دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سوسیالیسم Socialism

No image
سوسیالیسم Socialism

كلمات كليدي : سوسياليسم، كمونيسم، اقتصاد سوسياليستي

نویسنده : سمانه خالدی

«سوسیالیسم به سیستمی اقتصادی اطلاق می‌شود که در آن مالکیت منابع طبیعی و ابزارهای تولید کالا و خدمات همگانی است. اقتصاد سوسیالیستی در شکل ایده‌آل خود، درست نقطه‌نظر مقابل سرمایه‌داری است. به عبارت دیگر در چنین سیستمی، کارگران و یا نمایندگان آن‌ها در مورد چگونگی تولید و توزیع کالا تصمیم می‌گیرند و یا اغلب خود دولت، به نام توده‌های مردم، در این موارد تصمیم‌گیری می‌کند. مهم‌ترین عامل جذابیت چنین سیستمی نزد مردم، به‌ویژه مردم فقیر، "برابری" است.»[1]

«مفهوم کمونیسم به‌معنی مالکیت همگانی بر همه دارایی‌ها است. این مفهوم دلالت بر نظریه یا عمل آن دسته از مصلحان اجتماعی دارد که از زندگی در حالت اشتراکی، دفاع کرده‌اند. به‌عقیده آن‌ها هیچ‌گونه قید و بندی از لحاظ نظارت سلسله مراتب اجتماعی وجود ندارد و بهره‌مندی از مالکیت، وسایل تفریح برای کل جامعه و برگزیدگان "اشتراکی" است».[2]

در گرایش سوسیالیسم این نکته مورد توجه قرار می‌گیرد که ترقی جامعه و پیدایی جهانی پر از عدل و داد، جز با انجام عمل جمعی و ارادی، تحقق‌پذیر نیست. در این معنی، سوسیالیسم به‌معنای آگاهی از این واقعیت است که صیرورت اقتصادی و اجتماعی، دیگر، تابع نیروهای طبیعی نیست؛ بلکه می‌تواند و باید توسط فرد انسانی مورد کنترل و هدایت قرار گیرد.

خاستگاه تفکر

تفکر سوسیالیستی در بسیاری از پیشگامان جامعه‌شناسی وجود داشته است؛ اما این کلمه در ربع دوم قرن 19 در انگلستان و فرانسه برای مشخص کردن جریانی که در نتیجه انقلاب صنعتی، سیاسی و اقتصادی به‌وجود آمده بود، به کار رفت.

مکتب روبرت اون (Robert Owen: 1771-1858)، از شروع‌کنندگان عمده سوسیالیسم در انگلستان، اصطلاح آن را تکوین کرده است. در سال 1842 روبرت اون رساله‌ای با عنوان سوسیالیسم چیست منتشر ساخت و با انتشار این رساله، اصطلاح سوسیالیسم، معروف و مشهور گردید.[3] اما کاربرد این واژه در فرانسه اولین‌بار در سال 1827، در روزنامه "دوگلاب" به چشم می‌خورد. این روزنامه به سردبیری شاگردان هانری دوسن سیمون (Henri de Saint Simon: 1760-1825)، اداره می‌شد. «در مقاله‌ای در سال 1827 این روزنامه، چنین جمله‌ای آمده بود: ما قصد فداکاری نداریم، اثر شخصیت بر سوسیالیسم کمتر از تأثیر سوسیالیسم بر شخصیت نیست.»[4] در این مفهوم به جای تأکید گذاردن بر فرد، بر جامعه اهمیت داده می‌شود؛ لذا سن سیمون را می‌توان، یکی از پیشگامان سوسیالیسم فرانسه دانست.

تا پیش از قرن بیستم مفهوم سوسیالیسم بیشتر یک رؤیا بود تا واقعیت. اما در حدود نیم قرن گذشته حکومت‌هایی با کمونیسم پیوند خورد و شوروی سابق، چین و دیگر کشورهای کمونیستی خود را جمهوری سوسیالیستی نام نهادند. در نزد برخی سوسیالیست‌های آمریکایی، ظهور دولت‌های دیکتاتوری کمونیستی با اقتصاد طراحی شده، باعث تحریف معنای سوسیالیسم می‌شود؛ زیرا این دولت‌ها عملاً به مردم اجازه ندادند تا کنترل اقتصادی را که به لحاظ نظری مالک آن بودند به دست گیرند. «برخی دیگر از حکومت‌های مدعی سوسیالیسم نیز در وحشیانه‌ترین رویدادهای تاریخ قرن بیستم دخالت داشته‌اند؛ مثل کشتارها و تبعیدهای جمعی دوران حکومت استالین در شوروی. برخی از کشورهای سوسیالیستی جهان سوم نیز در پیش‌برد رفاه اجتماعی و اقتصادی شهروندان‌شان، نسبت به همتایان غیر سوسیالیست خود، کارآمدتر بودند؛ مانند کوبا که با استانداردهای بالاتری در زمینه سواد، آموزش عمومی، مراقبت بهداشتی و خدمات، نسبت به کشورهای غیر سوسیالیست همتای خود در آمریکای جنوبی دارد».[5]

ویژگی‌های اقتصاد سوسیالیستی

«اقتصاد سوسیالیستی دارای سه ویژگی اصلی است:

  1. مالکیت همگانی بر دارایی: مالکیت بر دارایی، به‌ویژه دارایی‌هایی که از آن برای تولید کالا و خدمات استفاده می‌شود، محدود می‌شود. قوانین ممنوعیت مالکیت دارایی به‌نحوی طراحی می‌شوند، که همگان بتواند صاحب خانه شوند و به کالاهای مورد نیاز دسترسی داشته باشند. کارل مارکس (Karl Heinrich Marx: 1818-1883)، بر این باور بود که مالکیت خصوصی بر ابزار تولید سبب پدید آمدن برگزیدگان اقتصادی و تشدید طبقات اجتماعی است از این رو سوسیالیسم در جستجوی کاهش نابرابری اقتصادی و رسیدن به جامعه بی‌طبقه است.
  2. تعقیب اهداف جمعی: تعقیب خواسته‌های فردی به‌ویژه کسب سود بیشتر، برخلاف روح جمعی است که سوسیالیسم به دنبال آن است.

ارزش‌ها و هنجارهای سوسیالیستی آنچه را که سرمایه‌داری، "روح کارآفرینی" می‌خواند، محکوم می‌کند و به همین دلیل تجارت خصوصی از زمره اعمال "بازار سیاه" به‌شمار می‌آید.

  1. کنترل اقتصادی از سوی حکومت: سوسیالیسم این ایده که اقتصاد بازار آزاد از خود مراقبت می‌کند و باعث رشد اقتصادی می‌شود، را مردود می‌شمرد. در عوض، به‌جای رهیافت رها کردن بازار به حال خود، حکومت‌های سوسیالیستی، طراحی، نظارت و کنترل اقتصادی را در دست خود می‌گیرند. سوسیالیسم این ایده را نیز مردود می‌شمرد که سرمایه‌داران کالاهایی را تولید می‌کنند که مورد نیاز مصرف‌کنندگان است؛ در نظام سرمایه‌داری مصرف‌کنندگان از اطلاعات ضروری برای ارزیابی تولیدات مصرفی بی‌بهره‌اند و در دام تبلیغاتی اسیر می‌شوند که سرمایه‌داران بر سر آن‌ها گسترده‌اند. از این رو در کشورهای سوسیالیستی تبلیغات نقشی ناچیز ایفا می‌کند».[6]

 

مقاله

نویسنده سمانه خالدی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS