دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اختلال هنجاری Normative Disorder

No image
اختلال هنجاری Normative Disorder

كلمات كليدي: اختلال اجتماعي، نيروي هنجاري، اختلال هنجاري، آنومي اجتماعي

نویسنده: جلال عباسی

 اختلال در لغت به معنای «نابسامانی»، «بی‌سر و سامانی»، «آشفتگی فکر» و «نقصان عقل» آمده است.[1] هنجار نیز به مجموعه قواعد رفتاری اطلاق می‌شود که عموم مردم آن را رعایت می‌کنند و در صورت تخطی با مجازات اجتماعی روبرو می‌شوند.

یکی از انواع اختلال اجتماعی (Social Disorder)، اختلال هنجاری است. منظور از اختلال هنجاری اینست که هنجارها قدرت تعیین‌کنندگی خود را نسبت به رفتارهای مرتبط با امور اجتماعی از دست می‌دهند.[2]

جامعه‌شناسان، هنجارهای اجتماعی را تجلی بیرونی ارزشهای اجتماعی و قواعد تعیین کننده چگونگی تفکر و نحوه سلوک انسان می‌دانند و تأثیرگذاری آنها بر رفتار را نیز بر حسب «نیروی هنجاری» تبیین می‌کنند. حالت متعادل اثرگذاری این نیرو، حالتی به حساب می‌آید که برای هر عمل؛ هنجارها یا مجموعه هنجارهای مرتبط به هم وجود داشته باشد و متوسط افراد جامعه نیز این فشار هنجاری را احساس کنند. از ابعاد مختلف ضعیف شدن این نیرو در تعابیر جامعه‌شناختی به عنوان، اختلال هنجاری یاد شده است.

با توجه به تعریف اختلال هنجاری، می‌توان نتیجه گرفت که منظور از اختلال هنجاری تقریباً همان چیزی است که دورکیم (1917 – 1858 م) آن را آنومی اجتماعی (Social Anomie) می‌نامد. یکی از مسائل اساسی جامعه‌شناسی دورکیم، آنومی اجتماعی است. از نظر وی آنومی اجتماعی از عوارض عمده مرحله گذر است.[3] با توجه به تقسیم اختلال هنجاری به انواع پنجگانه که خواهد آمد، یکی از انواع اختلال، بی‌هنجاری یا آنومی اجتماعی است؛ لذا می‌توان گفت که دورکیم فقط به یک نوع از اختلال هنجاری اشاره کرده است.

انواع اختلال هنجاری

جامعه‌شناسان اختلال هنجاری را به پنج نوع می‌دانند:

  1. قطبی شدن هنجاری: تمرکز فشار هنجاری بر بخش خاصی از جامعه و ضعف یا فقدان آن نسبت به بخشهای دیگر را قطبی شدن می‌گویند که احساسی را مبتنی بر ضروری نبودن پایبندی هنجارها در افراد متعلق به بخشهای نوع دوم ایجاد می‌کند؛
  2. تضاد هنجاری: وجود هنجارها یا مجموعه هنجارهای متضاد در خصوص برخی امور اجتماعی، تضاد هنجاری نامیده می‌شود، که از جمله پیامدهای آن، تقسیم شدن نیروهای کنترل‌کننده اجتماعی به دو گروه و خنثی شدن نیروی هنجاریِ هر یک در مصاف با دیگری است. نمونه‌ای از تضاد هنجاری را می‌توان بصورت بالقوه در میان هنجارهای توزیع یافت؛ مانند انواع هنجارهای انصاف (Equity Norms) در مقابل انواع هنجارهای برابری (Equality Norms)[4]؛
  3. ناپایداری هنجاری: ناپایداری هنجاری، به معنای تناقض منطقی بین دو یا چند هنجار، در یک نظام هنجاری است؛
  4. ضعف هنجاری: مراد از ضعف هنجاری اینست که هنجار مورد نظر برای اکثریت جامعه، به دلایلی، دارای فشار کمی است و نسبت به آن احساس تعهد چندانی ندارند؛
  5. بی‌هنجاری: «هرگاه شیرازه تنظیم‌های اجتماعی از هم گسیخته شوند، نفوذ نظارت‌کننده جامعه بر گرایش‌های فردی، کارآیی‌اش را از دست داده و افراد جامعه به حال خودشان واگذار خواهند شد. دورکیم چنین وضعیتی را بی‌هنجاری (Anomie) می‌نامند.[5]

آسیب‌های اختلال هنجاری

اختلالات هنجاری بویژه تضاد هنجاری، باعث تقلیل روابط بین گروهی می‌شود. خود این امر منجر به تضعیف انسجام کلی جامعه شده، زمینه ظهور گروه‌ها و احزاب ضد نظام را فراهم می‌کند. اختلال هنجاری تعهدات جمعی را تضعیف کرده و در نتیجه باعث ضعف وفاق اجتماعی خواهد شد.[6]

پی نوشت ها

[1]. معین، محمد؛ فرهنگ فارسی، تهران، سپهر، 1362، چاپ پنجم، جلد اول، ص 169.

[2]. سلیمی، علی‌محمد و داوری، محمد؛ جامعه‌شناسی کجروی، تهران، 1380، چاپ اول، ص 226 تا 225.

[3]. چلبی، مسعود؛‌ جامعه‌شناسی نظم، تهران، نی، 1375، چاپ اول، ص 107.

[4]. همان، ص 114.

[5]. کوزر، لیوئیس؛ زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی، محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1379، چاپ هشتم، ص 192.

[6]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: چلبی، مسعود؛ ص 133 تا 119.

مقاله

نویسنده جلال عباسی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS