دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آداب اجتماعی Social Manners

No image
آداب اجتماعی Social Manners

كلمات كليدي : آداب اجتماعي، هنجار، فرهنگ، رفتار

نویسنده : فاطمه امين پور

اصطلاح "Social Manners" برای نشان دادن رفتارهایی که بر طبق عرف و عادت صورت می‌گیرند به‌کار می‌رود، لیکن آداب اجتماعی به کاربرد و رعایت عادات و عرف در بعد مادی آن نظر دارند. در این مضمون مستقیماً وجدان افرادی که آیین‌ها و آداب اجتماعی را به انجام می‌رسانند مطمح نظر قرار نمی‌گیرد؛ هرچند که از این بعد نیز به‌طور کامل غفلت نمی‌شود.[1]

آداب اجتماعی، آداب و رسوم و تشریفاتی هستند که جامعه در روابط اجتماعی تجویز می‌کند. آداب اجتماعی، برخی به‌جا مانده از سنت‌ها و برخی ناشی از تجدد و انتقال فرهنگی است.[2] ویلیام سامنر (William Graham Sumner: 1840-1910) آداب و رسوم را در کنار هم به‌کار برده و آن را در کنار سنن و تأسیسات جزیی از فرهنگ تلقی می‌نماید.[3] آداب اجتماعی از انواع هنجارهای اجتماعی‌اند که در رابطه با دیگران و برای خوش‌آمد آنان صورت می‌گیرند مثل آداب غذا خوردن. برخلاف رسم اجتماعی که بر اثر تکرار فراوان و تثبیت کنش‌های متقابل اجتماعی فراهم می‌آید.[4] ماکس وبر این نوع قاعده‌مندی‌های رفتاری را عادت (Habit) می‌نامد و معتقد است که این رفتارها در پی تکرار به‌وجود می‌آیند. از منظر وی انسان‌ها در هنگام پیروی از این نوع هنجارها عموماً آگاهی ندارند و دلیل آن را نیز نمی‌دانند.[5]

جامعه‌شناسی آداب و رسوم چندان توسعه نیافته تا آنجا که این اصطلاح بیشتر نام توکویل (Alexis de Tocqueville: 1805-1859) و قرن نوزدهم را به‌خاطر می‌آورد تا جامعه‌شناسی تجربی را. مردم‌شناسان به بررسی رسوم عجیب اقوام مورد مشاهده خویش می‌پردازند، در حالی‌که جامعه‌شناسان بیشتر به رفتارهایی که از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند توجه دارند تا به رفتارهای آداب‌وار که نزد همه افراد جامعه مشترکند.[6]

تفاوت آداب اجتماعی با سایر مفاهیم

هنجارهای اجتماعی- فرهنگی از اجزا و عناصر متفاوتی تشکیل شده است که در عین قرابت و نزدیکی با یکدیگر از هم متفاوتند. در کنار آداب اجتماعی، رسم، میثاق، عرفیات، شیوه‌های قومی، تشریفات، شعائر، قوانین و مقررات و میثاق اجتماعی از جمله این عناصر هستند.

اصطلاح آداب و رسم اغلب در کنار هم به‌کار می‌روند، اما باهم متفاوتند. رسم، رفتار یا عملکرد اجتماعی غیرفنی است که یادگیری آن سنتی است و فرد مانند عادت آن را انجام می‌دهد.[7] رسم عادتی پایدار و دیرپا و طریقه تثبیت‌یافته انجام دادن چیزی است که توسط جامعه به رسمیت شناخته شده است.[8] رسوم بر سیاق‌های جاافتاده رفتار و معتقدات دلالت می‌کند. بنابراین در تعریف رسم بر سنتی بودن، پایداری، جاافتادگی و تثبیت‌شدگی می‌توان تأکید داشت که تفاوت آداب اجتماعی و رسم نیز در همین ابعاد نهفته است. آداب اجتماعی در رابطه با دیگران و صرفاً برای خوش‌آمد آنان صورت می‌گیرند برخلاف رسم اجتماعی که بر اثر تکرار فراوان و تثبیت کنش‌های متقابل اجتماعی فراهم می‌آید.[9] آداب اجتماعی نوعی عادت‌ رفتاری است که در پی تکرار به‌وجود می‌آید، اما انسان‌ها در هنگام پیروی از این نوع هنجارها عموماً آگاهی ندارند و دلیل آن را نیز نمی‌دانند؛ در حالی‌که رسوم آن دسته از هنجارها هستند که مردم مدت بیشتری به آن عمل کرده و دلیل رفتار خود را با استدلالی توجیه‌کننده پاسخ می‌دهند.[10]

شیوه‌های قومی (Folkways) در مقایسه با آداب اجتماعی با شدت کمتری مورد تجویز است و اصول مطلق به‌شمار نمی‌رود.[11] دایره عمل این مفهوم مربوط به یک قوم یا گروه خاص است و جنبه عمومیت کمتری در مقایسه با آداب اجتماعی دارند.

عرفیات یا اخلاقیات (Mores) الگوهای عمل فرهنگی و اخلاقی‌اند که کارشان دوام بخشیدن به گروه انسانی است. عرفیات معیارهای سنتی و تجویزی‌اند که گروه اجتماعی را با تحت قاعده درآوردن رفتار فرد حفظ می‌کنند.[12] اخلاقیات معمولاً نسبت به آداب اجتماعی قاعده‌مندی بیشتری دارند.

میثاق‌های اجتماعی (Convention)، قوانین اجتماعی و مقررات اجتماعی هنجارهایی هستند که با توافق قسمتی از جامعه برقرار می‌گردند، با خواست و آگاهی به وجود می‌آیند و برای نقض آن‌ها کیفری از سوی نظام اجتماعی پیش‌بینی می‌شود. آداب اجتماعی از هنجارهای ریشه‌دار و پراهمیت اجتماعی هستند که اگر فردی به آن‌ها عمل نکند نظام اجتماعی عکس‌العمل شدید نشان نمی‌دهد، اما افکار عمومی و اخلاق اجتماعی فرد را وادار به قبول آن‌ها می‌کند.[13]

ویژگی‌های آداب اجتماعی

آداب اجتماعی از عناصر معنوی فرهنگ در هر جامعه‌ و از شاخه‌های مهم هنجارهای اجتماعی می‌باشند. در تعاریف مختلف از فرهنگ آن را به تمامی ساخته‌ها، اندیشه‌ها، نهادها، آداب و رسوم، روش‌های اخلاقی و نظایر آن‌ها تعریف می‌کنند که تمامیت آن‌ها محیطی را به وجود آورده که ساخته و پرداخته خود انسان است. هنجارها و اجزای آن راهنماهای آشکاری هستند برای اینکه مردم یک جامعه چگونه باید در شرایط خاص رفتار کنند.[14]

آداب اجتماعی از هنجارهای دورنی در جامعه هستند که ما آن‌ها را درونی نکرده‌ایم و کسی به ما درباره آن قاعده و دستوری نمی‌دهد. ما خود‌به‌خود بدون احساس اجبار بیرونی خود را موظف به پیروی از آن می‌دانیم و با میل خود آن را رعایت می‌کنیم. این هنجارها قسمت اعظم زندگی اجتماعی ما را دربر می‌گیرند مثل رفتن به مجلس ختم، لباس سیاه پوشیدن، مراسم ازدواج و آداب معاشرت.

از دیگر ویژگی‌های مهم این هنجارها این است که در هیج‌جا ثبت نشده‌اند و مجازات رسمی ندارند. مجازات آن‌ها از طرف جمع از قبیل پوزخند، تمسخر، طردشدن و ... است که تأثیر آن قوی‌تر از مجازات‌های رسمی است؛ چراکه آبرو و عزت نفس و روابط اجتماعی فرد را خدشه‌دار می‌سازد.[15]

نحوه پیدایش آداب اجتماعی

از منظر سامنر آداب اجتماعی آداب معمولی هستند که خودبه‌خود در یک جامعه برای مواجهه با مسایل زندگی اجرا می‌گردند. وی آداب اجتماعی را به‌عنوان تنها وسیله تطبیق خود با اجتماع می‌داند. بنا به تعبیر سامنر نباتات و حیوانات در پرتو تغییرات جسمانی با محیط تطبیق می‌یابند و حال آنکه انسان برای حل مسایلش تدابیر خاصی می‌اندیشد و در نتیجه زندگی اجتماعی وی تقریباً به‌طور کامل شامل یک رشته آداب و رسوم است و پیوسته بر طبق اصول و آدابی که جامعه برگزیده است رفتار می‌کند. افراد بی‌سواد کاملاً تابع آداب و رسوم هستند، لکن افراد متمدن آزادی بیشتری در رعایت آداب اجتماعی دارد؛ هرچند او نیز به‌طور کلی تابع اجتماع است. آداب اجتماعی شامل کلیه رسوم متداول زندگی اعم از جزئی‌ترین و جدی‌ترین رسم‌هاست و تعداد این آداب نیز از اندازه خارج است. سامنر معتقد است که آداب اجتماعی خودبه‌خود به‌طور ناآگاه به‌وجود می‌آیند و شباهتی هم به قوای طبیعی ندارند و به‌طور کلی محصول و نتیجه نقشه‌های قبلی نیست؛ گو اینکه نسل‌های بعد ممکن است آن‌ها را به‌منزله پدیده‌هایی مبتنی‌بر وجود طرح و نقشه‌های قبلی بدانند.[16]

افراد از طریق فرایندی به‌‌نام جامعه‌پذیری آداب، رسوم، سنت‌ها، عقاید و رفتارهای اجتماعی را می‌پذیرند و به آن عمل می‌کنند تا امکان زندگی اجتماعی میسر شود. کودک ابتدا با تنبیه و تشویق پدر و مادر خود به هنجارهای اجتماعی گردن می‌نهد و سپس با فراگیری این هنجارها در بین خانواده و گروه‌های هم‌بازی در مدرسه و جامعه خلق و خوی اجتماعی را ملکه ذهن و رفتار خود می‌سازد.[17] به‌طور کلی شخصیت انسان حاصل زندگی اجتماعی است. انسان با ویژگی‌های جسمی و روحی خویش به زندگی اجتماعی تن می‌دهد. انسان‌ها تحت تأثیر الگوها و عادات اجتماعی، خود را می‌سازند. افراد مجبورند تا طبق عادات و الگوها رفتار کنند. برای مثال آداب غذا خوردن، نشستن، حمام گرفتن، لباس پوشیدن، طرز برخورد با مشکلات اجتماعی و غیره از جمله الگوها و عادات اجتماعی است که هر فرهنگی برای خویش ابداع می‌کند. انسان این الگوها را جزیی از زندگی خود محسوب کرده و آن را در خویش درونی می‌سازد.[18]

کارکرد آداب اجتماعی

درست است که آشکارترین مظاهر مستحکم نظارت اجتماعی از طریق پلیس و قوانین برگزار می‌شود، اما نظارت اجتماعی نیز بخشی از فرایند اجتماعی‌شدن محسوب می‌شود. نظارت اجتماعی به‌عنوان فرایند برقراری نظم در جامعه است که از طریق آن نحوه هم‌سازی با هنجارها و الگوهای رفتاری در جامعه یا گروه استنتاج می‌شود. افراد همزمان با رشد اجتماعی خویش آداب و رسوم جامعه را نیز می‌پذیرند. این کار از طریق گروه‌ها و سازمان‌هایی مانند خانواده، گروه‌های دوستانه، مدرسه، دانشگاه و محل کار عملی می‌شود. معمولاً وقتی کسی از هنجارها تخطی می‌کند فشار هنجارهای اجتماعی حکم می‌کند که از او بخواهند خود را مجدداً با هنجارها همساز کند.[19] هنجارهای اجتماعی و اجزای مختلف آن، عناصر اجتماعی‌اند که برای نظارت، مراقبت و نگهداری از دستاوردهای اجتماعی به‌کار می‌روند.[20] این عناصر اجتماعی برای تنظیم روابط افراد در جامعه بنیان گرفته و افراد جامعه برای ادامه زندگی اجتماعی مکلف به قبول آن هستند.

همچنین آداب اجتماعی بر شکل‌گیری شخصیت اجتماعی تأثیرگذار است. شخصیت هر فرد از پدیده‌های فرهنگی بسیاری متأثر می‌گردد و تأثیر این پدیده‌ها به صورتی در عواطف و رفتار اجتماعی وی متجلی می‌گردد. هر فرد از آغاز کودکی همان شیوه‌هایی را برمی‌گزیند که فرهنگ جامعه او ایجاب می‌کند. انسان ناگزیر است خودمختاری سوائق زیستی خویش را با قیدوبندهای آداب و رسوم و خواست‌های فرهنگ جامعه خویش مهار کند تا بتواند به‌عنوان یک عضو سالم و مورد قبول جمع در جامعه زندگی کند؛ زیرا هرگونه کجروی از هنجارهای فرهنگی مجازات را در پی دارد. در نتیجه انطباق انگیزه‌های روانی و سوائق زیستی فرد با ارزش‌ها و معیارهای فرهنگی جامعه شخصیت وی شکل می‌گیرد. شخصیت متعادل وقتی حاصل می‌شود که کشش‌های شخص با انتظارات جمعی توافق می‌یابد. در طی تکوین شخصیت برحسب فرهنگی شخص به آن تعلق دارد بسیاری از امیال سرکوب می‌شود.[21]

تغییر آداب اجتماعی

آداب اجتماعی با تغییر شرایط اجتماعی عوض می‌شود؛ گواینکه در مقابل هر تغییری معمولاً ابراز مقاومت می‌شود. هرگاه بدعت تازه‌ای که در جامعه آغاز شده است از آداب و رسوم قبلی بهتر باشد و یا به دلیلی مورد پسند افراد جامعه قرار گیرد عموم بدان می‌گرایند و تبدیل به عادت می‌گردد و خود به کلیه افراد جامعه برای تطبیق یافتن با آن فشار وارد می‌آورد و آدمی ناگزیر به آن خو می‌گیرد.[22]

از آنجاکه آداب اجتماعی مبتنی‌بر تطبیق با شرایط زندگی است، بنابراین ممکن است زیان‌بخش شده و موجب ضرر برای جامعه گردند. ممکن است جامعه‌ای آداب اجتماعی را علی‌رغم بی‌فایدگی و ضرر رساندن به جامعه همچنان حفظ کند که در این صورت نسبت به زمانه حکم وصله ناجوری را خواهد داشت. ممکن است آداب اجتماعی با مقتضیات اجتماعی و یا میزان دانش اجتماعی ناسازگار باشد و یا اینکه با سلامت جامعه انسانی وفق نداشته باشد مثل تأخیر در ازدواج و یا تولید مثل.[23] بنابراین آداب اجتماعی مبتنی‌بر شرایط اجتماعی می‌تواند تغییر کند.

مقاله

نویسنده فاطمه امين پور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS