم قضیه را با آن بسنجیم. انسان اگر خودش باشد و خودش و اسباب شهرت برای او حاصل نشده باشد در این صورت احکامی از سنخ حکم پیشین را صادر نخواهد کرد. اما برخلاف مشهورات به معنای اعم که در آن اگر در پشت کوه قاف نیز زندگی کند و معنای کل و جزء‌ را بداند قطعا حکم صادر خواهد کرد که هر کلی از جزء خود بزرگتر است.تفاوت مشهورات با یقینیات نیز در همین نکته است که در یقینیات ورای توافق آرای عقلا نیز چیزی هست که قضایا با آن سنجیده می‌شود،‌ ولی در مشهورات صرف ملاک درستی احکام مطابقت با آرای عقلاست.

اسباب شهرت

اموری که باعث صدور حکم می‌شود مختلف است، منطق‌دانان چند عامل را به عنوان عمده‌ترین عوامل برشمرده‌اند که به اختصار توضیح داده می‌شود:

1. واجبات القبول: قضایایی است که سبب شهرتش این است که یک امر بدیهی است، چنان‌که مشهورات به معنای اعم همانند فطریات و اولیات این‌گونه هستند.

2. تادیبات صلاحیه: قضایایی است که عقلا بر آن به دلیل مصلحت نوع بشر توافق کرده‌اند. از باب نمونه حکم به حسن عدالت و قبح ظلم از چیزهایی است که به دلیل رعایت مصالح نوع بشر صادر شده است. انسان‌ها کسانی ‌را که در حق دیگران تجاوز می‌کنند مستحق مذمت می‌دانند و افرادی‌ را که کارهای عام المنفعه انجام‌ می‌دهند ستایش می‌کنند. این نوع قضایا را آرای محموده نیز می‌نامند، نزد اکثر منطق‌دانان همه یا اکثر قضایای اخلاقی از این قبیل است، هرچند برخی از فیلسوفان معاصر این‌ نگرش ‌را که احکام و الزامات اخلاقی را از این سنخ بدانیم و برای آن ورای توافق آرای عقلا حقیقتی قائل نباشیم، مردود می‌شمارند و آن‌ها را دارای واقعیت می‌دانند.

3. خلقیات: قضایایی است که سبب شهرت آن حکمی ‌است که ریشه در خلق انسانی دارد. از باب نمونه حکم به لزوم دفاع از وطن چیزی است که میان مردم شهرت دارد و عامل آن نیز به تعبیر برخی از اندیشوران صفتی است که در نفس انسانی راسخ شده و نزد برخی دیگر وجدانی است که خداوند در درون آدمی تعبیه کرده و بر اساس آن می‌تواند در این‌گونه امور احکامی را صادر کند.

4.عواطف: قضایایی است که سبب صدور حکم در آن عواطف احساسات و حالات خاص روحی است که انسان‌ها از آن خالی نیستند. هر انسانی کمک به مظلوم را ممدوح می‌داند. هیچ انسانی از رنج کشیدن دیگران شاد نمی‌شود، مگر آن‌که از فطرت انسانی خارج شده باشد. اگر عضوی از اعضای پیکر جامعه انسانی آسیب ببیند، اعضای دیگر قرار ندارند، در حد توان سعی در زدودن رنج از دیگران دارد.

5. عادیات: قضایایی است که سبب شهرت آن‌ها عادت افراد یک جامعه است. در جوامع مختلف برای احترام به مهمان از جای خود بلند می‌شوند و مانند آن. جامعه کسانی را ‌که از این عادیات بیرون روند مورد مذمت قرار می‌دهند. اسباب دیگری نیز برای شهرت برشمرده شده است که نسبت به موارد پیش گفته اهمیت چندانی ندارند، از قبیل این‌که برخی از منطق‌دانان استقراء را نیز عاملی برای صدور حکم تلقی کرده‌اند، مانند این‌که گفته می‌شود کار تکراری ملال آور است.

مقاله

نویسنده مهدي افضلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS