دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عصر روشنگری

No image
عصر روشنگری

كلمات كليدي : عصر روشنگري، عصر عقل، نهضت اصلاح ديني، رنسانس،فرانسه، ولتر، مونتسكيو، هيوم، باورهاي سنتي، باورهاي مذهبي، عقل گرايي

 قرن هجدهم را عصر عقل[1] یا عصر روشنگری نام نهاده‌اند که در حقیقت ادامه منطقی دوره‌های قبل یعنی رنسانس و نهضت اصلاح دینی است. روشنگری عمدتا به کشور فرانسه و تحولات اجتماعی و فرهنگی آن مربوط است یا حداقل می‌توان گفت سرآغاز این جنبش از کشور فرانسه بوده است. متفکرین منتسب به این دوره عمدتا ادبا، سخنوران و روزنامه‌نگاران بوده‌اند تا فیلسوفان. از همین رو رویکرد انتقادی این دوره به شدت همراه جنبه‌های احساسی و هیجانی بوده و با نقدهای عقلی کسانی هم چون کانت فاصله دارد.[2]

تصور عمومی در این قرن این بوده است که به زودی عقل انسانی و خرد خودبسنده تمامی مرزهای تعیین شده را درنوردیده و فعالیت آن از محدودیت‌های سابق رها خواهد شد و نه تنها مرزهای علم و تجربه را فتح خواهد کرد، بلکه حتی منحصر در آن نیز نشده و همه عرصه‌های فعالیت انسان را در بر خواهد گرفت. عقل مدنظر عقل‌گرایان در این دوره با بسیاری از سنت‌ها و باورهای مربوط به گذشته به نبرد برخاسته بود و تلاش می‌کرد تا همه قلمروهای انسانی را به تسخیر خود درآورد.

افراد زیادی در این عرصه فعالیت کرده‌اند که کسانی هم چون ولتر، مونتسکیو، هیوم، کندیاک، دالامبر، دیدرو، و لف، لامبرت، زملر از این جمله‌اند.[3]

ایمان به خرد و باور به پیشرفت دائمی از خصوصیات مهم این دوره است. نقد و انکار باورهای سنتی نیز جنبه انکاری این دوره محسوب می‌گردد.[4] بدیهی است این انکار متوجه باورهای مذهبی به خصوص باورهای رایج مسیحی بوده است. ترویج رواداری، تساهل و تسامح، تلاش برای به دست آوردن بیشترین آزادی در زندگی فردی و اجتماعی، نفی مرجعیت نهادهای دینی به خصوص کلیسا و ترویج سکولاریسم از مهم‌ترین خصوصیات این دوره می‌باشد. به طور خلاصه می‌توان گفت تلاش برای به دست آوردن سعادت بشری در این دنیا با تکیه بر توانایی‌های انسان بدون تکیه بر مرجعیت‌ آسمانی و نیز نفی دخالت دین و ماوراء در این امر محور افکاری است که درصدد طراحی طرحی نوین برای به دست آوردن سعادت انسان هستند.

اعتقاد راسخ به توانایی‌های عقل به حدی بود که روشنفکران این دوره مدعی بنا نهادن بهشتی زمینی برای کام‌یابی انسان بر اساس یافته‌های عقل بوده‌اند و تمامی تلاش خود را در به دست آوردن چنین آرمانی به کار گرفتند. نکته قابل توجه این است که عقل‌گرایی در عصر روشنگری به معنی عقل‌گرایی دوره‌های گذشته نبوده و هیچ تقابلی با به کارگیری سایر توانایی‌های انسان هم چون تجربه‌گرایی ندارد.[5] تنها چیزی که از نظر یک روشنفکر قرن هیجدهمی مردود است تکیه بر چیزی به غیر از توانایی‌های خود انسان است. بدون این اتکا و ارجاع هر آنچه از خود انسان برخیزد و به نحوی توانائی او محسوب شود نه تنها مورد انکار واقع نمی‌شود، بلکه در برخی مواقع حتی با استقبال ابلهانه‌ای پذیرفته می‌شود.[6]

یافته‌های علوم تجربی که با انکار افکار و روش دینی به دست آمده بود کاخ رفیع تکنولوژی جدید را روز به روز بالاتر می‌برد و از حدود نفوذ دین و باورهای دینی می‌کاست.

- مکتوبات هجو‌آمیز و مطایبه‌آمیز ادیبانی هم چون ولتر (1694ـ1778)،

- ادعای نسبیت اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی کسانی هم چون مونتسکیو (1689ـ1755) و ادعای تابعیت آنها از شرایط فرهنگی و اقلیمی هر قوم

- نظریه حقوق طبیعی جان لاک

- تفسیرهای پرشور ژان‌ژاک روسو (1712ـ1778)

همه از موارد بسیار مهمی است که در شکل‌گیری گرایش‌های روشنفکرانه این دوره موثر بوده است. دیدرو و دالامبر و کسان دیگری نیز که در تالیف دایره المعارف بزرگ فرانسه دخیل بوده‌اند تلاش فراوانی در تدوین و گردآوری دست آوردهای علمی و فکری چند قرن مصروف داشتند به نحوی که اصول و بنیان‌های نظام‌مند علوم مختلفی هم چون روان‌شناسی، علوم اجتماعی، اخلاقیات در همین عصر پایه‌ریزی شد.

 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS