كلمات كليدي : بینّه، شاهد، شهادت، حجیت، مدعی، منكر
بَیٌنه
بَیٌنه
این واژه، مؤنث بَین به معنای «آشکار و نمایان»است. واژۀ بینه و مشتقّات آن در قرآن به همان معنای لغوی، و بیشتر در گزارش معجزات پیامبر به کار رفته است.
مراد از بینه شهادتی است که شرع آن را حجّت و معتبر میشمارد، و مدّعی برای اثبات مدعای خود میتواند، آن را ارائه کند. شهادت را از آنرو بینه خواندهاند که سبب روشن شدن حق و رفع اختلاف میشود.
وجه شهرت بینه در این اصطلاح و کاربرد آن در مورد شهادت، حدیث معروف نبوی است:
«البینة علی المدّعی و الیمین علی من انکر»
«بینه بر عهده مدعی و قسم بر گردن منکر است.»
همچنانکه منشأ حجیت و اعتبار بینه به مفهوم مصطلح آن نیز همین حدیث است. بنابر نظر مشهور، مراد از بینه در این حدیث دو شاهد مرد است.
دربارۀ مصادیق بینۀ، آرا مختلف است؛ برخی معتقدند که شارع، بینه را تنها بر دو شاهد مرد اطلاق کرده است و مواردی چون شهادت یک مرد و دو زن، شهادت زنان و شهادت مرد همراه با سوگند مدعی را، هر چند از نظر شرعی معتبر باشند، نمیتوان مصداق بینه شمرد. گروهی دیگر اطلاق بینه را بر شهادت یک مرد و دو زن نیز صحیح میدانند عدهای یک شاهد مرد و سوگند مدعی را نیز بدان افزودهاند در برابر این اقوال، کسانی نیز معتقدند که بینه به این موارد منحصر نمیشود و هر گونه دلیلِ شخصِ مدعی که بتواند مستند حکم قاضی قرار گیرد، مصداق آن است.
دربارۀ بینه از جنبههای مختلف، آرائی مطرح شده است که توجه به آنها در این مبحث ضروری است:
1) دربارۀ ملاک حجیت بینه، دو نظر ابراز شده است. برطبق نظر اکثر فقها شهادت دو مرد عادل (و سایر مصادیق بینه) تنها مفیدِ ظنّ است، ولی شارع همچون سایر امارات شرعی آن را همرتبۀ علم قرار داده است.
2) فقهای امامیه معتقدند که علم به بینه مقدّم است و قاضی در صورت آگاهی از واقع، نه به بینه نیازمند است و نه میتواند به استناد بینه، حکمی برخلاف علم خود صادر کند.
3) هنگامی به بینۀ مدّعی نیاز هست که طرف مقابل، منکر درستی ادّعای مدعی شود، ولی اگر او قرار کند، ارائۀ بینه ضرورت نخواهد داشت.
4) در دعاوی قضایی، مدّعی حق ارائۀ بینه دارد، نه آنکه این کار بر او واجب باشد؛ وی میتواند حتّی با داشتن بینه، از قاضی بخواهد که منکر را سوگند دهد.
5) بینه بیشتر در امور قضایی و برای پایان دادن به ترافعات یا اثبات جرم به کار میآید؛ ولی به یقین قاعدۀ حجّیت بینه، در سراسر ابواب فقه؛ از قبیل اثبات طهارت یا نجاست کاربرد دارد.
6) بینه بر همۀ اصول عملیه، از قبیل «اصالت طهارت»، «اصالت حلّ»، «اصالت صحّت»، «اصالت عدم تذکیه» و «استصحاب» مقدّم است.
7) شهادت شاهدان در صورتی پذیرفته میشود که بر خلاف هم شهادت ندهند.
8) قبول بینه، چه در محضر قاضی و چه در امور غیرقضایی، چند شرط
عامّ دارد؛ مانند بلوغ، عقل، ایمان، طهارتِ مولد، عدالت و شهادت بر اساس علم، علاوه بر اینها دو شرط دیگر مطرح است که نسبت به موارد مختلف تفاوت میکند، یکی مرد بودن و دیگری شمارِ شاهدان.
انواع بینه:
بینه، از نظر دو شرط اخیر به چهار نوع تقسیم میشود:
الف) در حقوق الله، بجز سه مورد زنا، لواط و مساحقه، اجماع فقهای اسلام آن است که فقط دو شاهد مرد باید گواهی دهند.
ب) حقوقالناس غیرمالی که آگاهی مردان از آن ممکن است؛ مثل ازدواج، طلاق، رابطۀ پدر و فرزندی، وصیت و عتق فقط با شهادت دو مرد اثبات شدنی است.
ج) در حقوقالناس مالی، از قبیل خرید و فروش و قرض، علاوه بر قبول شهادت دو مرد، شهادت یک مرد و دو زن پذیرفته میشود.
د) در مواردی که آگاهی از آنها به طور عادی برای مردان ممکن نیست؛ مانند ولادت و عیوب باطنی زنان، شهادت زنان به تنهایی پذیرفته میشود.