دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جمعیت و توسعه Population & Development

No image
جمعیت و توسعه Population & Development

كلمات كليدي : جمعيت، توسعه، رشد اقتصادي، نيروي انساني، منابع، محيط زيست، بهداشت

نویسنده : مريم اميني يخداني

واژه "Population" در لغت به معنی نفوس، مردم و جمعیت و "Development" به معنی رشد تدریجی چیزی که به مرور زمان قوی‌تر و پیشرفته‌تر می‌شود، به کار رفته است.[1]

یکی از مباحث مهم در "نظریه‌های رشد جمعیت" ارتباط جمعیت با توسعه است. رابطه مفاهیم جمعیت و توسعه را می‌توان از دو زاویه مورد بررسی قرار داد: تاثیر توسعه روی جمعیت و تاثیر جمعیت روی توسعه. از این طریق است که رابطه متقابل دو مقوله اجتماعی به روشنی درک می‌شود.

در رابطه با توسعه دو دیدگاه به ظاهر متناقض وجود دارد: نظریه نخست حاکی از آن است که توسعه زمینه افزایش جمعیت را فراهم می‌کند و نظریه دوم اظهار می‌دارد که با توسعه هرچه بیشتر جامعه، میزان‌های زاد و ولد و مرگ‌ومیر و در نتیجه نرخ افزایش جمعیت کاهش می‌یابد. بنابراین توسعه منجر به کاهش جمعیت می‌شود.

اگر توجه داشته باشیم که نظریه نخست به روند تکامل اجتماعی توجه دارد و جوامع تکامل‌یافته امروزی را با اجتماعات ساده و ابتدایی انسان‌های اولیه مقایسه می‌کند و نظریه دوم به نرخ رشد جمعیت می‌پردازد و با ارقام مطلق جمعیت سروکاری ندارد، مفهوم اصلی این دو نظریه روشن می‌شود و تناقضی میان آن‌ها باقی نمی‌ماند.

در مورد دیدگاه دوم نیز دو نظریه قابل طرح است: نظریه اول بیانگر این نکته است که جمعیت زیاد مبانی توسعه را پی‌ریزی می‌کند و حداقلی از جمعیت برای هر توسعه ضروری است و نظریه دوم معتقد است که جمعیت زیاد باعث عقب‌افتادگی، فقر و در نهایت کم‌توسعه‌گی جامعه می‌شود.

در بررسی تطبیقی این دو نظریه می‌توان گفت: اولاً در هر زمانی، متناسب با شرایط خاص آن، دینامیسم جمعیت توسعه بوده و در هیچ دوره‌ای نمی‌توان حدی برای آن قایل شد. تنها باید مراعات شود که افزایش جمعیت پا به پای افزایش مجموع امکانات زندگی پیش برود و میان این دو در طول زمان تعادل حاصل شود.[2]

ثانیاً رابطه جمعیت و توسعه لزوماً رابطه‌ای یکجانبه نیست و می‌تواند دوسویه عمل کند. به عنوان مثال، کثرت جمعیت و افزایش آن در چین به‌جای این که توسعه صنعتی را تسهیل کند، به حفظ ساختار کهن اقتصادی منجر شده، درحالی که در ژاپن، با این که جمعیتش کمتر از چین بود، مانع از آن نشد که به صنایع پیشرفته‌ای دست یابد.[3]

ثالثاً در مقایسه کشورهای مختلف جهان، معلوم می‌شود که کم‌جمعیتی مساوی توسعه و بیش‌جمعیتی معادل عقب‌ماندگی نیست. با توجه به این نکته است که توسعه‌نیافتگی کشورهایی مانند مغولستان و عربستان در عین داشتن جمعیت بسیار کم (حدود یک نفر در هر کیلومتر مربع برای مغولستان) و توسعه‌یافتگی نظیر هلند و انگلستان با داشتن جمعیتی زیاد (380 نفر در کیلومتر مربع برای هلند) قابل تفسیر است.[4]

تاثیر جمعیت بر توسعه

جمعیت می‌تواند به عنوان یک عامل مستقل تاثیراتی بر رشد اقتصادی، نیروی انسانی، عرضه منابع، محیط زیست و بهداشت و سلامتی داشته باشد، در ذیل مختصری به این امر پرداخته شده است:

  1. جمعیت و رشد اقتصادی؛ رشد اقتصادی جنبه کمّی توسعه اقتصادی را نمایان می‌سازد. کمّیتی که توسط شاخص‌هایی نظیر درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی و میزان سرمایه‌گذاری نشان داده می‌شود. می‌توان تاثیر جمعیت بر درآمد را به صورت بهتری از طریق سهم سرانه افراد از آن، نشان داد. به عنوان مثال، اگر میزان رشد تولید ناخالص کمتر از میزان رشد جمعیت باشد، طبیعتاً سهم سرانه افراد از آن کم می‌شود. کم شدن سهم سرانه افراد از درآمد ملی در مناطق دارای رشد جمعیت بالا و رشد اقتصادی پائین افزایش فقر را به همراه خواهد داشت. هرچند در تعیین رابطه بین رشد اقتصادی و رشد جمعیت مناقشات زیادی وجود دارد، اما چنین برمی‌آید که در کشورهای درحال توسعه و دارای رشد جمعیتی بالا، رابطه بین رشد اقتصادی و رشد جمعیت معکوس باشد.
  2. جمعیت و نیروی انسانی؛ تعداد بالای جمعیت به طور ساده می‌تواند به تعداد بیشتر نیروی کار منجر شود. همچنین رشد بالای جمعیت، افزایش تعداد نیروی انسانی را موجب می‌شود. اما اینها ممکن است همیشه با منفعت اقتصادی همراه نباشد. اگر کشور فقیر و سرمایه و زمین کمیاب باشد، افزایش نیروی انسانی به بیکاری می‌انجامد. بنابراین ساختار و تحولات جمعیت و عوامل دیگر نظیر وضعیت اقتصادی و اجتماعی رابطه جمعیت و نیروی انسانی را (به عنوان عامل تولید) تحت تاثیر قرار می‌دهند.

در یک جمعیت جوان درصد قابل توجهی از جمعیت، کمتر از 15 سال سن دارند در نتیجه نسبت افراد واقع در سن فعالیت، در مقایسه با یک جمعیت غیرجوان، کمتر خواهد بود. اگر یک جمعیت جوان کاهش باروری و در نتیجه کاهش رشد جمعیتی را تجربه کند، سهم افراد واقع در سن فعالیت افزایش خواهد یافت.

  1. جمعیت و منابع؛ بقای جمعیت نیازمند وجود بعضی از منابع ضروری نظیر زمین، مواد غذایی، مواد معدنی و مواد انرژی‌زاست. از آنجا که این منابع همیشه به وفور یافت نمی‌شوند، ایجاد یک رابطه مناسب بین جمعیت و چگونگی مصرف این منابع هدف عمده اقتصاددانان و برنامه‌ریزان است. اگر این منابع تجدیدپذیر و قابل افزایش نباشد، افزایش جمعیت سهم سرانه افراد از این منابع را کاهش می‌دهد. علاوه‌بر آن، حتی اگر امکان افزایش این مواد وجود داشته باشد، تغییرات در نوع و میزان مصرف آن‌ها سهم سرانه افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد.[5]
  2. جمعیت و محیط زیست؛ امروزه یکی از نگرانی‌های عمده انسان‌ها باید حفظ اکوسیستم جهانی و منابع آن برای استفاده نسل‌های آتی باشد. توسعه اقتصادی و اجتماعی برای جمعیت‌های کنونی باید طوری طراحی شوند که هیچ آسیبی به زندگی آیندگان وارد نسازد، اصلی که به عنوان توسعه پایدار شناخته می‌شود.[6] در الگوی توسعه پایدار جنبه‌های غیراقتصادی توسعه مانند وضعیت تندرستی افراد، میزان باسوادی و دسترسی همگان به‌ویژه زنان به امکانات و تسهیلات رفاهی به همان اندازه جنبه‌های اقتصادی توسعه مثل تولید ناخالص داخلی و تولید ملی دارای اهمیت است.[7]
  3. جمعیت و بهداشت؛ توسعه اقتصادی با از بین بردن عوامل بیماری‌زا، موجب کاهش مرگ‌ومیر و در نتیجه افزایش طول عمر انسان‌ها شده است. اما با افزایش رشد جمعیت، ناشی از توسعه، نیاز به خدمات و امکانات بهداشتی و پزشکی بیشتری برای متعادل نگاه داشتن نسبت جمعیت به این نوع خدمات و امکانات ضروری است. چگونگی حفظ این تعادل برحسب نوع توسعه جوامع متفاوت است. در جوامع توسعه‌یافته به لحاظ هماهنگی بیشتر بین توسعه اقتصادی و تغییرات جمعیتی (انتقال جمعیتی)، حفظ تعادل فوق بهتر و راحت‌تر انجام گرفته است. اما در جوامع در حال توسعه به علت رشد در حد بالا و انفجار جمعیتی، امکان آماده‌سازی تسهیلات و امکانات لازم بهداشتی و پزشکی میسر نشده است. این عدم تعادل در کشورهای دارای رشد بالای جمعیت، هنوز ارتقاء وضعیت بهداشتی به معیارهای مطلوب را امکان‌پذیر نساخته است.[8]

جمعیت و توسعه در کشورهای درحال توسعه

رشد بی‌سابقه جمعیت در کشورهای درحال توسعه، یکی از مهم‌ترین تنگناهای توسعه اقتصادی و اجتماعی این کشورها به شمار می‌آید. آمارهای سال 1994 نشان می‌دهد که جمعیت این کشورها به طور متوسط هر 36 سال دو برابر می‌شود، حال آنکه در کشورهای توسعه‌یافته، مدت‌زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت 264 سال است. چنین رشد بالایی از جمعیت در کشورهای درحال توسعه، موجب کاهش شدید پس‌انداز ملی و به تبع آن کاهش سرمایه‌گذاری‌های لازم در بخش‌های زیربنایی این کشورها می‌شود.

هرچند که برخی معتقدند جمعیت زیاد خود عامل توسعه است، اما اوضاع جاری کشورهای درحال توسعه خلاف این نظریه را نشان می‌دهد، زیرا رشد بالای جمعیت، افزایش روزافزون و نیازهای اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و فرهنگی را به دنبال دارد که تامین همه آن‌ها نه‌تنها در کوتاه‌مدت عملی نیست بلکه در چارچوب برنامه‌های بلندمدت توسعه نیز، تلاش‌هایی عظیم و فراگیر می‌طلبد.

از سوی دیگر، گروهی نیز بر این باورند که با کاهش جمعیت، روند توسعه کشورهای جهان سوم تسریع خواهد شد و موانع مختلف یکی پس از دیگری از میان برداشته خواهد شد. این نظر نیز اغراق‌آمیز می‌نماید چرا که جمعیت و افزایش سریع آن تنها یکی از عوامل ایجادکننده بحران و شکاف در فرآیند توسعه است. بررسی‌های متعدد نشان داده است که کشورهای درحال توسعه، عموماً از بحران‌های عمیق ساختاری و توسعه وابسته آسیب می‌بیند و نقش افزایش جمعیت در این آسیب‌پذیری، نقش کاتالیزوری است. (یعنی تشدید کننده فعل و انفعالات بحران توسعه نیافتگی). بدین لحاظ گاهی به نظر می‌رسد که بزرگ‌نمایی بحران افزایش جمعیت، تنها سرپوشی برای دیگر ضعف‌های ساختاری این کشورها در عرصه مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.

در این میان آنچه واقعی و عینی به نظر می‌رسد آن است که، افزایش یا کاهش جمعیت را تنها زمانی مطلوب تلقی کنیم که در چارچوب برنامه‌های توسعه مورد ارزیابی و تائید قرار گیرد. به بیان دیگر، این برنامه توسعه و نیازهای ساختاری آن است که سیاست جمعیتی هر کشور را مشخص می‌کند. بخشی از ملزومات برنامه‌ریزی توسعه نیز، اطلاعات جمعیتی و تحلیل‌های جمعیت‌شناختی است که با استفاده از آن‌ها بتوان مسیر حرکت به سمت اهداف تعیین شده را مشخص کرد.[9]

 

مقاله

نویسنده مريم اميني يخداني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS