دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ایجاب و قبول Offer and Acceptation

No image
ایجاب و قبول Offer and Acceptation

كلمات كليدي : ايجاب، قبول، موجب، قابل، اراده

نویسنده : محمد حسين احمدي

برای انعقاد هر قراردادی لازم است طرفین آن قرارداد، قصد و اراده‌ی ایجاد قرارداد را داشته باشند. علاوه براین لازم است این قصد و اراده بیان شود تا معلوم گردد که شخص قصد انعقاد معامله را دارد. قصد و اراده‌ای که برای انعقاد قرارداد اعلام و ابراز شده است را اراده‌ی ظاهری[1] یا اراده‌ی خارجی یا اعلام اراده می‌نامند.[2] چیزی که نشانگر قصد و اراده‌ی طرفین قرارداد است ایجاب و قبول نامیده می‌شود. بنابراین هر قراردادی با ایجاب و قبول منعقد می‌شود.[3]

ایجاب

ایجاب در لغت مصدر باب «اِفعال» از ریشه‌ی «وَجَبَ» به معنای لازم کردن، واقع ساختن و ثابت نمودن می‌باشد.[4] ایجاب به معنای اعلام اراده‌ی یک شخص به شخص دیگر برای انعقاد قرارداد می‌باشد.[5] در واقع ایجاب، پیشنهاد انجام یک معامله به شخص دیگر است. شخصی که چنین پیشنهادی را اعلام می‌نماید «موجب» نامیده می‌شود.

تفاوت ایجاب و دعوت به مذاکره

دعوت به مذاکره با ایجاب تفاوت دارد. در ایجاب شخص قصد قطعی بر انجام معامله دارد و درصورتی که طرفِ معامله، ایجاب را قبول نماید قرارداد منعقد می‌گردد در حالی‌ که در دعوت به مذاکره، شخص تنها پیشنهاد گفت ‌و‌ گو و مذاکره در مورد قرارداد را به طرف دیگر می‌دهد و هیچ الزامی برای انجام معامله وجود ندارد.

در مواردی تشخیص این‌که یک پیشنهاد، ایجاب بوده یا دعوت به مذاکره دشوار است. در این موارد و در صورت ایجاد اختلاف، دادگاه با توجه به اوضاع و احوال تشخیص می‌دهد که پیشنهاد ارائه‌شده ایجاب بوده یا منظور از پیشنهاد، تنها دعوت به مذاکره در خصوص معامله بوده است.[6]

شرایط ایجاب

مفاد ایجاب باید معلوم باشد[7] یعنی نوع عقد و موضوع قرارداد مبهم نباشد زیرا دو طرف باید بدانند که چه نوع معامله‌ای می‌نمایند و موضوع آن چیست، در غیر این صورت توافق جهت انعقاد معامله شکل نمی‌گیرد.[8] مثلاً باید معلوم باشد که نوع عقد بیع است یا اجاره یا هبه و باید معلوم باشد که چه چیزی موضوع قرارداد است.

هم‌چنین ایجاب بایستی صریح و روشن باشد و در آن به شرایط لازم برای انجام معامله اشاره شود؛ در غیر این‌صورت پیشنهاد ارائه‌شده ایجاب محسوب نمی‌گردد. مثلاً پیشنهاد فروش یک مال بدون تعیین مشخصات آن مال و قیمت آن، ایجاب محسوب نمی‌شود. به‌علاوه در ایجاب شرط نیست که حتماً نسبت به شخص معینی باشد بلکه ممکن است ایجاب نسبت به همه‌ی مردم داده شود. در مواردی که ایجاب مربوط به شخص معینی نمی‌باشد، هر شخصی می‌تواند این ایجاب را قبول نماید و پس از قبول، معامله منعقد می‌گردد. مثل این‌که شخصی مالش را با تعیین قیمت، مشخصات و سایر شرایط جهت فروش در روزنامه آگهی نماید. در این‌صورت هر شخصی می‌تواند این معامله را قبول و تسلیم آن مال را مطالبه نماید. البته در برخی قراردادها که شخصیت طرف معامله دارای اهمیت است، موجب می‌تواند با توجه به شخصیت قبول‌کننده، قبول را نپذیرد مثلاً چنان‌چه شخصی برای فروش ماشین خود در روزنامه آگهی داده باشد؛ درصورتی که قبول‌کننده شخصی فقیر باشد و توانایی پرداخت قیمت ماشین را نداشته باشد، موجب می‌تواند قبول او را نپذیرد.[9]

الزام‌آور بودن ایجاب

پس از آن‌که شخص برای انجام معامله ایجاب داد تا قبل از این‌که کسی این ایجاب را قبول نماید، ایجاب او الزام‌آور نیست و او می‌تواند از ایجاب خود رجوع نماید و از انجام معامله صرف‌نظر نماید زیرا به‌صِرف ارائه‌ی ایجاب برای شخصِ موجب ایجاد تعهد و الزام نمی‌شود. البته درصورتی که موجب (ایجاب‌دهنده) مهلتی را برای ابراز قبولی از سوی دیگران تعیین نماید، تا قبل از اتمام این مهلت، او ملزم به ایجاب خود است.[10]

اهلیتایجاب‌دهنده[11]

ممکن است شخصی که ایجاب داده است اهلیت خود را از دست بدهد. چنان‌چه قبل از این‌که این ایجاب مورد قبول واقع شود، ایجاب‌دهنده مجنون شود و یا بمیرد، ایجاب او نیز دیگر معتبر نخواهد بود زیرا اراده‌ی شخص ایجاب‌دهنده از بین رفته است و بنابراین توافق اراده‌ای که برای انعقاد قرارداد لازم است، شکل نمی‌گیرد.[12]

مدت اعتبار ایجاب

از آن‌جا که ایجاب‌دهنده ایجاب را ایجاد می‌نماید، تعیین مدتی را که این ایجاب معتبر خواهد بود و قبولی شخص دیگر می‌تواند در آن مدت اعلام شود و در نهایت قرارداد تشکیل شود، با خود او است. این مدت به سه طریق معلوم می‌شود:[13]

1- گاهی موجب مدت معینی را برای بقای ایجاب خود و اعلام قبولی مشخص نموده است. دراین صورت قبول باید در همان مدت اعلام شود و درغیر این‌صورت قبول بی‌اثر خواهد بود. چنان‌چه ایجاب با نوشتن و به‌موجب نامه بوده باشد، قرارداد درصورتی منعقد می‌شود که نامه‌ی حاوی قبول در همان مدت معین به دست موجب برسد.[14]

2- گاهی موجب در ایجابش اعلام می‌نماید که قبول باید فوراً اعلام شود والا ایجابش از بین خواهد رفت. در این موارد تشخیص این‌که قبول فوراً اعلام شده یا با تأخیر اعلام شده با عرف است و در موارد مختلف متفاوت می‌باشد. مثلاً درصورتی که طرفین در یک مکان با هم حضور داشته باشند قبولی باید در همان مکان اعلام شود اما چنان‌چه موجب ایجابش را با نامه به طرف مقابل داده باشد، مدتی که قبولی در آن باید اعلام شود اولین فرصتی است که او می‌تواند نامه‌ی قبولی را به موجب بفرستد.

3- درصورتی که ایجاب‌دهنده برای ایجاب مهلتی معین ننموده باشد، برای تعیین مهلتی که قبول می‌تواند به این ایجاب ضمیمه شود باید به عرف رجوع نمود و عرف نیز در هر مورد، برحسب اوضاع و احوال این مدت را تعیین می‌نماید. مثلاً در معاملات تجاری، مهلتی که برای قبولِ ایجاب وجود دارد کوتاه‌تر است.

زوال ایجاب

ایجاب ممکن است به دلایلی از بین برود بدون این‌که نیاز به رجوع ایجاب‌دهنده باشد که عبارتند از:[15]

1- درصورتی که مهلتی که ایجاب‌دهنده برای ایجاب خود قرار داده به پایان برسد و در آن مدت قبولی اعلام نشود، ایجاب از بین می‌رود.

2- مرگ و عدم اهلیت ایجاب‌دهنده پیش از اعلام قبولی موجب از بین رفتن ایجاب می‌شود.

3- چنان‌چه شخصی که ایجاب به او ارائه شده، این پیشنهاد را رد نماید، ایجاب از بین می‌رود.[16]

قبول

قبول درلغت به معنای پذیرش و پذیرفتن است. در اصطلاح قبول عبارت است از رضایت به ایجاب ابراز شده برای انعقاد قرارداد.[17] به شخصی که ایجاب را می‌پذیرد «قابل» می‌گویند. درصورتی که ایجاب‌کننده برای اعلام قبولی از سوی طرف مقابل مهلتی معین نموده باشد، قبولی باید در همان زمان تعیین شده اعلام شود.[18] چنان‌چه برای اعلام قبولی مهلتی معین نشده باشد، ایجاب باید در زمانی اعلام شود که بتوان گفت بین ایجاب و قبول عرفاً ارتباطی برقرار است. درهر حال تعیین زمانی که قبولی می‌تواند اعلام شود، در هر مورد براساس شرایط و اوضاع و احوال معلوم می‌شود.[19]

علاوه براین، قبول باید مطلق و بدون قید و شرط باشد[20]یعنی قابل فقط باید مفاد ایجاب را قبول نماید و درصورت افزودن هرگونه قید و شرط به قبول، قبول او منجر به انعقاد قرارداد نمی‌شود بلکه خود ایجاب جدیدی است.

برخی مطالب هم در ایجاب و هم در قبول وجود دارد که در زیر به آن‌ها اشاره می‌شود.

نحوه‌ی اعلام ایجاب و قبول

ایجاب و قبول ممکن است به موجب الفاظ، اشاره، عمل و نوشته باشد. بنابراین ایجاب و قبول ممکن است به موجب کلمات و الفاظ باشد مثل این‌که برای انعقاد عقد بیع یکی از طرفین بگوید فروختم و دیگری بگوید خریدم.

مطابق ماده‌ی192ق.م درصورتی که برای هر دو طرف یا یکی از طرفین قرارداد، به‌کار بردن الفاظ ممکن نباشد، قرارداد با اشاره نیز منعقد می‌گردد. البته اشاره باید به‌گونه‌ای باشد که نشان‌دهنده‌ی اراده‌ی شخص بر انعقاد معامله بوده و شکی در آن نباشد.

ممکن است طرفین برای اعلام اراده عملی انجام دهند که نشان‌دهنده‌ی ایجاب و قبول باشد. چنین معامله‌ای، معامله‌ی معاطاتی نام دارد. مثل این‌که شخصی به یک مغازه برود و پولش را بدهد و نان را از مغازه‌دار بگیرد. در این مثال نان فروخته شده است بدون این‌که از لفظ استفاده شود. (ماده‌ی193ق.م)

نوشته نیز می‌تواند در ایجاب و قبول جای لفظ را بگیرد. یعنی شخص اراده‌ی خود را بر انجام معامله از طریق نوشتن نشان دهد.

باید توجه داشت در مواردی که استفاده از لفظ مطابق قانون الزامی باشد (مانند نکاح) انعقاد معامله به طریق دیگری ممکن نیست.[21](ماده‌ی1062ق.م)

توالی ایجاب و قبول

فاصله‌ی بین قبول و ایجاب در هر معامله‌ای باید به‌اندازه‌ای باشد که عرف آن قبول را مربوط به ایجاب بداند.[22] البته در هر معامله‌ای باتوجه به اوضاع و احوال و شرایط قرارداد، فاصله‌ی مجاز بین ابراز ایجاب و اعلام قبول تعیین می‌شود.[23]مثلاً در قراردادهایی که با نامه‌نگاری منعقد می‌شود این فاصله بیشتر از موارد معمولی است. ماده‌ی1071ق.م نیز این حکم را بیان نموده است البته این ماده درارتباط با نکاح است اما باید توجه داشت که این حکم در همه‌ی قراردادها اجرا می‌شود و به نکاح اختصاص ندارد.[24]

مطابقت ایجاب و قبول

یک قرارداد درصورتی ایجاد می‌شود که مفاد ایجاب و قبول منطبق بر یکدیگر باشند. یعنی قابل همان چیزی را قبول کرده باشد که موجب آن را اراده نموده است.[25] مثلاً چنان‌چه مالک یک ماشین فروش ماشینش را پیشنهاد داده باشد اما طرف مقابل با قصد اجاره‌ی ماشین او، این ایجاب را قبول نموده باشد، قرارداد تشکیل نمی‌شود زیرا مفاد ایجاب و قبول با هم مطابقت ندارد.

ایجاب و قبول توسط شخص واحد

درمواردی که یک شخص به تنهایی قرارداد را ایجاد می‌کند، ابراز اراده و اعلام ایجاب و قبول برای تشکیل عقد لازم نیست زیرا ابراز اراده صرفاً به دلیل آگاهی طرف مقابل از قصد شخص بر انعقاد قرارداد است[26] و در جایی که یک شخص به نمایندگی از سوی طرفین قرارداد، معامله را منعقد می‌نماید، نیازی به این اعلام اراده نمی‌باشد.[27]

وضعیت شخص ساکت

شخص ساکت وضعیت مبهمی دارد و نمی‌توان قبول یا رد ایجاب را به او نسبت داد زیرا سکوت نشان‌دهنده‌ی قصد و اراده نیست و نمی‌توان گفت شخصی که ساکت است قصد انجام معامله را دارد.[28] مثلاً درصورتی که یک شخص پیشنهاد انجام یک معامله را به دیگری می‌دهد، تا زمانی‌که طرف مقابل ساکت است و جوابی به این ایجاب نداده است، نمی‌توان گفت او این معامله را قبول یا رد کرده است.

ایجاب و قبول در عقد نکاح

علاوه براین قواعد، ایجاب و قبول در نکاح قواعد خاصی دارد که به آن اشاره می‌گردد. مطابق ماده‌ی1062ق.م:

«نکاح واقع می‌شود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید.»

بنابراین به دلیل اهمیت عقد نکاح، قانون‌گذار به‌کار بردن لفظ را الزامی نموده تا معلوم شود که طرفین یقیناً قصد نکاح دارند.[29] البته درصورتی که هردو طرف و یا یکی از طرفین عقد نکاح لال باشند و نتوانند از الفاظ استفاده نمایند، عقد نکاح با اشاره‌ی شخص لال منعقد می‌گردد. اشاره‌ی شخص لال نیز درصورتی موجب انعقاد نکاح می‌شود که به‌طور یقینی و واضح نشان دهنده‌ی قصد چنین شخصی بر عقد نکاح باشد. (ماده‌ی1066ق.م)

در عقد نکاح ممکن است به دلیل اهمیت شخصیت طرفین تصور شود عقد نکاح بدون اعلام ایجاب و قبول توسط خود زن و شوهر ممکن نیست درحالی‌که لزومی به اعلام اراده و قصد ازدواج توسط خود زوجین نیست و اعلام ایجاب و قبول ممکن است توسط نماینده‌ی آن‌ها صورت بگیرد.[30] قانون مدنی در این‌باره در ماده‌ی1071 بیان می‌دارد:

«هر یک از مرد و زن می‌توانند برای عقد نکاح وکالت به غیر دهد.»

هم‌چنین در عقد نکاح، ممکن است ایجاب و قبول توسط اشخاصی غیر از زن و مرد اعلام شود.‌ (ماده‌ی1063ق.م)[31] این اشخاص عبارتند از پدر و جد پدری که قانوناً حق دارند برای فرزندانشان عقد نکاح منعقد نمایند.[32]

توالی ایجاب و قبولدر عقد نکاح[33]

فاصله‌ی بین ایجاب وقبول در عقد نکاح نباید بیش‌تر از حد متعارف باشد. برابر ماده‌ی1065ق.م پی‌در‌پی بودن ایجاب و قبول شرط صحیح بودن عقد نکاح است. بنابراین درصورتی که فاصله‌ی بین ایجاب و قبول به اندازه‌ای باشد که نتوان قبول را به ایجاب مرتبط دانست عقد نکاح باطل خواهد بود.

مقاله

نویسنده محمد حسين احمدي
جایگاه در درختواره حقوق خصوصی - حقوق مدنی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

دفتر تجارتی    Business office

دفتر تجارتی Business office

در لغت دفتری که تاجر معاملات خود را ثبت نماید و از روی آن سود وی تعیین گردد را دفتر تجارتی گویند.
استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

استثنائات اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات در مقابل سند تجاری

یکی از اصول حاکم بر اسناد تجاری، اصل غیر قابل استناد بودن ایرادات در مقابل سند تجاری می‌باشد طبق این اصل، اسناد تجاری به خودی خود معرّف طلب صاحب آن می‌باشند و روابط حقوقی که ممکن است بین امضاکنندگان و ظهرنویسان موجود باشد و ادّعاهایی که هر یک از آنها بر دیگری درباره معامله‌ای که به صدور سند تجاری منجر شده است، در حقوق صاحب سند تجاری، تأثیری ندارد و سند تجاری گردش کرده و از طرف دارنده اصلی به دیگری منتقل شده و یک سند مستقل از رابطه حقوقی اصلی است
No image

عقد شرکت (societe)

پر بازدیدترین ها

No image

ضمان و اقسام آن

No image

حق و اقسام آن

No image

شرکت تضامنی

Powered by TayaCMS