دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

انسان اجتماعی

No image
انسان اجتماعی

كلمات كليدي : انسان اجتماعي، هنجار، تعاملات، نقش

انسان اجتماعی در نقطۀ‌تلاقی فرد و جامعه قرار گرفته است؛ یعنی انسان به عنوان حامل نقشهای اجتماعی از پیش شکل گرفته، است.

فرد و جامعه از طریق دو واقعیّت(وضعیّتها و نقشها)، به یکدیگر مرتبط می‌شوند و این زوج مفهومی، بیانگر همان انسان اجتماعی است. مفهوم انسان اجتماعی به دو معنی اشعار دارد:

1. مدنی بالطبع بودن؛

2. همنوایی در برابر کجروی.

اساساٌ باید این فرض که جامعه به عنوان یک انتزاع در مقابل فرد قرار می‌گیرد را کنار بگذاریم؛ بلکه فرد موجودی اجتماعی است و زندگی او حتّی اگر مستقیماٌ بصورت زندگی اشتراکی ظاهر نشود باز نمود و تأییدی بر زندگی اجتماعی است. زندگی فردی و نوعی آدمی دو چیز متفاوت از هم نیستند، هر چند شیوۀ هستی زندگی فردی، ویژه‌تر و شیوۀ زندگی نوعی عامتر است و یا زندگی انواع ویژه‌تر و زندگی فردی عامتر است که اینها غیر قابل اجتناب هستند.[1]

هر فردی در اوضاع و احوال اجتماعی خاصّی قرار می‌گیرد، که باید مسائل رفتاری خود را با آن هماهنگ سازد و این واقعیّتی است که حتّی مردم عادّی نیز با آن برخورد دارند. و لذا رفتارهای درون یک فرهنگ بطور متوسط رفتارهایی انطباق یافته‌اند، افرادی که در چارچوب هنجاری، اجتماعی و فرهنگی این جامعه سازگار شده‌اند را انسانهایی اجتماعی یا به تعبیری فرهنگ آموخته می‌گویند.[2]

انسانها اگر به فرآیند تن ندهند و آنها را رعایت نکنند، افرادی هنجار شکن تلقّی خواهند شد، که به آنها غیر قابل اجتماعی یا ضدّ اجتماعی اطلاق می‌شود و البته عدّه‌ای نیز به علّت جهل به مناسبات و تعاملات اجتماعی قادر به رعایت آنها نیستند که به آنها نیز غیر اجتماعی صدق می‌کند. مثل فردی که در جنگل رشد و نموّ یافته است یا فردی که مدّتی طولانی در زندان انفرادی محبوس بوده است.[3]

تربیت اجتماعی انسان

آموزش اجتماعی انسان در هر دو مفهوم(مدنی بودن و همنوایی در برابر کجروی)، از دوران نوزادی شروع می‌شود. روابط نوزاد با مادر خود نخستین روابط اجتماعی آدمی می‌باشد بنابراین، تأثیرات، نخستین قالب مرجع آدمیان همگی مشحون از انفعال و ارزش است. لذا در ایجاد دید آدمی نسبت به جهان سهمی حتمی و قطعی ایفاء‌ می‌کنند. رفتار با نوزادان که بر اثر آداب و رسوم مقرّر گردیده از همین موقع روح فرهنگ و بیش از هر چیز جنبه‌های مادّی آنرا منعکس می‌کند.[4]که این همان مدنی بالطبع بودن انسان است. البته گر چه وضع نخستین کودک او را برای اجتماعی شدن آماده می‌کند ولی شروع مناسبات اجتماعی به معنای درست وقتی میّسر است که کودک سخن گفتن و واکنش کردن را آغاز کند و در این دوره به خارج از خانه راه پیدا می‌کند و یا در خانه تعاملات خود را با دیگران آغاز می‌کند و مراحل رشد اجتماعی را طی می‌کند.

علاوه بر تعاملات کودک با اطرافیان و نحوۀ برخورد مادر، از مجموعۀ فرهنگ نیز تأثیر می‌پذیرد. به بیان دیگر او شاهد اعمال بزرگسالان است و در اعمال جمعی و تشویقهایی که در او مانند بزرگتران حالت انفعالی ایجاد می‌کند، شرکت دارد. بنابراین اجتماعی شدن بی‌شک بر اثر فرایندهای خاصّ یادگیری صورت می‌گیرد و لکن این فرایندها فقط بر اثر مجموعۀ آرایش فرهنگی که در برابر آنها انجام می‌گیرد معنی دار می‌شود و اثر خود را ظاهر می‌کند.[5]

بیان شد که انسان به عنوان موجودی اجتماعی است و از لحاظ نیاز مادّی و معنوی امکان زندگی منفرد برای او دشوار است. هر انسانی محتاج تشکیل اجتماع و همکاری با دیگران است و چون از حیث وقوعی احتمال شکل گیری جامعۀ‌ ضالّه و جاهله وجود دارد لذا ادیان آسمانی به تربیت اجتماعی بشر همّت گمارده است. برادری، رحم، عاطفه، دوستی، صلۀ‌ ارحام، مدارا، اطعام درماندگان و بینوایان و پوشانیدن آنها جزء‌ اصول کلیدی و مهم تربیت اجتماعی می‌باشد. اتفاقاٌ دین مبین اسلام نیز به تربیت اجتماعی انسانها اهمیّت زیادی داده و آنها را از رهبانیّت و انزوا بر حذر داشته است.[6]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS