دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پاپ ژان پل اول pope john paul I

No image
پاپ ژان پل اول pope john paul I

كلمات كليدي : پاپ، ژان پل اول، فساد مالي، مرگ، پاپ سپتامبر

نویسنده : محمد صادق احمدي

به گفته کارل بارت، بزرگترین اندیشمند مسیحی قرن بیستم، برخورد ما با گذشتگانی که اکنون ما وارث آراء الهیاتی آنان هستیم باید به همان گونه‌ای باشد که در پنجمین حکم از "ده فرمان" بیان شده: «پدر و مادر خود را احترام نما».[1]

البته خود بارت متذکر می‌شود که این به معنای اطاعت از ایشان نیست. بنابر این در بررسی بزرگان مسیحی مانند پاپ‌ها باید در عین بیان حقیقت، احترام نیز حفظ شود؛ گرچه بسیاری از این بزرگان را خود مسیحیان نیز ارج ننهادند. پاپ ژان پل اول نمونه بارزی از این دسته است.

طبق اعتقاد بسیاری از مسیحیان او نه تنها مورد احترام اطرافیانش واقع نشد، بلکه به دست ایشان به قتل رسید.[2]

 

از تولد تا پاپی

"البینو لوچیانی" در هفدهم اکتبر سال 1912 در یک خانواده فقیر متولد شد. پدرش که یک سوسیالیست بود و در حکومت فاشیستی ایتالیا جایی برایش نبود، برای کار مجبور شد که به سویس مهاجرت کند. پس از تحصیل در مدرسه علوم دینی خردسالان و پس از آن تحصیل در مدرسه دینی بزرگسالان، لوچیانی جوان در 7 جولای 1935 به عنوان کشیش دستگذاری شد.

لوچیانی که برای تحصیلات عالیه خود در دانشگاه گریگوری رم درس می‌خواند، در سال 1937 در رشته الهیات به درجه دکتری دست یافت و مدت کوتاهی را به عنوان کشیش بخش‌های فورنو دکانال و آگردو که جزء مناطق قلمرو پاپ بشمار می‌آمدند، خدمت کرد.

از سال 1937 تا 1947 لوچیانی استاد الهیات، قوانین کلیسایی، و تاریخ هنر روحانی در مدرسه مذهبی بلونو بود، علاوه بر این مدتی را نیز به عنوان کشیش بخش خطاکاران به خدمت پرداخت. او یک موعظه‌گر و کشیش مسأله‌گوی محبوب بود و کتاب Catechism Crumbs او، چندین بار ویرایش شد. لوچیانی به تدریس ادامه داد تا اینکه رئیس دانشکده بخش اسقفی شد و عنوانش از کشیشی به قائم مقامی تغییر کرد.

در سال 1958 او توسط "جان بیست و سوم" فراخوانده شد تا اسقف کلیسای "قدیس پترس" رم شود. او در شورای دوم واتیکان نیز شرکت کرد. اسقف لوچیانی پله‌های ترقی را پیمود تا اینکه در سال 1969 به عنوان پاتریارک ونیز منسوب شد و در سال 1973 توسط پاپ پل ششم به عنوان کاردینالی دست یافت.

او همراه با ارتقاء رتبه‌هایی که بدان دست می‌یافت، دست به تألیفاتی نیز زد. به عنوان نمونه در سال 1976 او کتاب Illustrissimi را منتشر کرد و دو سال بعد، یعنی در سال 1978 یکی از کسانی بود که کاندیدای جانشینی پاپ پل ششم بود.[3]

 

لوچیانی، ژان پل اول

در 26 آگوست سال 1978، دود سفید از دودکش ویژه تالار قدیس پترس (کلیسای سیستینی) متصاعد شد و این به معنی انتخاب پاپ جدید بود. کاردینال البینو لوچیانی، به عنوان پاپ جدید برگزیده و جای پاپ متوفی، پل ششم را با اتفاق آراء از آن خود کرد.

کاردینال لوچیانی یکی از معدود پاپ‌هایی است که در کوتاهترین زمان ممکن و فقط در طی یک روز به این سمت انتخاب شده است. وی به احترام دو پاپ قبلی یعنی جان بیست و سوم و پل ششم برای خود عنوان "جان پل اول" را برگزید و با روی آوردن به زندگی زاهدانه به اصلاح وضعیت واتیکان و اخراج افراد فاسد همت گماشت.[4]

سادگی او به حدی بود که حتی مراسم اضافی را نیز حذف کرد. مثلا تا سال ۱۹۷۸، مراسم انتخاب پاپ چند روز طول می‌کشید و از کلیسای کوچک سیستین تا سالن کلیسای سنت پیتر ادامه داشت. در آنجا مراسم تاج‌گذاری انجام می‌شد و پاپ جدید، اولین موعظه‌اش را در آنجا ارائه می‌کرد اما با انتخاب پاپ ژان پل اول، این مراسم منسوخ شد. سوگند پاپ (که بنام سوگند بر علیه مدرنیسم) نامیده می‌شود نیز از مجموعه این برنامه‌ها حذف گردید و این در حالی بود که برخی از کاتولیک‌های سنت‌گرا تقاضا داشتند مراسم دوباره انجام شود.

البته پاپ‌های بعد از پاپ ژان پل اول نیز این سوگند را به تقلید از او بجا نیاوردند.

"ژان پل اول" مخصوصا روی تبشیر و کنترل اموال کلیسا تأکید زیادی داشت، تاکیدی که از نظر بسیاری از مردم و کارشناسان برای او گران تمام شد. زیرا درست 33 روز پس از شروع زعامت؛ پاپ ژان پل اول، نفس آخرش را کشید. او در 28 سپتامبر سال 1978 چشم از جهان فرو بست.

اقدامات ارزشمند پاپ در تحقیق و تفحص در مورد فسادهای مالی

یکی از اقدامات ارزشمند پاپ جدید، دستور بررسی دقیق وضع نهادهای مالی واتیکان بود. وی پس از اطلاع از فساد گسترده مالی واتیکان این دستور را صادر نمود و با قاطعیت تمام اظهار داشت: نباید هیچ اداره، گروه و شعبه‌ای از این تحقیقات مستثنی باشد. گزارش اولیه بسیار وحشتناک بود. در این گزارش که طی یک هفته جمع‌آوری شد، معلوم گردید از میان 11000 حساب موجود در بانک واتیکان، تنها 1650 حساب به امور روحانی اختصاص یافته و 9350 حساب دیگر به افراد دیگری تعلق دارد که به عنوان دوستان ویژه رهبران واتیکان و نورچشمی‌های آنان تلقی می‌شوند.

در ادامه تحقیقات، نام بزرگترین شخصیتهای واتیکان همچون اسقف پل مارسنیکوس، به عنوان اخلالگران اقتصادی و کسانی که به معاملات غیرقانونی تحت پوشش روحانیت کاتولیک دست می‌زنند، برملا شد.

وضعیت به زودی به وخامت گرایید و قاضی پرونده به قتل رسید. در ادامه افشاگری‌ها، نشریات ایتالیایی به ارائه گزارشی در مورد فسادهای مالی واتیکان پرداخته و نام 120 روحانی واتیکان را در این لیست قرار دادند. نام ژان ویلوت، وزیر کشور واتیکان و کاردینال سباستینو باگیو نیز در این لیست وجود داشت.

نویسنده این گزارش نیز به زودی به قتل رسید. اما همچنان تحقیقات ادامه یافت و نام بسیاری از سران واتیکان نیز در این تحقیقات افشاء گردید. عالیجناب ماچجی منشی ویژه پاپ، عالیجناب کاسارولی وزیر خارجه، کاردینال پولتی معاون اسقف رم و برخی از شخیتهای برجسته دیگر واتیکان در این لیست قرار داشتند.

پاپ در اقدامی متهورانه به اصلاحات اساسی دست زد. در 28 سپتامبر، پاپ ژان پل اول، کاردینال باگیو را احضار نموده و از تبعید قریب الوقوع وی به باتلاقهای ونیز خبر داد.

همچنین پاپ، در جلسه مشترک با وزیر کشور عالیجناب ویلوت، اظهار داشت که عالیجناب مارسنیکوس و برخی از افراد همدست وی باید از کار برکنار شوند. پاپ در نهایت از خود کاردینال ویلوت نیز خواست تا صبح فردا استعفای خود را تقدیم کند.

 

پاپ سپتامبر: پاپی که سرنوشتش مرگ بود

این اقدامات پاپ بسیار زود نتیجه داد. صبح 28 سپتامبر دیگر پاپ از خواب برنخواست و برای همیشه به تاریخ پیوست. به همین علت او را پاپ سپتامبر نیز لقب دادند. اما پس از مرگ پاپ، عالیجناب ویلوت با حضور در کنار جسد پاپ بلافاصله اقدام به جمع آوری شیشه داروی پاپ و پرونده های بازرسی در اتاق پاپ بود، نمود. اشیایی که دیگر هیچ کس از آنها اثری را نیافت. واتیکان اعلام داشت: پاپ در حالی که کتاب تقلید مسیح توماس آکمپیس را در دست داشته است از دنیا رفته است.

 

افشای شواهدی در مورد قتل پاپ

اما به زودی ساختگی‌بودن داستان مرگ پاپ مشخص شد. زیرا کتاب تقلید مسیح هرگز در محل اقامت پاپ پیدا نشد بلکه مشخص شد که پاپ آن را در ونیز و در محل اقامت سابق خود جا گذاشته است. بنابر این در دوم اکتبر، واتیکان به اجبار، گزارش قبلی خود را تکذیب نمود و اعلام داشت پاپ در هنگام مرگ کتاب نمی‌خوانده است.

یکی از نکات دیگری که به حدس و گمان‌ها در مورد قتل ژان پل دامن زد مومیایی شدن جسدش بود. مردم معتقد بودند که با اینگونه اقدامات، قاتلین سعی در از بین بردن آثار جنایت داشته‌اند. به گزارش واتیکان، صبح اول وقت دکتر بر سر جسد حاضر شده و سکته را عامل مرگ اعلام نمود و بلافاصله دو مرده شوی در محل حاضر شده و اقدام به تزریق محلول مومیایی به زیر پوست پاپ متوفی نمودند؛ محلولی که با تزریق آن کالبد شکافی تا حد بسیار زیادی فاقد ارزش می‌شود و آثار سم را نمی‌توان در خون بیمار یافت.

نکته دیگری که بسیار مهم ارزیابی و مورد توجه مردم قرار گرفت نقض قوانین مدنی در مورد مومیایی شدن جسد پاپ بود. طبق قوانین ایتالیا، مومیایی جسد تا قبل از 24 ساعت از مرگ متوفی ممنوع است اما براستی چرا بدن پاپ باید در اول صبح و بلافاصله پس از معاینه پزشک مومیایی می‌شد؟! روزنامه کوریر دلاسرا در اول اکتبر و در سر مقاله خود نوشت: «چرا به کالبد شکافی نه گفته می‌شود؟»

این روزنامه نوشت: کلیسا مرتکب خلافی نشده است که واهمه داشته باشد و با آشکار شدن حقیقت چیزی را از دست نخواهد داد. اینک آگاهی از دلیل واقعی مرگ پاپ یک حق تاریخی است و جزیی از تاریخ ما به شمار می‌رود.

سوء ظن به اطرافیان پاپ زمانی تشدید گردید که دکتر فریززریو که دکتر خصوصی پاپ بود اعلام داشت که پاپ اصلا بیماری قلبی نداشته است. وی همچنین با انکار مرگ پاپ به دلیل سکته قلبی، اظهار نمود که فشار خون پایین پاپ که به آن مبتلا بوده است مانع سکته می‌شود.

عالیجناب ویلوت در ادامه و بر اثر فشارهای وارده به تنی چند از کاردینالهای واتیکان اظهار داشت مرگ پاپ به دلیل سکته نبوده ولی به دلیل مصرف زیاد داروی فشار خون پایین بوده است!

آخرین پاسخ ویلوت به درخواست کالبد شکافی پاپ این بود: قانون شرع کالبد شکافی پاپ را ممنوع ساخته است. اما هرگز و هرگز این قانون شرعی در جایی یافت نشد! گذشته از این بررسی‌ها نشان داد که جسد پاپ پیوس هشتم در 1830 کالبد شکافی شده است!

آخرین اقدام واتیکان برای خواباندن غائله نشر این پیغام بود:

«در پایان سوگواری، رئیس اداره مطبوعاتی واتیکان ناخشنودی عمیق خود را از کسانی که در این اواخر شایعه‌های عجیب و نادرست، اکثرا ! ساختگی و بعضا زشت، بدون توجه به اثرات آنها در کشورهایی که مردم عادت به اظهارات غیر رسمی ندارند رواج داده‌اند ابراز می‌دارد.»

شدت تاثیر این اتفاقات بر افکار عمومی به حدی بالا بود که علاوه بر منابع غیر کاتولیکی، کلیسای کاتولیک نیز در شماره‌های اخیر کتکیزم خود در مورد مرگ ژان پل اول به وجود شایعه‌ها و باور مردم به قتل او اشاره کرده است.[5]

بلافاصله کارول ویوتیلای لهستانی با لقب جدید "ژان پل دوم" به مقام پاپی انتخاب گردید و راز مرگ پاپ ژان پل اول به رازهای سر به مهر واتیکان پیوست.

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

قرار دادگاه

No image

قرار تحقیقی

No image

سازش Conciliation

No image

رویه قضایی

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS