دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ترقی اجتماعی Social Progress

No image
ترقی اجتماعی Social Progress

كلمات كليدي : ترقي اجتماعي، بهسازي، پيشروي جامعه، يكپارچگي اجتماعي

اصطلاح ترقی اجتماعی متضمن اندیشه حرکت اجتماعی در جهت و یا به سوی اهدافی است که بهتر تلقی می‌شوند؛ بنابراین ترقی اجتماعی عبارت است از دگرگونی اجتماعی(یا هر حرکت اجتماعی) در جهت هدفی مقبول و یا مورد آرزو. ترقی اصطلاحی است که بیشتر در آثار و نوشته‌های فلاسفه، اقتصاددانان و سیاستمداران تاریخ از جمله در آثار نظریه‌پردازانی چون «کنت»، «اسپنسر» و «مارکس» به چشم می‌خورد. این واژه با نظریه‌های نخستین تکامل اجتماعی و توسعه اجتماعی ارتباط نزدیک داشته است.

بسیاری از محققان خوش‌بین آغاز انقلاب صنعتی، مانند «کندرسه» و «تورگو» نیز عقیده داشتند که تمدن و جامعه بشری، دائما رو به پیشرفت است. اما از آنجایی که جامعه از لایه‌ها و قشرهای گوناگونی تشکیل شده، ترقی آن نیز در همه این سطوح، با یک آهنگ نبوده و تمامی عناصر متشکله جامعه، لزوما در یک جهت حرکت نخواهند کرد. به همین دلیل ممکن است جامعه‌ای از جهتی ترقی و از جهت یا جهاتی دیگر سقوط نماید. از طرف دیگر مفهوم ترقی اجتماعی دارای بار ارزشی، عاطفی و ذهنی بوده و همواره نسبی است این مفهوم در مقایسه با مقیاسهای زمانی و مکانی برآورده می‌شود. در میان محققین اجتماعی نیز عقاید یکسانی در بیان مصادیق آن وجود ندارد؛ آنچه را که یکی ترقی می‌داند، دیگری سقوط خطاب می‌کند؛ به همین جهت معیارهای ترقی اجتماعی، اهداف و شیوه‌های وصول به آن را باید در چارچوب فلسفه اجتماعی مورد مطالعه قرار داد.

معانی ترقی اجتماعی

ترقی اجتماعی در جامعه، معانی متعددی را در بر می‌گیرد که می‌توان به نمونه‌های زیر اشاره کرد:

1- بهسازی شرایط حیات انسانی؛ شرط لازم در تحقق ترقی اجتماعی، ترقی اقتصادی با فراهم ساختن امکانات رفاهی بیشتر در زمینه‌هایی همچون بهداشت، سلامت، آموزش، مسکن و کار است؛

2- بهسازی مناسبات اجتماعی و روابط بین گروهها و طبقات اجتماعی؛ تحقق این نوع ترقی اجتماعی در هر محیط، متضمن خواست افراد جهت گذراندن زندگی بطور دسته‌جمعی و با پذیرش ارزشهای مشترک و نوعی همبستگی کارآ در بین تمامی اعضای یک جامعه است.

3- بهسازی و پیشروی جامعه به عنوان یک کل؛ منظور از آن، ترقی جامعه‌ای است که در آن دگرگونیهای گسترده‌ای در ساختها و نهادها، در جهت جذب ترقی فنی و اجتماعی و بسط و تعمیم آن در بین همگان صورت می‌یابد.

چون یک جامعه، مجموعه‌ای ساخت‌یافته، در حرکت مستدام و شامل عناصری با کارکردهای مغایر با یکدیگر است، ترقی اجتماعی، مخصوصا در معانی دوم و سوم، کمتر صورتی همگن و هماهنگ می‌یابد. ترقی اجتماعی، بیشتر در بطن کشمکشهای فکری، عقیدتی، شکافهای فرهنگی و تنشهای اجتماعی صورت می‌یابد. در جوامع جدید که ویژگی‌ خاص آنها، گسترش بعد اجتماعی در هستی انسانها است، الزام در سازماندهی روابط آنها و پیش‌بینی ساختهای آینده جامعه صورت می‌گیرد و ترقی اجتماعی به طور ضروری، باید متضمن تحقق سعادت بیشتر برای تمامی افراد یک جامعه در نظر گرفته شود.

نقد نظریه

از پایان قرن نوزدهم به این طرف، اندیشه ترقی نه تنها در جامعه‌شناسی بلکه در جهان‌بینی روشنفکران جوامع غربی، مورد توجه قرار نگرفت؛ چرا که به نظر آنها مفهوم ترقی دارای قضاوت ارزشی است زیرا؛

1- نظریه ترقی بیشتر به فلسفه تاریخ تعلق دارد نه جامعه‌شناسی. فلسفه تاریخ نیز دارای قضاوت ارزشی است؛

2- ترقی، واکنشی فکری و عقیدتی در برابر انحطاط جوامع بشری است که الهام‌بخش "فلسفه خوش‌بینی" در برابر یأس و بدبینی "فلسفه انحطاط" قرار دارد.

3- ترقی راه معین و خاص را نشان نمی‌دهد بلکه از روند کلی حرکت جامعه بشری حکایت می‌کند.

 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS