دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ارزش های اجتماعی Social Values

No image
ارزش های اجتماعی Social Values

كلمات كليدي : ارزش¬ها، هنجارها، سنت، آداب و رسوم، فرهنگ

نویسنده : طاهره عطوفي كاشاني

واژه Value به‌معنای ارزش، در اصطلاح عقیده یا باور نسبتا پایداری است که فرد با تکیه بر آن، یک شیوه رفتاری خاص یا یک حالت غایی را، که شخصی یا اجتماعی است، به یک شیوه رفتاری خاص یا یک حالت غایی، که نقطه مقابل حالت برگزیده قرار دارد، ترجیح می‌دهد[1] و مدل‌های کلی رفتار، احکام جمعی، هنجارهای کرداری ارزش‌های اجتماعی را تشکیل می‌دهند که با پذیرش عمومی همراه است. ارزش‌ها، عقاید و باورهای ریشه‌داری هستند که یک فرد، یک گروه و یا یک جامعه دربارۀ رفتار، اعمال و تفکرات دارد، به گونه‌ای که اعمال پسندیده را از ناپسند جدا می‌سازد و داوری دربارۀ خوب و بد را میسر می‌نماید؛ و به عبارت دیگر ارزش نمایان‌گر عقاید و باورهایی است که از نظر فردی یا اجتماعی، رفتار مطلوب و برتر شمرده می‌شود و افراد یا گروه‌های اجتماعی هنگام سؤال درباره‌ خوبی‌ها، برتری‌ها و کمال مطلوب به آنها رجوع می‌کنند.

این ارزش‌ها لزوما از دیگر اقسام ارزش مانند ارزش شخصی، فرهنگی، قضایی و... متمایز نیستند. این‌ها شامل تمام انواع ارزش هستند که افراد با آن‌ها حیات اجتماعی را می‌گذرانند و اعضای یک جامعه دربرابر آنان به‌نوعی وفاق می‌رسند. مراد از ارزش هر موضوعی است که مورد نیاز، نگرش یا آرزویی باشد. در علوم اجتماعی در مواردی به کار می‌رود که یک ارتباط علمی متقابل بین نیازها، نگرش‌ها و آرزوها، و بین موضوعات برقرار باشد. لذا از نظر مشاهده‌گر علمی، هدف‌هایی که به نیازها، نگرش‌ها و آرزوهای مردم مربوط می‌شود، در صورتی ارزش محسوب می‌شود که به ارتباط قابل مشاهده بین اندیشه‌ها و کنش‌های این مردم و موضوعات مورد مشاهده برگردانده شود. منظور از ارزش در جامعه‌شناسی و روان‌شناسی، معیارهای مشترک فرهنگی است که بر اساس آن ربط اخلاقی و زیبایی شناختی موضوعاتِ نگرش‌ها و آرزوها و نیازها را می‌توان با هم مقایسه کرد و مورد داوری قرار داد. ارزش‌، میزان توانایی یک شیء در ارضای یک میل، یک نیاز و تمنای انسان است. پس اساس ارزش را باید در اندیشه‌های انسانی جستجو کرد که نفع یک شیء خارجی را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. در معنایی محدودتر، گاهی از ارزش‌های اجتماعی تحت عنوان ارزش‌های اخلاقی، فرهنگی و دینی سخن می‌رود که یکپارچگی اجتماعی را قوام می‌بخشد و به گسترش پیوندهای مبتنی بر همبستگی می‌انجامد. بدین‌سان، عدالت، نوع‌دوستی و ... جزء ارزش‌های اجتماعی محسوب می‌شوند.[2]

مفهوم ارزش از مفاهیمی است که بسیاری از محققان در حوزه‌های مختلف به آن توجه کرده‌اند که این خود، موجب ابهام در به‌کارگیری آن در هر رشته تخصصی شده است.[3] ارزش در علوم اجتماعی نیز معانی مختلفی یافته است که در سه دسته‌بندی عمده جای می‌گیرد: ارزش‌های اقتصادی، ارزش‌های اجتماعی و ارزش‌های فرهنگی؛ اما به‌زعم ویلیامز (Raymond Williams: 1921-1988) در دو معنای اصلی قرار دارند، یکی از آن‌ها صراحتا ارزش‌های اجتماعی نام دارد که منظور، چیزهای مطلوب و ارزنده‌ای است که افراد جامعه بدان توجه دارند و در رسیدن به آن تلاش می‌کنند. ارزش در معنای دوم، معیار و ضابطه قضاوت اخلاقی درباره امور مختلف است که وی آن را ارزش‌های فرهنگی می‌داند؛ مانند "توانا بود هر که دانا بود" که بر عنصر دانایی تأکید می‌نماید.[4]

ارزش‌ها در دو معنای عینی و ذهنی متفاوت هستند. ارزش‌ عینی، چیزی است که موجودات و اشیاء را سزاوار قدردانی می‌سازد. ارزش به این معنی، خیر مسلّم است؛ مانند ارزش استعداد شاعر هنرمند، اگر چه شنونده و یا خواننده‌ این استعداد را نداشته باشد. امّا ارزش ذهنی، عبارت است از چیزی که شخص معین به آن قدر و قیمت می‌دهد و آن را مطلوب می‌شمارد. ارزش به این معنی با موقعیت و نیازمندی‌ها و ذائقه‌ ارزیابی کننده‌ها تغییر می‌کند. نمایش یک فیلم برای نابینا بی‌ارزش و یا کم ارزش است.

ماهیت ارزش‌های اجتماعی

یکی از معیارهای تثبیت‌شده‌ هنجار فرهنگی، چیزی است که گروه از نظر فکری و رفتاری از اعضایش انتظار دارد. این چشم‌داشت‌ها و رفتارهای ناشی از آن‌ها، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است؛ هنجارهای فرهنگی صور گوناگونی به‌خود می‌گیرند که یکی از آن‌ها ارزش‌هاست.[5] ماروین اولسون (Marvin Ulsan)، چهار جزء اصلی برای فرهنگ قائل است که باورها، ارزش‌ها، هنجارها و تکنولوژی‌ها از این جمله‌اند. باورها به سوال "چیست؟"؛ ارزش‌ها به سوال "چه باید باشد؟"؛ هنجارها به "چه انجام شود؟" و بالاخره تکنولوژی‌ها به سوال "چگونه انجام شود؟" پاسخ داده می‌شود.[6] درواقع می‌توان گفت که ارزش‌ها، احساسات عمیقی هستند که اعضای جامعه در آن سهیم‌اند، همین احساسات غالبا اعمال و رفتار اعضای جامعه را تعیین می‌کنند.[7] بنابراین، در هر جامعه‌ای با توجه به خصوصیات فرهنگی آن، مقولات، معیارها و مفاهیمی باارزش قلمداد می‌شوند. ارزش‌های اجتماعی، درحقیقت، مفاهیمی هستند که برای افراد یک جامعۀ معین باارزش و مقبول می‌باشند.[8] اما از دید ویلیامز، ارزش‌ها به‌عنوان معیاری برای قضاوت یا شناخت پیشنهاد می‌شود که از عقاید جدا هستند؛ او معتقد است ارزش‌ها هم اجزای احساسی و هم مولفه‌های شناختی دارند.[9]

آنچه نزد جامعه‌شناسان غربی بیش از هر چیز دیگر رایج است، این است که ارزش‌ها را تولید عقل می‌دانند. برطبق تعریفی از آن‌ها، ارزش‌ها اساسا نوعی مسألۀ اعتقادی است که می‌توان به‌وسیله پژوهشی اجتماعی یا روان‌کاوی، که صدق و توجیه آن ممکن نیست، وجود آن‌ها را کشف کرد. درعین حال، ارزش‌ها منبع نهایی هرگونه رفتار منطقی هدف‌دار و آگاهانه‌اند. اما جامعه‌شناسان مارکسیسم، معتقدند تعامل مردم، ارزش‌ها و رابطه آن‌ها با نیازهای اجتماعی را مشخص نمی‌کند، بلکه این منافع طبقاتی است که آن‌ها را مشخص می‌کند. همچنین پیروزی در نزاع طبقاتی، به میزان تطابق ارزش‌های اجتماعی‌ای که یک طبقه در راه آن‌ها مبارزه می‌کند، با ارزش‌‌های عینی تاریخ بستگی دارد.[10]

تمایز ارزش از سنت

سنت در نگاه دینی، حقیقتی آسمانی، الهی و مقدس دارد و مجرای حیات و مسیر مستمر افاضات جدید است که همواره بدیع است؛[11] با این نگاه، سنت همواره ارزشمند است. لکن در نگاه جامعه‌شناختی، شیوه‌ای از رفتار است که دارای پیشینه بوده و در اثر ممارست، به‌صورت عادات مستقر و عمیق در ذهنیت مشترک جامعه رسوخ می‌نماید. عطف به این نگرش، چنین شیوه‌ای از فعل و رفتار انسان نمی‌تواند حیاتی جدا از حیات رفتارکنندگان داشته باشد. بدین‌ترتیب، وقتی عاملان رفتار، سنت را ناشی از ذهنیت منجمد و اندیشه دورمانده از واقعیت متحرک تعریف نمایند، بدون شک به‌دلیل قطع ارتباط سنت با واقعیت، رنگ فرسودگی می‌گیرند؛[12] بنابراین، ارزش آن نیز از بین می‌رود.

تمایز ارزش از آداب و رسوم

ارزش‌ها معیارهایی هستند که به فرهنگ کلی و جامعه معنا می‌دهند که با این مشخصات شناخته می‌گردند: عدم وابستگی به قضاوت شخصی، مشترک بین افراد، همراهی ارزش‌ها با عواطف مردم و بذل جان‌شان در مسیر آن.[13] لکن آداب و رسوم (Ethos)، خصلت عادی و مشترک بین تمام اعضاء جامعه است که با مجموعه‌ای از ارزش‌های اجتماعی رتبه‌بندی می‌شود که به هر فرهنگ خصیصه‌ و منش خاص آن را می‌دهد و با آن مطابقت می‌کند.[14]

انواع ارزش‌ها

ارزش‌های فرهنگی: تمام ارزش‌هایی است که ارزش‌گذاری بر انسان‌ها را از دیدگاه فرهنگی تحقق می‌بخشند. این ارزش‌ها با حیات انسانی از جهات گوناگون؛ نظیر حیات ادبی، علمی، فنی و هنری ارتباط می‌یابد.

ارزش‌های رسمی: این ارزش‌ها، در مقابل ارزش‌های زیرزمینی قرار می‌گیرند.

ارزش‌های حقوقی: قانون مشخص کننده این ارزشها است.

ارزش‌های اخلاقی: مربوط به علم اخلاق می‌شوند و در دو سطح شخصی و اجتماعی می‌باشند.

ارزش‌های دینی: تقدّس ویژگی مهم این ارزش‌هاست.

ارزش‌های اجتماعی: دارای وفاق نسبی از طرف اعضای جامعه می‌باشند. از این رو، در جوامع مختلف ارزش‌های متفاوت وجود دارد.

ارزش‌های سیاسی: این نوع با خدمت به جامعه، در جهت تأمین رفاه مادی و شیوه‌های تحقق این هدف در ارتباطند.

جنبه‌های متفاوت ارزش‌های اجتماعی

فرهنگ‌های متفاوت جوامع، ارزش‌های اجتماعی مختلفی را در کشورها به‌وجود می‌آورند. امروزه به‌دلیل گسترش علوم و تکنولوژی و افزایش نقش فرهنگ‌های مختلف جوامع بشری در یکدیگر، پایه‌های مشترک فرهنگ جهانی در شرف تکوین می‌باشند. ارزش‌های اجتماعی هم جنبۀ مادی و اقتصادی دارند و هم جنبۀ معنوی؛ اما در جوامع شرقی بر ارزش‌های معنوی تأکید می‌گردد و در جوامع صنعتی غرب بر ارزش‌های مادی مانند ثروت، مقام و... در اسلام و جوامع اسلامی نظیر جامعه ایران، درحالی‌که جنبه‌های معنوی فرهنگ از اعتبار والایی برخوردارند، جنبه‌های مادی فرهنگ نیز ارزش خاص خود را دارند.

در یک جامعه، درعین وجود عناصر مشترک فرهنگی، پاره‌فرهنگ‌هایی، که به اقشار، گروه‌ها و طبقات اجتماعی مختلفی مربوط می‌شوند، نیز وجود دارد. در برخی از این پاره‌فرهنگ‌ها، ارزش‌های اجتماعی متفاوتی به چشم می‌خورد. گروهی به ارزش‌های اجتماعی نظیر شرافت، نجابت، حفظ آبرو و ... بهای زیادی می‌دهند و اقشاری نیز برای کسب ثروت و مقام به‌راحتی از ارزش‌های معنوی یادشده می‌گذرند. در بررسی‌های تحلیلی ارزش‌های اجتماعی هر جامعه، باید هم به ماهیت این ارزش‌ها و اقشار و گروه‌های مختلف پرداخت و هم به چگونگی پراکندگی آن در گروه‌ها و طبقات اجتماعی گوناگون توجه نمود و با شناخت روابط ارزش‌های اجتماعی با ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به علل تغییرات و دگرگونی‌های ارزش‌های اجتماعی پی برد.[15]

منبع ارزش‌ها

منبع ارزش‌ها در دو سطح تحلیل می‌شوند:

  1. مبنای وفاق اجتماعی درباره پایگاه بالا یا پائین، تملک چیزهایی است که توسط فردی، که در فرهنگ جامعه خوب ارزیابی می‌شود، این شرایط ارزیابی از اختیار فرد خارج و نیز این منبع ارزش نسبت به شخص اجتماعی خارجی است.
  2. در سطحی انتزاعی‌تر، شخص من‌حیث‌موجود انسانی‌بودن منبع ارزش اجتماعی است. حیثیت انسانی شخص با پایگاه اجتماعی، محترم است. همین‌که شخص مسئولیت اعمالش را برعهده می‌گیرد، اعمال خوبش ستودنی و اعمال بدش نکوهیدنی است، مبنای ارزیابی اجتماعی است و این منبع، نسبت به شخص، درونی است.[16]

کارکردهای ارزش‌های اجتماعی

علاوه‌بر آنکه هر فردی برای خود اهدافی را به‌وجود می‌آورد، اما فرهنگ نیز مجموعه‌ای کلی از اهداف را برای اعضایش تدارک می‌بیند. ارزش‌های اجتماعی از نظر اخلاقی، تعیین‌کنندۀ اهمیت و صحت پدیدۀ اجتماعی هستند. ارزش‌ها قابل ادراکند، بار عاطفی دارند، میان تعداد زیادی اشخاص و گروه‌ها مشترکند و با الزام خارجی همراهند و به‌عنوان هنجارهای قضاوت به‌کار می‌روند. بنابراین، ارزش‌ها، اهداف فکر و عمل اجتماعی نیستند، بلکه به‌عنوان معیار برای یافتن اهداف و مسیرهای رسیدن به اهداف استفاده می‌شوند که حضور اجتماعی آنان نتایج اجتماعی را به‌بار می‌آورد. پس کارکرد عمومی آن‌ها عبارت‌انداز:

  1. به‌اعتبار وجود آن‌هاست که نظام قشربندی اجتماعی ممکن می‌شود؛ بدین‌لحاظ، آن‌ها به‌منظور سنجش ارزش اجتماعی گروه‌ها باید وسایل آماده در اختیار اشخاص در جامعه قرار دهند.
  2. آن‌ها توجه را معطوف اشیاء مادی همراه‌ با فرهنگی اصلی متمرکز می‌کنند.[17]

همچنین، ارزش‌ها ممکن است در مواردی جنبۀ مشخص و عینی داشته باشند، مانند احترام به والدین و... و یا این‌که حالت کلی‌تر و انتزاعی‌تری داشته باشند، مانند سلامتی، عشق و یا دموکراسی. ارزش‌ها بر رفتار افراد موثرند و به‌عنوان ضابطه‌ای جهت ارزیابی اعمال دیگران مورد استفاده قرار می‌گیرند. معمولا رابطۀ مستقیمی میان ارزش‌ها، هنجارها و قضاوت‌ها یا نحوۀ عکس‌العمل جامعه وجود دارد؛ به‌عنوان نمونه، در جامعه‌ای که به اموال خصوصی افراد احترام گذاشته می‌شود و یک ارزش تلقی می‌شود، مطمئنا قوانینی علیه سرقت و تاراج اموال دیگران ایجاد می‌گردد.[18]

از سوی دیگر، در هر جامعه به برخی از ارزش‌ها بهای بیشتری داده می‌شود؛ در جوامع صنعتی خوش‌قولی، پیشرفت مادی و رقابت از ارزش‌های مهم‌اند و حال آنکه در یک جامعۀ غیرصنعتی ممکن است ارزش‌های دیگری اهمیت داشته باشند. در یک جامعه ساده، اعضاء جامعه معمولا به‌سهولت در مورد مجموعۀ مشخصی از ارزش‌ها توافق دارند و حال آنکه در جوامع صنعتی معمولا نظام پیچیده و متضادی از ارزش‌ها حاکم است. مثلا "آیا افراد باید فردگرایی را توسعه دهند تا به عقاید گروهی پاسخ دهند؟". در جوامع پیچیده، عدم توافق در زمینۀ ارزش‌ها حالتی بی‌پایان دارد و ارزش‌ها به‌طور مداوم، درحال دگرگونی هستند. تحول ارزش‌ها همچنین بر آداب و رسوم و سنت‌ها موثر واقع می‌شود؛ گرایشات نیز درواقع آمادگی اقدام و یا رفتار به‌شیوۀ خاصی و درحقیقت، محرک‌هایی برای اقدامات معین هستند. این گرایشات، وابسته به ارزش‌هایند و هر دوی آن‌ها مبتنی بر اندیشه‌ها و اعتقاداتی می‌باشند که از طریق مشاهده و تعمق در رفتار دیگر مردمان به‌وجود می‌آیند. از آنجا که گرایشات و ارزش‌ها از طریق فرهنگ جامعه تعریف می‌شوند، از جامعه‌ای به جامعه دیگر تفاوت دارند.[19]

چگونگی انتقال ارزش‌ها

گرایشات و ارزش‌ها، از طریق تجربه و روابط متقابل اجتماعی با دیگران آموخته می‌شوند و گاهی ممکن است مبتنی‌بر پیش‌داوری‌ها (Prejudice) و کلیشه‌ها (Stereotypes) باشند؛ در کلیشه‌سازی برای اشخاص یا گروه‌ها معمولا ویژگی‌هایی به آنان نسبت داده می‌شود که می‌تواند بی‌انتها و درنهایت بسیار متنوع باشد. اینکه گوئیم فلان گروه تنبل هستند و ... در این موارد با گونه‌‌هایی از کلیشه‌سازی مواجه هستیم. درنهایت، نقش کلیشه این است که وسیله‌ای برای پیش‌بینی رفتار دیگران در اختیار ما قرار دهد، هرچند که ممکن است کلیشه مبتنی‌بر واقعیت نباشد؛ از سوی دیگر، این کلیشه‌ها شیوه‌ای از رفتار را در برابر شخص کلیشه‌شده هم قرار می‌دهد. کسی که به او برچسب مجرم زده می‌شود، ممکن است از خود رفتارهایی متناسب با این برچسب بروز دهد.[20]

 

 

مقاله

نویسنده طاهره عطوفي كاشاني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS