كلمات كليدي : دهكده جهاني، عصر ارتباط شفاهي، عصر ارتباط چاپي، عصر
نویسنده : مهدي رحمان زاده
واژه Global در زبان انگلیسی به سه معنی بهکار برده میشود: "گرد مثل توپ یا کره"، "عامّ، کلی و جهانشمول" و "مقولههای مربوط به این جهان یا سراسر زمین". این واژه، هم بهمعنای لازم و هم بهمعنای متعدی بهکار میرود.[1]
واژهی Village نیز به دو معنای "دهکده، ده، روستا" و "روستائیان و اهل دهکده" آمده است؛ که در اینجا همان معنای دهکده مقصود است.[2]
واژهی دهکده جهانی از نام یکی از کتابهای "هربرت مارشال مکلوهان" (1980-1911Herbert Marshal McLuhan: ) بهنام "جنگ و صلح در دهکدهی جهانی" (War and Peace in The Global Village) گرفته شده، که در سال 1968 منتشر شد. این کتاب دربردارندهی یک نظریه اجتماعی تازه بود.
مکلوهان فیلسوف و جامعهشناس مشهور ژاپنیالاصل و تبعهی کانادا است. او در سال 1911 در ادمونتول کانادا چشم بهجهان گشود و پس از پایان تحصیلات مهندسی، به ادبیات عصر الیزابت، علاقمندی نشان داد و رسالهی دکترای خود را در آن زمینه نوشت. او از اساتید دانشگاه تورنتو بود.[3]
مکلوهان تا پایان حیاتش یعنی 15 سال بعد همواره به دهکدهی جهانی اشاره میکرد و میگفت «اکنون دیگر کرهی زمین، بهوسیلهی رسانههای جدید، آنقدر کوچک شده که ابعاد یک دهکده را یافته است»[4] مکلوهان با مقایسهی دهکدهی فرضی خود، با دهکدهی سنّتی میگفت: «همانگونه که در این دهکده سنّتی، روابط انسانها بیشتر حالت بینفردی دارد، در دهکدهی جهانی نیز با وجود رسانههای جدید، روابط بین انسانها در همهجا حالت رابطهای بینفردی خواهد یافت و در حدّ روابط افراد یک دهکده کوچک خواهد بود.»[5]
اندیشه مکلوهان
مکلوهان معتقد است که "جوامع"، بیشتر در اثر ماهیت وسایل ارتباطی شکل گرفتهاند، تا در نتیجهی محتوای آن. بهعقیدهی او، وسیله نه تنها از محتوای پیام خود جدا نیست، بلکه بهمراتب، مهمتر از خود پیام نیز هست و بر آن تأثیری چشمگیر دارد.
بهنظر مکلوهان چنانچه خطوط اصلی تاریخ تمدن بشری را از آغاز تاکنون مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم دید که تاریخ از سه مرحلهی متوالی میگذرد و هرکدام از آنها، تحت سلطهی مجموعهای از رسانههای جمعی است. مکلوهان معتقد است که در هر دوره از تمدن، نظام ارتباطی خاصّی حاکم است. این نظام ارتباطی افراد را وامیدارد تا متناسب با آن، حواس خود را شکل بدهند؛ یعنی برخی را گسترش و توسعه دهند و از برخی دیگر صرفنظر کنند.
مراحل تحوّل جوامع انسانی از دید مکلوهان
از دیدگاه مکلوهان، جوامع انسانی طی سه مرحله تحول یافتهاند. این سه مرحله عبارتند از:
1. عصر ارتباط شفاهی و زندگی دودمانی و قبیلهای؛ ویژگی این نوع تمدنها، برتری بیان شفاهی و دریافت شنیداری است. انسان در این دوره بهگونهای طبیعی از هر پنج حس خود استفاده میکند و در میان آنها حس شنوایی برای ارتباط با دیگران که بهگونهای لفظی و شفاهی صورت میگیرد، طبعاً بیشتر از سایر حواس بهکار میافتد. در این دوران که مکلوهان آن را دودمانی و قبیلهای میخواند، انسان در یک مجموعهی هماهنگ و طبیعی میزیست و از این طریق، با گروه اجتماعی خویش یعنی قبیله، پیوند برقرار میکرد. در این محیط طبیعی، ادراک او بهطور مستقیم از جهان خارج، بهوسیلهی حواس طبیعیاش صورت میگرفت.
2. عصر ارتباط کتبی و چاپی و جامعهی فردگرا؛ با اختراع خطّ و کتابت، بهویژه الفبای صوتی، توازن پیشین بههم خورد و برتری حس بینایی نسبت به حواس دیگر آشکار شد و از این طریق، محتوای تفکر بشر تغییر یافت. او معتقد است نوشته نیاز به نوعی تمرکز حواس و تعمّق شخصی دارد و از این جهت مستلزم نوعی انزواجویی و جدایی از جمع است و با زندگی قبیلهای گذشته منافات دارد و در نهایت، موجب انهدام نظام قبیلهای و پیدایی فردگرایی، نخبهگرایی و ناسیونالیسم میشود؛ که تا دوران چاپ و عصر گوتنبرگ ادامه مییابد. با اختراع چاپ بود که حقیقتاً دوران تمدن بصری آغاز شد؛ که میتوان آن را "کهکشان گوتنبرگ" نامید. کهکشان گوتنبرگ، شامل مجموعهی پیچیدهای از پدیدههای فرهنگی است که در اثر اختراع گوتنبرگ پدید آمده است.
3. عصر ارتباط الکترونیک و "دهکده جهانی"؛ این دوره از تمدن انسانی با اختراع رادیو توسط مارکنی شروع میشود. طبق نظریات مکلوهان، اکنون در سومین دورهی زندگی اجتماعی انسان، عصر چاپ و زندگی فردگرایی نیز که ناشی از برتری یافتن حسّ بینایی بر سایر حواس انسانی است. در برابر پیشرفت و گسترش وسایل ارتباطی الکترونیکی مانند رادیو، تلویزیون و سینما در حال زوال است. این شیوهی جدید ارتباطی، حسّ شنوایی را معتبر ساخته و رجعت به ادراک حسی را ضروری شمرده است.[6]
مکلوهان دنیای امروز را دنیای الکترونیک میداند و معتقد است: محیط الکترونیکی عصر حاضر، فضای قدیمی تصویری را که سالهاست به آن خو گرفتهایم، نامطبوع و بدون ارزش خواهد ساخت. در دنیای الکترونیک حوادث، اشیاء و موجودات در یکدیگر فرو میروند، با یکدیگر رابطه پیدا میکنند، جداییها از بین میرود، تمایزات فراموش میگردد، شباهتها خودنمایی میکند و بدین ترتیب محیط جدید بهوجود میآید؛ محیطی که میتوان آنرا یک "دهکدهی جهانی" نامگذاری کرد. یک دهکدهی بزرگ جهانی که خصوصیات قبیلهای را در مقیاس وسیعتر محفوظ میدارد.[7]
مکلوهان معتقد بود که رسانههای جدید باعث بهوجود آمدن پدیدهی جهش اطلاعات خواهند شد. او میگفت: اطلاعاتی که انسانها نیاز خواهند داشت، از چهار گوشهی جهان و با سرعت فراوان در اختیارشان قرار خواهد گرفت (به این ترتیب) جهان بزرگ، روزبهروز کوچکتر میشود و انسانها چه بخواهند و چه نخواهند، گویی در یک قبیلهی جهانی یا یک "دهکدهی جهانی" زندگی میکنند. چنین وضعیتی را امکانات الکترونیک فراهم خواهند کرد.[8]
محسنیانراد ضمن تصدیق دهکدهی جهانی مورد نظر مکلوهان را میکند و معتقد است: شکلگیری دهکدهی جهانی، آنگونه که مک لوهان تجسم میکرد با ایجاد اولین وبسرویس در سال ۱۹۹۰، تأسیس شبکه تلویزیونی جهانی سی.ان.ان در ۱۹۹۱ و ایجاد وبسایت یاهو در ۱۹۹۳ آغاز شد. ضمن آنکه قبل از آن تاریخ، نخستین تجربههای پوشش با ماهوارههای پخش مستقیم برنامههای تلویزیونی(Direct Broadcasting Satellite= DBS)، بهوقوع پیوسته بود.» او در خصوص تغییر نام دنیای جدید میگوید: «اندیشمندان ارتباطات از اویل دههی ۱۹۹۰، شاید چون اصطلاح دهکدهی جهانی (Global Village) ، ناظر بر انجام عملی نبود، از فعل جهانی شدن (To globalize) استفاده کرده و ابزار آنرا نیز فناوری اطلاعاتی-ارتباطاتی، نامیدند.»[9]