كلمات كليدي : آزمون، آزمون پيشرفت تحصليي، آزمون شغلي، آزمون استعداد، آزمون هوش، روان سنجي
نویسنده : الهام السادات برقعي
آزمون، وسیلهای عینی، هنجارشده و محاسبهشده است که برای اندازهگیری نمونهای از حالات و رفتار فرد یا افرادی خاص بهکار میرود و اطلاعات کمی از خصایص و ویژگیهای روانی افراد را در اختیار مشاوران قرار میدهد. منظور از اصطلاح "عینی" در این تعریف آن است که نتیجه اندازهگیری به وسیله آزمون یا به عبارت دیگر نمره دادن به سؤالات آزمون، مستقل از قضاوت و نظرات شخصی آزمایشکننده است.[1]
آزمونهای روانی تفاوت زیادی با آزمونهای رایج در سایر علوم ندارد؛ چون در اینجا نیز نمونه کوچکی از رفتار فرد را که به دقت انتخاب شده است، تحت مشاهده قرار میدهد. از نخستین مسائلی که به توسعه آزمونهای روانی کمک کرد، شناسایی کردن عقبماندههای ذهنی بود که هنوز یکی از حوزههای مهم کاربرد برخی از آزمونهای روانی است. مسائل تربیتی، عامل دیگری بود که در توسعه اولیه آزمونهای روانی اثر فوقالعادهای داشت و در حال حاضر، مدارس یکی از مصرفکنندگان اصلی انواع آزمونها هستند.[2]
آزمونهای روانی با توجه به معیارهای مختلف طبقهبندی میشود. از نظر تنوع، پاسخها ممکن است به صورت بلی و خیر، چندگزینهای، توضیحی و فرافکن باشد. آزمونها از نظر محتوا و موضوع به آزمونهای هوش، استعداد، شخصیت و رغبت تقسیم میشود. آزمونها ممکن است به صورت فردی و گروهی اجرا شود. آزمونهایی که عامل زمان در آنها مؤثر است، "آزمون سرعت" و آزمونهایی که زمان در اجرای آنها دخالت ندارد، "آزمون قدرت" نام دارند.[3] آزمونها به افراد و مشاوران کمک میکنند تا در مورد تواناییهای شغلی، تحصیلی، محدودیتها، شخصیت و علایق خود، اطلاعات دقیقی به دست آورده و اهدافی را انتخاب کنند که بتوانند به آنها دست یابند. تعدادی از این اهداف عبارت است از:
· آگاهی و شناخت از میزان هوش مراجع
· آگاهی و شناخت از میزان و نوع توانایی و استعداد افراد
· شناخت علایق و رغبت مراجع
· شناخت دقیق فرد برای هدایت و کمک به وی در حل مشکلاتش
· کمک به فرد در انتخاب رشته تحصیلی
· طبقهبندی کودکان از لحاظ توانش به منظور جایگزینی آنها در دورههای تحصیلی مناسب
· شناسایی عقبماندههای ذهنی از یکسو و برجستگان از سوی دیگر
· تشخیص شکست تحصیلی
· راهنمایی تحصیلی و حرفهای دانشآموزان، دبیرستانها و دانشجویان
· گزینش داوطلبان ورود به دورههای تخصصی مدارس ویژه تا گزینش و طبقهبندی کارکنان صنایع.[4]
استفاده صحیح از آزمونها در کار استخدامی مخصوصا در مورد مشاغل عالی، مستلزم این است که از آزمونها همراه با مصاحبه ماهرانه استفاده شود. آزمایش با آزمونها قسمت مهمی از برنامه استخدامی را تشکیل میدهد. در انتخاب و طبقهبندی افراد در ارتش نیز از آزمونهای روانی استفاده میشود. کاربرد دیگر آزمونها، آزمایش افرادی که نابهنجاری هیجانی دارند، افراد بزهکار و سایر افراد نابهنجار میباشد. کاربرد آزمونها در مسایل مشاوره بهتدریج از حوزه محدود راهنمایی در زمینه برنامههای آموزشی و حرفهای فراتر رفته و تقریبا تمام جوانب زندگی فرد را دربرمیگیرد. تاکید فزایندهای نیز در زمینه کاربرد آزمونها به منظور تقویت خودشناسی و رشد فردی دیده میشود. در حال حاضر از آزمونهای روانی برای حل مسایل عملی متنوعی استفاده میشود. اما نباید فراموش کرد که در تحقیقات علمی محض نیز آزمونهای روانی نقش مهمی ایفا میکنند.[5]
آزمونها بیشتر در مدارس و دبیرستانها بهکار میرود. هر آزمونی که برای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تهیه میشود باید دو عنصر را در نظر بگیرد: هدفهای پرورشی و محتوای درس. یک آزمون خوب نه تنها باید همه هدفهای پرورشی و همه محتوای درس را در نظر بگیرد، بلکه باید اهمیت نسبی هر یک از آنها را نیز به حساب آورد، به این معنا که تعداد سوالهای مربوط به یک هدف و یک محتوا با اهمیت آنها متناسب باشد. آزمونها را به پنج طبقه اصلی تقسیم میکنیم که هر کدام خود دارای زیرمجموعهای است:
طبقهبندی آزمونها از نظر روش اجرا
· آزمونهای گروهی
· آزمونهای فردی
طبقهبندی آزمونها از نظر ویژگیهای بیرونی
· آزمونهای مداد – کاغذی
· آزمونهای عملی یا ابزاری
طبقهبندی آزمونها از نظر استفاده از کلام
· آزمونهای کلامی
· آزمونهای غیرکلامی
طبقهبندی آزمونها از نظر دقت ساخت
· آزمونهای معلمساخته
· آزمونهای استانداردشده
طبقهبندی آزمونها از نظر موضوع مورد مطالعه
· آزمونهای هوش: آزمونهای گروهی، آزمونهای انفرادی
· آزمونهای استعداد: اندازهگیری استعدادهای چندگانه، آزمونهای آموزشی، آزمونهای شغلی، آزمونهای بالینی
· آزمونهای شخصیت: پرسشنامههای خودسنجی، آزمونهای رغبت و نگرش، روشهای فرافکن، روشهای ارزیابی شخصیت. [6]
تاریخچه
تا اوایل قرن بیستم، اندازهگیری و ارزشیابی به شکلهای تصادفی و نامنظم صورت میگرفت و هیچگونه شیوه خاصی برای انجام آن بهکار گرفته نمیشد و اصولا تاریخ شروع استفاده از روشهای اندازهگیری و ارزشیابی را قریب یکصد سال پیش تخمین زدهاند.[7] از اوایل قرن بیستم، یکی از مهمترین وظایف روانشناس بالینی، اجرا و تفسیر آزمونهای روانشناسی بوده است. رواج تستهای روانشناسی در سالهای اخیر به قدری بوده است که گاهی در ارزش آنها غلو شده است. با وجود این شکی نیست که تستهای روانشناسی، اطلاعات جالب و سودمندی درباره خصوصیات عقلانی و عاطفی افراد به ما میدهد. از همان زمان تهیه امتحانات و آزمونهای تربیتی و آموزشی گسترش یافت و یکی از معروفترین آنها، آزمون هوش "آلفرد بینه"[8] روانشناس فرانسوی است.[9]