دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

استرداد دعوی reclamation of claim

No image
استرداد دعوی reclamation of claim

كلمات كليدي : استرداد، دعوا، زوال دادرسي

نویسنده : محمد حسين احمدي

اقامه‌ی دعوا همیشه منجر به صدور حکم نمی‌شود بلکه گاهی ممکن است خود خواهان بنا به دلایلی دعوای خود را مسترد نماید و بدین صورت به دعوا و جریان دادرسی خاتمه دهد.

استرداد در لغت مصدر باب استفعال از ریشه‌ی «ردد»[1] به معنای پس گرفتن، رها کردن، چشم پوشیدن و اعراض است.[2] دعوا در لغت مصدر ادعا و از ریشه‌ی «دعو» به معنای خواستار شدن، طلب و طرح دعوا است. در اصطلاح به طرح خواسته نزد دادگاه برای اثبات حقی بر شخص دیگر، دعوا می‌گویند.[3] استرداد دعوی[4] عبارت است از چشم‌پوشی خواهان از دعوای خود. [5]

اقسام استرداد دعوا

برابر بندهای ب و ج ماده107 ق.آ.د.م صور مختلف استرداد دعوا عبارتند از:[6]

الف) برابر بند «ب» ماده 107 ق.آ.د.م خواهان می‌تواند مادامی که دادرسی تمام نشده است دعوای خود را مسترد نماید. بنابراین زمانی که دادرسی تمام شده باشد استرداد دعوا قابل پذیرش نخواهد بود زیرا دادرسی زمانی تمام خواهد شد که دادگاه تصمیمات و اقدامات لازم را برای صدور رأی گرفته باشد و پرونده آماده صدور رأی قاطع باشد و لذا پس از طی این مراحل حتی با رضایت خوانده استرداد دعوا پذیرفته نیست.[7]

ب) برابر بند «ب» ماده 107 ق.آ.د.م استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. خوانده معمولاً پس از ختم مذاکرات به خواهان اجازه‌ی استرداد دعوا را نمی‌دهد زیرا در این صورت خواهان می‌تواند مجدداً همان دعوا را اقامه نماید و مجدداً او را به دادگاه بکشاند و حکمی علیه او از دادگاه بگیرد. بنابراین در استرداد دعوا قبل از ختم مذاکرات اصحاب دعوا نیازی به رضایت خوانده نیست. ختم مذاکرات اصحاب دعوا زمانی است که ادله و ادعاهای اصحاب دعوا شنیده شده و یا حداقل فرصت طرح آنها فراهم شده است. در این‌صورت مذاکرات طرفین خاتمه یافته است. تا قبل از ختم مذاکرات می‌تواند بدون رضایت خوانده نیز دعوای خود را مسترد نماید اما استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات طرفین دعوا درصورتی ممکن است که خوانده راضی باشد.[8] که در این‌صورت دادگاه قرار رد دعوا را صادر می‌کند اما چنان‌‌چه خوانده به این امر رضایت ندهد؛ خواهان برای استرداد دعوا باید به‌طور کلی از دعوای خود صرف‌نظر نماید. دادگاه در این حالت قرار سقوط دعوا را صادر می‌نماید.[9] باید توجه داشت که با درخواست استرداد دعوا از سوی خواهان پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا چنان‌چه خوانده راضی به استرداد دعوا نباشد؛ دادگاه باید به رسیدگی ادامه دهد مگر این‌که خواهان به‌طور کلی از دعوای خود صرف‌نظر نماید که در این صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر می‌نماید. نکته‌ی دیگر این است که صرف‌نظر نمودن از دعوا ممکن است نسبت به بخشی از دعوا باشد نه تمام آن و بنابراین تنها نسبت به همان بخش قرار سقوط دعوا صادر می‌شود.

انصراف از دعوا پس از حصول سازش شنیده نمی‌شود زیرا برابر ماده 184 ق.آ.د.م[10] دادگاه پس از حصول سازش باید رسیدگی را ختم و گزارش اصلاحی صادر نماید.[11]

چگونگی استرداد دعوا

استرداد دعوا امری اختیاری است و نمی‌توان کسی را وادار به پس گرفتن دعوایش نمود. مدعی باید شخصاً یا توسط نماینده یا وکیل دعوای خود را مسترد دارد.[12]

استرداد دعوا تنها از سوی خواهان پذیرفته می‌شود اما خوانده نمی‌تواند دعوا را مسترد نماید زیرا دعوا را خواهان با هدف گرفتن حکم طرح نموده است و خوانده نباید بتواند قبل از حصول این نتیجه به دعوا پایان دهد. [13]

استرداد دعوا مستلزم وجود قصد و اعلام اراده‌ی شخصی است که دعوا را استرداد می‌نماید و می‌تواند صریح یا ضمنی باشد. هم‌چنین استرداد دعوا ممکن است کتبی یا شفاهی باشد. استرداد کتبی در دفتر دادگاه ثبت شده و پیوست پرونده می‌شود. استرداد شفاهی نیز در صورت‌مجلس نوشته شده و خواهان آن را امضا می‌نماید.[14] استرداد ممکن است به‌صورت شفاهی باشد که در صورت‌جلسه منعکس می‌شود و یا به‌صورت کتبی نوشته شود و به دادگاه تقدیم گردد.[15]

در مرحله‌ی تجدیدنظر تنها استرداد دادخواست پیش‌بینی شده است زیرا در این مرحله با استرداد دادخواست نیز دادرسی پایان می‌پذیرد.[16] استرداد دعوا در مرحله‌ی تجدیدنظر نیاز به رضایت تجدیدنظرخوانده ندارد و موجب قطعیت رأی تجدیدنظرخواسته می‌شود.[17]

هم‌چنین درصورت تعدد خواندگان در دعاوی قابل تجزیه ممکن است دعوا نسبت به بعضی از آنها مسترد شود. در این صورت اگر استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات باشد تنها رضایت خوانده یا خواندگانی لازم است که دعوا نسبت به آنها مسترد گردیده است و قرار رد دعوا نیز فقط نسبت به آنها صادر می‌شود و مؤثر است. در دعاوی غیر قابل تجزیه استرداد دعوا نسبت به بعضی خواندگان پذیرفته نمی‌شود.[18]

آثار استرداد دعوا

آثار استرداد دعوا در زیر مورد اشاره قرار می گیرد.

1) پس از استرداد دعوا درصورتی که در دعوا قرار تأمین خواسته صادر شده باشد، با استرداد دعوا و صدور قرار رد دعوا؛ تأمین نیز خود به خود مرتفع می‌شود.[19]

2) چنان‌چه در دعوا دستور موقت[20] صادر شده باشد با استرداد دعوا مرتفع خواهد شد.[21](ماده322 ق.آ.د.م)

3) هرگاه دعوا مسترد گردد کارهایی که در حین رسیدگی به آن انجام شده نیز منتفی می‌گردد یعنی کارشناسی، تحقیق محلی، معاینه‌ی محل و سایر اعمال که در دادرسی انجام شده، به حساب نمی‌آیند. بنابراین درصورت طرح دوباره‌ی دعوا، ذی‌نفع باید این اعمال را مجدداً انجام دهد. البته باید توجه داشت که چنان‌چه در دعوای مسترد شده اقراری صورت گرفته یا امری مانند مجعول بودن سند به اثبات رسیده است؛ این امور اعتبار خود را از دست نمی‌دهند و درصورت طرح مجدد دعوا نیز قابل استفاده هستند.[22]

4) با استرداد دعوا، مرور زمانی که با اقامه‌ی دعوا قطع شده بود دوباره جریان می‌یابد و خسارت تأخیر تأدیه که از زمان طرح دعوا قابل مطالبه است (م522ق.آ.د.م) دیگر قابل مطالبه نخواهد بود.[23]

خسارت ناشی از دادرسی

درصورت استرداد دعوا و صدور قرار رد دعوا، دادگاه به درخواست خوانده، خواهان را به پرداخت خسارت دادرسیِ خوانده محکوم می‌نماید. البته درصورتی که طرفین توافق کرده باشند که خواهان خسارت را نپردازد، دادگاه خواهان را به پرداخت خسارت محکوم نخواهد کرد.[24]

اگر در اثر طرح دعوا به خوانده زیانی رسیده باشد خواهان باید پس از استرداد دعوا زیان وارده را جبران نماید. البته جبران خسارت درصورتی است که خوانده آن را درخواست نماید و دادگاه حق ندارد خودش بدون مطالبه از سوی خوانده، خواهان را به جبران خسارت محکوم نماید.[25]

استرداد دعوا پذیرش ضمنی اشتباه در طرح دعوا است و بنابراین خواهان باید هزینه‌هایی را که از این اشتباه برای خوانده ایجاد شده را درصورت درخواست او بپردازد.[26]

خوانده بایستی درصورت تقاضای خوانده خسارات و هزینه‌های دادرسی را بپردازد زیرا خواهان دعوا را اقامه نموده و خوانده برای دفاع در مقابل این دعوا متحمل خساراتی شده است که این هزینه‌ها و خسارات درصورت درخواست او باید جبران گردد.[27]

تفاوت قرارهای صادره در استرداد دعوا[28]

دادگاه پس از رسیدگی به درخواست استرداد دعوا ممکن است قرار رد یا سقوط دعوا را صادر نماید. این دو قرار، از دو جهت با هم تفاوت دارند.

1) از حیث اعتبار امر مختومه

در استرداد دعوا از طریق طرف‌نظر نمودن از دعوا به‌طور کلی که منجر به صدور قرار سقوط دعوا می‌گردد، دیگر نمی‌توان همان دعوا را اقامه نمود زیرا موضوع دارای اعتبار امر مختومه شده است. اما در صورتی که استرداد دعوا منجر به صدور قرار رد دعوا شود؛[29] موضوع دارای اعتبار امر مختوم نیست و خواهان می‌تواند همان دعوا را مجدداً اقامه نماید.

2) از حیث مطالبه‌ی خسارت از سوی خوانده

درصورت صدور قرار سقوط دعوا، از آن‌جایی که خوانده اعلام رضایت نکرده است بنابراین می‌تواند خسارت ناشی از اقامه‌ی دعوا را از خواهان مطالبه نماید درحالی که با صدور قرار رد دعوا خوانده حق مطالبه‌ی خسارت دادرسی را ندارد.

استرداد دعوا توسط وکیل، ولی و قیم[30]

برابر بند9‌ ماده35ق.آ.د.م هرگاه در وکالت‌نامه‌ی وکیل اختیار استرداد دعوا به‌طور صریح قید نشده باشد؛ وکیل حق استرداد دعوا و به تبع آن صرف‌نظر کردن کلی از دعوا را ندارد. هم‌چنین برابر ماده32 آیین‌نامه اجرایی قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، استرداد دعاوی مربوط به وقف، مطروحه در مراجع قضایی، منوط به موافقت سرپرست سازمان اوقاف خواهد بود.

ولی و قیم درصورتی که مصلحت مولی‌علیه را در استرداد دعوا ببیند می‌تواند دعوا را مسترد نماید.

در استرداد دعوا اگر خواهان محجور باشد و دعوا بوسیله قیم اقامه شده باشد، درصورتی که قیم بخواهد دعوا را مسترد نماید برابر ماده1242 قانون مدنی باید با اجازه دادستان اقدام نماید.[31]

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق خصوصی - آیین دادرسی مدنی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

قرار دادگاه

No image

قرار تحقیقی

No image

سازش Conciliation

No image

رویه قضایی

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS