دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مجازات بدنی

اصطلاح مجازات بدنی (Corporal punish ment) با این که از حیث لغوی دارای معنی و مفهومی نسبتاً روشن است اما تا کنون در هیچ یک از اسنادی که در خصوص حمایت از حقوق بشر تدوین شده‌اند مورد تعریف قرار نگرفته‌ است.
مجازات بدنی
مجازات بدنی

مجازات بدنی

اصطلاح مجازات بدنی (Corporal punish ment) با این که از حیث لغوی دارای معنی و مفهومی نسبتاً روشن است اما تاکنون در هیچ یک از اسنادی که در خصوص حمایت از حقوق بشر تدوین شده‌اند مورد تعریف قرار نگرفته‌ است. به طور کلی به وارد آوردن هر گونه صدمه یا آسیب یا ضربه فیزیکی (جسمانی) بر شخصی به جهت اعمال ضمانت اجرای یک سوء رفتار جنایی یا غیر جنایی، مجازات بدنی گفته می‌شود.[1]
نگاهی اجمالی به رویکرد نظام بین المللی حقوق بشر نشان دهنده این نکته است که این نظام تلاش می کند وضع و اجرای مجازاتهای بدنی خشن و شدید را منع نماید.
رویکرد نظام بین المللی حقوق بشر در این خصوص را می‌توان در دو سطح مشاهده نمود. در مرحله نخست، ممنوعیت مجازتهای بدنی به ویژه مجازاتهای بدنی شدید و خشن را که مغایر با کرامت انسان هستند می‌توان در پرتو اسناد مربوط به ممنوعیت شکنجه و رفتارهای غیرانسانی مشاهده نمود. در این دسته از اسناد به ممنوعیت مجازاتهای ظالمانه، تحقیرآمیز و غیرانسانی تصریح شده است و با توجه به تفاسیر و رویه‌هایی که از جانب نهادهای ناظر به آنها ارائه شده، مشاهده می‌نماییم که برخی از مجازاتهای بدنی در شمار مجازاتهای ظالمانه تحقیرآمیز و غیرانسانی ممنوع، شمرده شده‌اند. برخی از مهمترین اسناد مربوط به این دسته عبارتند از:
1- کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بی‌رحمانه، غیرانسانی یا تحقیر آمیز (1984)؛[2]
2- ماده 7 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)؛[3]
3- ماده 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948)؛[4]
4- ماده 3 کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی (1950)؛[5]
5- ماده 5 کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر (1969)؛[6]
6- ماده 5 منشور آفریقایی حقوق بشر و ملتها (1981). [7] تعداد این دسته از اسناد بسیار زیاد است.
در مرحلۀ دوم در برخی از اسناد ممنوعیت اعمال مجازات بدنی بطور خاص بیان شده است. به عنوان نمونه در قطعنامه شماره 440 دوم دسامبر 1950 مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قاعده 31 مقررات مربوط به حداقل رفتار با زندانیان (1955)، ماده 21 رهنمودهای سازمان ملل برای پیشگیری از بزهکار نوجوانان (رهنمودهای ریاض) (1990)، ماده 3 مشترک کنوانسیونهای چهارگانه ژنو و...به ممنوعیت مجازات بدنی تصریح شده است.
در برخی از اظهارنظرهایی که از جانب نهادهای نظارتی، قضایی و شبه قضایی صورت گرفته است، منوعیت مجازاتهای بدنی بیان شده است. به عنوان نمونه کمیته ضد شکنجه، اعمال مجازات بدنی را مغایر با مقررات کنوانسیون منع شکنجه (1984) می‌داند.[8]
کمیته حقوق بشر به عنوان نهاد ناظر بر میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز در تفسیر عمومی شماره 7 خود در سال 1982 ممنوعیت ماده 7 را شامل مجازات بدنی مفرط می‌داند[9] ومجدداً در سال 1992 در تفسیر شماره 20 خود بر شمول ممنوعیت ماده 7 میثاق مذکور نسبت به مجازاتهای بدنی تأکید می‌نماید.[10]
همچنین کمیته مذکور در برخی از پرونده‌هایی که مورد رسیدگی قرار داده است بر غیرانسانی برشمردن برخی از مجازاتهای بدنی خاص تأکید نموده است.[11]رویکردی نسبتاً مشابه نیز توسط نهادهای منطقه‌ای نظیر دیوان اروپایی حقوق بشر در این خصوص اتخاذ شده است.[12]علاوه بر این بسیاری از گزارشگران ویژه نیز بر ممنوعیت اعمال مجازات بدنی تأکید کرده‌اند.[13] گر چه پذیرش ممنوعیت مطلق اعمال مجازاتهای بدنی در نظام حقوق بشر بسیار دشوار است و تنها در برخی صورتها نظیر اعمال تنبیه و مجازات بدنی نسبت به کودکان می‌توان چنین ممنوعیتی را بطور مطلق دریافت.
اما با توجه به مباحث مطروحه می‌توان نتیجه گرفت که رویکرد نظام بین المللی حقوق بشر با تحمیل مجازاتهای بدنی به ویژه مجازاتهای بدنی شدید و خشن مخالف است و آن را مغایر با کرامت انسان می‌داند. البته گاهی این مخالفت به جهت غیرانسانی شمردن ماهیت این مجازاتها و گاهی به شیوه اجرای آنها و گاهی به عدم تناسب جرم ارتکابی با مجازات منتسب می‌شود. تردیدی وجود ندارد که مراد از ممنوعیت مجازاتهای بدنی مجازاتهایی است که مطابق فرایند دادرسی عادلانه به افراد تحمیل می‌شود. چرا که ممنوعیت تحمیل مجازاتهای خارج از فرایند دادرسی عادلانه (منصفانه) مطابق با سایر اصول و قواعد حقوق بشری امری بدیهی است.
  • [1] . H.Victor conde, A Hand book of International Human Rights Terminology,Second Edition, United states , 2003, p . 50.
  • [2] . Convention Against Torture and other cruel , Inhuman or Degrading Treatment or purishment (1984), UN Doc. A/ 39 / 51.
  • [3] . International Covenant on Civil and political Rights (1966), Art. 7, UN Doc .A / 6316.
  • [4] . Universal Declaration on Human Rights (1948), Art. 5, UN Doc. A / 810.
  • [5] . Convention for protection of Human Rights and Fundamental Freedoms (1950) , Art. 3 , 213 UNTS 222.
  • [6] . American Convention on Human Rights (1969), Art. 5, OEA / Ser. L. VII,23 DOC. Rev . 2
  • [7] . African (Banjul) Charter on Human and peoples Rights (1981), Art. 5, OAU Doc. CAB/ LEG/ 67 /3 Rev .5.
  • [8] . CAT / C / SR. 44. S 55, CAT/ C/ SR. 95 . S. 76, CAT/ C/ SR. 20, S. 55, CAT / C / SR. 219, S 33.
  • [9] . HRC, General Comment No. 7 , UN D oc. A/37/ 40, Annex V, Para. 1-3 (1982), HRI /GEN/ 1 / Rev. 1 (1994). P.7.
  • [10] . HRT, General Comment no. 20, UN Doc . EN / 1 / Rev . 2 ,p. 31.
  • [11] . ر.ک برای دیدن نمونه: Alex Conte and Scott Dividson and Richard Burchill, Defiming Civil and political Rights (the Jurist prudence of the united Nations Human Rights Committee), First published, Ashgate, 2001,pp.98 -99.
  • [12] . ر. ک برای توضیح: Malcolm D. Erans and Rod morgan, preventing Torture, First published, Clarendon press, oxford, 1998,p.90.
  • [13] . ر.ک: UN Doc. E/ CN.4/ 1998/ 59 CORR 1, UN Doc .E / CN. 4 / 1993/ 42, PARA. 283.

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق بین الملل - حقوق بشر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

حق حیات

حق حیات

حق حیات عبارت است از اینکه انسان حق بنیادی برای زندگی کردن دارد. از آنجایی که حقوق بشر منوط به زنده بودن بشر است، حق زندگی بر حقوق دیگر اولویت دارد؛ زیرا بدون حیات، دیگر حقوق، ارزش یا کاربرد ندارد.
منشور آفریقایی حقوق بشر و ملت ها ⢯rican charter on Human and peoples Rights)

منشور آفریقایی حقوق بشر و ملت ها (African charter on Human and peoples Rights)

منشور آفریقایی حقوق بشر و ملت‌ها ، از جمله مهمترین اسناد و معاهدات منطقه‌ای حقوق بشری در نظام آفریقایی حقوق بشر به شمار می‌آید که در راستای به رسمیت شناختن هنجارهای حقوق بشری و حمایت و ترویج حقوق بشر و آزادی‌های اساسی در این نظام به تصویب رسیده است.
میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966) که گاهی از آن به اختصار تحت عنوان «میثاق حقوق مدنی و سیاسی» یا با علایم اختصاری ICCPR یا CCPR نیز در متون یاد می‌شود در زمره مهمترین اسناد بین المللی در حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی است که منعکس کننده حقوق معروف به نسل اول حقوق بشر است.
Powered by TayaCMS