24 آبان 1393, 13:54
كلمات كليدي : حقالعمل كاری، كارمزد، امور تجاری، وكالت، معامله،قانون تجارت
حق العمل در لغت به معنای «مزدکار، کارمزد، پولی که بابت فروش کالایی از صاحب کالا دریافت میشود» آمده است.
در اصطلاح «حقالعمل کار، کسی است که به دستور دیگری معاملاتی نموده و در مقابل آن اجرت دریافت میکند. حقالعمل کاری نوعی وکالت در امور تجاری است اما اگرحق العمل کار به نام خود انجام دهد، عنوان وکالت بر او اطلاق نمیشود ولی میتوان آن را مصداق نیابت دانست، زیرا نیابت مفهومی عامتر و وسیعتر از وکالت دارد».
طبق ماده 357 قانون تجارت، حقالعمل کار کسی است که به اسم خود ولی به حساب دیگری (آمر) معاملاتی کرده و در مقابل حقالعملی دریافت میدارد. ماده 358 قانون تجارت تصریح میکند که: «جز در مواردی که به موجب مواد ذیل استثناء شده، مقررات مراجعه به وکالت در حقالعمل کاری نیز رعایت خواهد شد»؛ ولی باید توجه داشت که حقالعمل کاری با نمایندگی و وکالت تفاوت زیادی دارد؛ زیرا در نمایندگی عادی یا وکالت، نماینده یا وکیل بنام آمر یا موکل خود عمل میکند، در صورتی که حقالعمل کار اغلب نام آمر خود را کتمان میکند و حتی طرف معامله حقالعمل کار نمیداند معامله برای کیست بلکه فقط حقالعمل کار را در مقابل خود میشناسد.
حقالعمل کاری عملی است تجارتی و بند 3 ماده 2 قانون تجارت هر قسم حقالعمل کاری را جزء معاملات تجارتی نام برده است.
قانون تجارت هیچ گونه شرطی برای مبادرت به حقالعمل کاری در نظر نگرفته و هر کسی که اهلیت تاجر بودن را دارا باشد، میتواند به حقالعمل کاری مبادرت نماید، علاوه بر آن هیچ گونه پروانه یا اجازه مخصوصی برای اشتغال به حقالعمل کاری لازم نیست، برخلاف شغل دلالی که نیاز به کسب پروانه هم دارد.
حقالعمل کار همانند دلال واسطه در معاملات است با این تفاوت که دلال جز معرفی طرفین معامله به یکدیگر وظیفهای ندارد و جز با اجازه مخصوص نمیتواند نمایندگی یکی از طرفین را عهدهدار باشد اما حقالعمل کار خود طرف معامله بوده و علاوه بر آنکه در مقابل طرف معامله مسئول انجام تعهداتی میباشد که بنام خود تقبل کرده است، در مقابل آمر نیز مسؤل است که حاصل معامله را به او واگذار نماید. بنابراین حقالعمل کار دو تعهد مستقیم دارد؛ یکی در مقابل طرف معامله که صرفنظر از این که آمر، معامله را قبول کند یا خیر، مسؤل انجام تعهداتی است که تقبل کرده است و دیگر در مقابل آمر، که باید انجام معامله را به اطلاع او برساند و حاصل معامله را در اختیار او بگذارد ولی باید در نظر داشت که چنانچه حقالعمل کار حسن انجام معامله را ضمانت نکرده و کوتاهی هم نکرده باشد، مسؤل عدم اجرای معامله از جانب طرف معامله نخواهد بود.
1) انجام دستورات آمر.
2) انجام معامله بنام خود.
3) ذینفع نبودن در معامله مگر در مورد ماده 373 قانون تجارت.
4) اطلاع به آمر.
5) وکالت از طرف آمر و رعایت امانت.
6) بیمه اجناس (مادۀ 360 قانون تجارت).
7) منظور کردن منافع معامله در حق آمر (ماده 365 قانون تجارت).
8) قبول مسوولیت در قبال انجام تعهدات در صورت انجام معاملات اعتباری (ماده 366 قانون تجارت).
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان