دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جامعه شناسی صوری Formal Sociology

No image
جامعه شناسی صوری Formal Sociology

كلمات كليدي : جامعه شناسي، جورج زيمل، صورت، محتوا، عدد، فاصله

نویسنده : سمانه خالدی

جامعه‌شناسان کلاسیک قرن نوزدهم، هریک شیوه متمایزی به جامعه و علم جامعه و علم جامعه‌شناسی داشته‌اند. رویکرد پوزیتیویستی دورکیم، نگرش تفهمی ماکس وبر، رویکرد دیالکتیک مارکس و چشم‌انداز صورت‌گرای زیمل هریک منجر به پیدایش پارادایم خاصی در حوزه جامعه‌شناسی شده است. جورج زیمل (George Zimmel: 1858-1918)، در زمره‌ی جامعه‌شناسانی است که به‌دلیل پرداختن به علوم و مباحث مختلف، با اقبالی کمتر از جامعه‌شناسان معاصرش در اروپا مواجه بود. وی را پیش‌گام و پایه‌گذار جامعه‌شناسی صوری می‌دانیم. آنچه که در آثار وی ظهور و بروز دارد و به‌عبارتی وی درصدد تفسیر و تبیین آن است، جامعه‌شناسی صوری است. جامعه‌شناسی‌ای که زیمل بنیان نهاد، توجه خاصی به فرم کنش اجتماعی دارد. از این‌رو او را بنیان‌گذار جامعه‌شناسی صوری می‌نامند «مطابق جامعه شناسی صوری، تغییر کمّی اعضای گروه منجر به تغییرات کیفی در کنش متقابل افراد گروه می‌شود. او در جامعه‌شناسی خود بر رابطه متقابل فرد و جامعه نظر دارد. به عقیده زیمل، حیات فردی در یک دیالکتیک مداوم با صورت‌های اجتماعی درگیر است و جامعه صورتی است با اهمیت روزافزون که حیات انسان‌ها را سازمان می‌دهد.»[1]

رویکرد زیمل به جامعه‌شناسی

زیمل در مباحث خود سه رویکرد عمده را در جامعه‌شناسی معرفی می‌کند:

1- جامعه‌شناسی عمومی؛ که با تعلق به سطح میانی، به محصولات فرهنگی- اجتماعی تاریخ انسان می‌پردازد. در این رویکرد، به اموری نظیر گروه، ساختار، تاریخ جوامع و فرهنگ‌ها، توجه خاصی صورت می‌گیرد؛

2- جامعه‌شناسی فلسفی؛ که به سطح کلان تعلق دارد و موضوع آن، سرشت و طبیعت نوع بشری است.»[2]

3- جامعه‌شناسی صوری؛ که تعلق به سطح خرد دارد و به ترکیب متغیرهای روانی، با صورت‌های تعامل، که با انواع (types) افراد درگیر در تعامل، سر و کار دارد، می‌پردازد؛ نظیر مبادله، تضاد، رقابت، خسّت، ولخرجی، غریبه و ....

صورت و محتوا در جامعه‌شناسی صوری

«زیمل براین باور بود، که هرگاه جامعه‌شناسی بخواهد موضوع خود را همه تعامل‌های درون جامعه قرار بدهد، آنگاه جامعه‌شناسی دربرگیرنده چندین رشته علوم اجتماعی، نظیر علوم سیاسی، اقتصاد و ... می‌شود. لذا برای تعیین حیطه مستقل، در موضوع جامعه‌شناسی صوری، شکل‌های جامعه‌پذیری و تعامل میان افراد را مبنای تجرید صورت‌های جامعه در نظر گرفت.»[3]

این تمایز میان صورت و محتوا در اندیشه زیمل، حاکی از تأثیر سنّت کانت در فلسفه است؛ که بر تمایز صورت و محتوا تکیه داشت. در واقع زیمل به تناظر علم هندسه که با انتزاع شکل و صور اشیاء مادی از محتوای تشکیل‌دهنده آن تعریف می‌شود، علم جامعه‌شناسی را مطالعه جامعه، به لحاظ صور جامعه‌پذیری تعریف کرد. تا آنجا که خود، می‌گوید: «اگر ما می‌توانستیم کلیت شکل‌های ممکن مناسبات اجتماعی را در سلسله مراتب و گوناگونی‌شان نشان دهیم، می‌توانستیم دانش جامعه فی‌نفسه را تکمیل کنیم.»[4]

منظور از محتوا در جامعه‌شناسی صوری زیمل، جنبه‌هایی از زندگی انسانی است که افراد را به سمت معاشرت با دیگران می‌کشاند؛ نظیر سوائق، اهداف و نیّات کنش‌گران. صورت‌ها نیز، آن الگوهایی هستند، که محتویات اجتماعی در قالب آن‌ها نمود و بروز می‌یابند.

مبانی نظری زیمل

زیمل مبانی نظری خودش را این‌گونه تشریح می‌کند که؛ این مادّه‌ی واقعیت نیست، که به واقعیت هستی می‌بخشد؛ بلکه علاوه بر مادّه، عاملان دیگری نیز در کار است و آن "صورت" است. بنابراین صورت روابط انسانی مورد توجه او است. مفهوم صورت یا شکل برای زیمل، همان معنا را به ذهن متبادر می‌کند، که مفهوم ساخت برای ساخت‌گرایان. در ساختارگرایی، ساختار، بیان‌گر روابط پایدار میان نهادهای اجتماعی است؛ که کلیت روابط اجتماعی براساس آن تنظیم شده‌اند؛ لیکن در صورت‌گرایی، به عنوان نمودهای روابط فرایندها یا نقش‌های اجتماعی، توجه می‌شود؛ که قابل مشاهده در تک‌تک روابط هستند. نظام‌های اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی را نمی‌توان مستقیما مشاهده کرد؛ بلکه تنها قابل انتزاع از روابط میان اجزاء اجتماعی هستند؛ ولی رقابت، تضاد، موقعیت ولگرد یا غریبه را می‌توان در اشخاص و روابط روزمره دید.[5]

اعداد و فاصله

برای فهم جامعه‌شناسی صوری زیمل، باید دو متغیر تحلیلی مهم به کار رفته در ساخت صور اجتماعی را شناخت. این متغیرها اعداد و فاصله هستند:

«اعداد؛ بهترین استفاده‌ای که زیمل از مقوله ریاضی و اعداد در جامعه‌شناسی صوری‌اش نموده، مفهوم دوتایی و سه‌تایی اوست. به زعم وی با ورود عنصر سوم به یک گروه دونفره، فراگردهای گوناگونی امکان‌پذیر می‌شود، که پیش از این نمی‌توانست اتفاق بیفتد. عنصر سوم می‌تواند نقش میانی و داور را ایفا کند و از بروز تنش‌ها بکاهد؛ یا به عنوان شخصی ذی‌نفع عمل کرده و از اختلاف دو عضو دیگر به نفع خویشتن بهره‌برداری کند و نیز می‌تواند نقش "تفرقه بینداز و حکومت کن" را ایفا نماید. یک گروه سه‌نفره، مسیرهای تازه‌ای به روی کنش‌های اجتماعی می‌گشاید. ضمن آنکه فرصت‌هایی را نیز محدود می‌کند.»[6]

  • فاصله؛ در اندیشه زیمل، بُعد یا قرابت فاصله، عامل مؤثری در شکل‌گیری روابط اجتماعی است. توجه زیمل، روی فاصله بین عاملان و تغییراتی است که برحسب آنکه مشارکت‌کنندگان از هم جدا باشند یا نزدیک، رخ می‌دهد. وی معتقد است، روابط مبتنی بر قرابت شدیدترند تا روابط مبتنی بر بعد یا فاصله دور. تنها دو شکل از روابط هستند که فاصله روی آن‌ها تأثیر ندارد؛ اولی روابطی کاملا غیر شخصی؛ مثل معاملات اقتصادی. دیگری روابطی که متضمن شدت احساسات و عواطف است؛ مثل احساسات عمیق مذهبی یا روابط مبتنی بر عشق.

آنچه برای زیمل مهم است، سطح نیست؛ صورت است. کوزر بیان می‌کند، که برای زیمل مهم نیست، دعوای بین زن و شوهر باشد یا دعوای دو کشور. زیمل از بحث اعداد خود در جامعه‌شناسی صوری، به این نتیجه می‌رسد، که هرچه تعداد افراد بیشتر شود، نهایتاً بی‌اعتمادی بیشتر می‌شود. وی تا آنجا پیش می‌رود که بحث تراژدی فرهنگی و پیچ و مهره شدن انسان‌ها در کلان‌شهر را ذکر می‌کند؛ که افراد در شهرها، نوعی احساس دل‌زدگی و بی‌اعتمادی دارند. این بی‌اعتمادی، مانع بروز آزادی‌ها و فردیت افراد می‌شوند.[7]

 

مقاله

نویسنده سمانه خالدی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب جامعه برتر

کتاب جامعه برتر

کتاب «جامعه برتر» با نگاهی عمیق و نو در کلمات گهربار امیرالمؤمنین علیه السلام، بحث امر به معروف و نهی از منکر را مورد بررسی قرار داده است.
Powered by TayaCMS