دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شهادت

No image
شهادت

كلمات كليدي : شاهد، مشهود به، مشهود كه، مشهود عليه، اطلاع، حضور، معاينه، اخبار، اداء و تحّمل شهادت

نویسنده : محسن نجف پور

شهادت در لغت به معنای حضور و معاینه و اطلاع آمده است[1] و در اصطلاح عبارت است از انتقال حقیقت امری از ناحیه فردی واجد شرایط که آن را دیده و شنیده به قاضی محکمه، علیه یکی از اصحاب دعوی و به نفع دیگری با ادای سوگند والتزام به راستگویی.[2]

سابقه تاریخی

تاریخ حقوق، نمایانگر آنست که شهادت در گذشته دور با اهمیت بسیاری تلقی می‌شد و شاید اولین طریقه اثبات دعوی بوده چنانچه در مذهب یهود هیچ عقد و قراردادی بدون حضور شاهد معتبر نبوده و جهت اثبات هر دعوی شاهد می‌جستند در حقوق رُم، تعدد شاهد و عینی بودن آن برای اثبات امور لازم بوده است. در ایران باستان حتی شهادت برادر و زن بدون توجه به درجه قرابت قابل استماع بوده و کمیّت و کیفیت شهود نسبت به دعاوی، وضع متفاوتی داشت در سیستم دادرسی تفتیشی از شهادت به عنوان معتبرترین دلیل اثباتی استفاده می‌شد و شهادت شاهد و احراز پاکدامنی وی مبنای صدور حکم قرار می‌گرفت[3].

شهادت حق است یا تکلیف

یکی از سؤالاتی که دربارۀ شهادت به ذهن خطور می‌کند این است که آیا شهادت حق است یا تکلیف و ثمرۀ آن در این است که در صورت حق بودن شهادت، شاهد می‌تواند از ادای شهادت خودداری کند و در مقابل، دادگاه نمی‌تواند او را الزام به ادای شهادت نماید؛ زیرا افراد در اعمال حق خود مخیّر هستند اما اگر تکلیف باشد شاهد تابع نظر دادگاه خواهد بود و هرگاه دادگاه بخواهد می‌تواند برای ادای شهادت، جلب و احضار نماید و شاهد هم مکلف به ادای شهادت خواهد بود.

فقهای شیعه شهادت را تکلیف می دانند و ادای شهادت را واجب و اجماع علما بر این است که ادای شهادت واجب کفایی است و برخی هم آن را واجب عینی می‌دانند [ مبانی تکملة المنهاج، آیت الله خوئی، ج 1، ص 139] .فقهاء دلایلی را از کتاب و روایات برای تکلیف بودن شهادت می‌آورند. در قرآن آیات زیادی بر وجوب شهادت دلالت دارد: «وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ...» بقره آیه 283- و آیات دیگری مانند طلاق آیه 2- نساء آیۀ 135- بقره آیۀ 282

روایات زیادی هم بر وجوب شهادت دلالت دارند، پیامبر (ص) فرمود: کسی که شهادت را کتمان کند و یا طوری شهادت دهد تا بوسیله آن خون مسلمانی ریخته شود و یا مال مسلمانی را به دست آورد در قیامت با روی سیاهی محشور خواهد شد و بر صورتش زخمی نمایان خواهد بود که خلایق او را با اسم و نَصَب خواهند شناخت. [وسایل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج 18، کتاب شهادات باب 2، ج 2].

از نظر قانون، در قوانین جمهوری اسلامی ایران هرگاه صحبت از شهادت و بیّنه است بر احضار یا جلب شاهد نیز تأکید شده است به عنوان نمونه: مواد 224 و 225 قانون آیین دادرسی کیفری، شاهد از نظر قانونی مکلف است در دادگاه حضور یابد ولی طبق اصل 38 قانون اساسی کشور، اجبار به شهادت مجاز نیست.[4]

حکمت مشروعیت شهادت

شهادت برای صیانت و حفاظت از حقوق به معنی الاعم چه حق الناس و حق الله باشد تشریع شده و از دو جزء تشکیل می‌شود و دو مرحله دارد: 1. تحمل شهادت 2. اداء شهادت.

تحمل شهادت: معنی التزام است که شاهد ملتزم می‌شود آنچه را دیده و شنیده بیان نماید.

اداء شهادت: اعلام شاهد حاکم را با شهادت دادنش به سبب آنچه که حاصل شده برای او علم به آنچه که مشاهده کرده آنرا.[5]

مستند شهادت: ضابطه و قاعده در شهادت وجود علم است که از طریق دیدن و شنیدن یا هردوی آنها به دست می‌آید به استثنای مواردی که شهادت به استفاضه کافی است: بعضی از امور بوسیله شنیدن و شیاع بین مردم که در فقه به آن استفاضه گویند ثابت می‌شود.[6]

مستند علم در شهادت: در شهادت علم باید مستند به حسّ باشد ولی عده‌ای استناد به حس را در علم شرط نمی‌دانند و تأکید نموده‌اند اگر از راههایی چون تواتر، خبر همراه با قراین دالّ بر صحت و شهرت، علم بدست آید کافی است. امام خمینی (ره) در این باره می‌فرمایند، ضابطه این است که باید شهادت با یقین و علم قطعی همراه با حد بنابراین در مواردی که دیدن در دیدنیها و شنیدن در شنیدنیها و... ممکن است از طریق دیگری غیر از حواس پنجگانه مانند تواتر و شهرت هم علم بدست آید بلی اگر از طریق غیر عادّی مثل رمل و جفر باشد اشکال دارد.[7]

شهادت کر و لال:

مشهور علمای شیعه شهادت ناشنوا را می‌پذیرند و شهادت فرد کر و لال (اخرس) نیز به اتفاق آرای علماء مورد قبول است به شرط آنکه قاضی مفهوم اشارات او را درک کند.[8]

شهادت نابینا:

مشهور برآنند که شهادت فرد کور در اموری که نیاز به مشاهده ندارد، صحیح است اگر دو نفر عادل صاحب صدا را معرفی نمایند در این صورت نیز شهادت او صحیح است.

کیفیت شهادت:

فقهای شیعه در نحوۀ ادای شهادت توسط شهود دو خصوصیت را لازم می‌دانند

اول: مطابقت شهادت با دعوی، شهود باید درباره همان موضوعی که طرفین دعوی اختلاف دارند شهادت دهند به طوری که مفاد شهادت آنها اثبات موضوعی خاص باشد و شهود در زمان و مکان و اوصاف فعل مورد نظر هم اتفاق داشته باشند والاّ قبول نخواهد شد.

دوم: توافق شهادت شهود در معنا، اگر شهادت شهود از نظر لفظی با هم اختلاف داشته باشد ولی معنی و مفاد شهادت هر دو یکی باشد پذیرفته می‌شود والاّ فلا.[9]

جنسیت:

فقهای شیعه شهادت را به لحاظ جنسیت شاهد به سه دسته تقسیم نمودهده‌اند:

دسته اول: مواردی که فقط شهادت مردان قبول است مثل طلاق، حدود بجز زنا و روبت هلال.

دسته دوم: مواردی که شهادت مردان و زنان با همدیگر پذیرفته می‌شود مانند:شهادت سه مرد و زن در رجم و شهادت یک مرد و دو زن در دعاوی مربوطه اموال و دیون (امور مالی) وشهادت دو مرد و چهار زن در حدّ تازیانه در زنا.

دسته سوم: مواردی که شهادت زنان به تنهایی پذیرفته می‌شود مانند:

شهادت دو زن درباره عذرها و عیوب زنان مانند حیص، نفاس، تولد طفل زنده و شیر دادن به طفل (رضاع)

شهادت یک زن: برای اثبات ربع وصیت و شهادت زن قابله بر تولد طفل.[10]

رجوع از شهادت:

زمانیکه شهود از شهادت خود برگردند اگر قبل از حکم کردن طبق شهادت شهود باشد، شهادت آنها ساقط می‌شود اما اگر طبق شهادت شهود، حکم صادر شود و آنها از شهادت خود برگردند حکم فسخ نمی‌شود و واجب است بر شهود ضمان آنچه که با شهادت آنها تلف شده است و رجوع از شهادت فقط در حضور قاضی و حاکم صحیح است.[11]

شهادت کذب:

یکی از اعمال نفرت انگیز است که گواهی دروغ در زمرۀ گناهان کبیره است و موجب زوال و ضعف عدالت است کسی که در هنگام واقعه ناظر بوده و در موقع اداء مطلب در محضر دادگاه واقعیت را عالماً و عاملاً قلب نماید و باعث صدور حکم به ناحق شود که در ماده 650 ق. م. ا آمده: هر کس در دادگاه، نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد. این از نظر جنبه عمومی جرم بود و از نظر جنبه خصوصی نیز قابل مجازات می‌باشد.[12]

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق جزای عمومی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS