كلمات كليدي : نقاشي خانواده، نقاشي جنبشي خانواده، همسان سازي، رفتار نافعال، روان سنجي
نویسنده : الهام فرحناك
تجربیات بالینی کودکان نشان میدهد که بسیاری از اختلالات عاطفی و مشکلات رفتاری آنان ارتباط نزدیک با خانوادهای دارد که در آن زندگی میکنند. این امر از جهاتی مربوط به ساخت و نظام خانواده و از جهات دیگر مربوط به برداشت ویژه هر کودک از خانواده خود برمیگردد. برای دستیابی به طرز فکر هر کودک از خانواده خود، شیوههای مختلفی پیشنهاد شده است که یکی از آنها اجرای آزمون خانواده است. در عمل ملاحظه میشود که فرافکنی در آزمون ترسیم خانواده به سادگی و با وسعت صورت میگیرد و به کمک آن میتوان به بسیاری از تعارضات، گرایشهای ناخودآگاه، مکانیسمهای دفاعی و اختلالات شخصیت کودکان پی برد.[1]
آزمون نقاشی خانواده علاوه بر ویژگیهای فردی آزمودنی، روابط و نیازهای خانوادگی او را نیز منعکس میکند. این آزمون به ویژه در مورد کودکان و نوجوانان که صحبت کردن درباره احساساتشان در مورد خانواده برایشان دشوارتر است، مفیدتر خواهد بود.
تاریخچه نقاشی خانواده
این آزمون در ابتدا توسط اپل(Apple) و ولف(Wolf) پیشنهاد شد اما بعدها به طور کاملتر به عنوان آزمون نقاشی خانواده(DAF) توسط هالس(Halse) در 1951 تدوین شد. این آزمون همزمان با پیشرفت خانوادهدرمانی در سالهای دهه 1960 و 1970 شهرت بیشتری به دست آورد.[2]
از سال 1350 به بعد، آزمون ترسیم خانواده در ایران، هم در محیطهای بالینی و هم در جلسات تدریس به دانشجویان و کارورزیهای آنان به کار برده میشود.[3]
مزایای نقاشی خانواده
1- ابزار مورد نیاز این آزمون محدود به یک مداد، یک برگ کاغذ سفید بیخط و یک پاککن میشود و به همین جهت در همه جا و برای همه قابل حصول میباشد.
2- زمان اجرای این آزمون بسیار کوتاه است(از 15 دقیقه تجاوز نمیکند) و به همین جهت وسیله بسیار خوبی جهت کار در کلینیکها میباشد. به هنگام اجرا، درمانگر میتواند با تسلط کافی به مشاهده آزمودنی بپردازد و با برداشتهایی که از این راه میکند در وقت تفسیر، صرفهجویی نماید.
3- اجرای آزمون، مصاحبه بعدی با کودک را تسهیل میکند. زیرا روند اجرا، عوامل بازدارنده "من" و "فوق من" را در هرگونه فرافکنی بعدی به حداقل میرساند.
4- نقاشی ترسیم شده به عنوان یک اثر مکتوب در پرونده آزمودنی باقی میماند و میتوان در جلسات بعدی به آن مراجعه کرد.[4]
مراحل اجرای نقاشی خانواده
1- روش اجرا: کودک را در مقابل میزی که کاملا اندازه اوست مینشانند و یک برگ کاغذ سفید و یک مداد نوکتیز نسبتا نرم در اختیار او قرار میدهند. ما اغلب اوقات این نقاشی را با مداد سیاه انجام میدهیم، اما میتوان نتایج بسیار جالبی از راه انجام این نقاشی با مدادهای رنگی به دست آورد. دستورالعمل چنین است: "یک خانواده را نقاشی کن" یا اینکه "یک خانواده را در فکر خودت مجسم کن و آن را نقاشی کن".
2- فرآیند ترسیم: روانشناس باید در تمام طول آزمون حضور داشته باشد. او باید یادداشت کند که نقاشی در چه قسمتی از کاغذ و با چه شخصی آغاز شده است. ترتیبی که برحسب آن اعضای مختلف خانواده نقاشی شدهاند، همچنین مدت زمانی که برای ترسیم هر یک از اشخاص اختصاص مییابد، دقتی که در مورد جزئیات به کار بسته میشود از نکات مهمی هستند که باید در نظر گرفته شوند.
3- مصاحبه: در این مرحله با مطرح کردن سوالاتی پیرامون نقاشی کشیده شده، روابط بین اشخاص و غیره، کودک را به سمتی میکشانیم که بدون هیچگونه اجباری، احساسات خود را بیان کند.
4- همسانسازی: با بهکار بستن روش ترجیحها یا همسانسازیها میتوان از آنچه کودک به عنوان تمایلات عاطفی افراد نقاشیشده نسبت به یکدیگر ابراز داشته و مواردی که کودک خود را با یک یا چند فرد، همانند یا همسان دانسته است آگاه شد؛ البته با طرح برخی سوالات نظیر "فرض کن تو جزء این خانواده باشی کدام یک خواهی بود؟"
5- واکنشهای عاطفی: باید واکنشهای عاطفی احتمالی کودک و تغییرات خلقی کودک در جریان نقاشی یادداشت شود. پس از انجام آزمون، از کودک پرسیده میشود که آیا از آنچه انجام داده است احساس رضایت میکند یا خیر؟ و اگر دوباره نقاشی را از سر بگیرد آیا همین شکل را خواهد کشید یا چیزی را اضافه یا کم خواهد کرد.
6- مقایسه با خانواده حقیقی: باید ترکیب خانواده واقعی آزمودنی روی ورقه نقاشی توسط روانشناس یادداشت شود چون میتواند در تفسیر، امر مؤثری باشد.[5]
خصوصیات مورد تفسیر
1- سلسله مراتب و جای ترسیم شخصیتها: معمولا کودک ترسیم خود را از فردی شروع میکند که برای او مهم بوده و به گونهای در مرکز توجه او میباشد. دومین فردی که کودک ترسیم میکند از اولی کم اهمیتتر لکن از سایرین پراهمیتتر تلقی میگردد. افراد دیگر خانواده به همین ترتیب به نوبت ترسیم میشوند. کودکان ایرانی اکثرا اولین شخصیت انتخابی خود را در ردیف بالا گوشه راست کاغذ میکشند و سپس افراد دیگر را به ترتیب بعد از او به خط افقی ترسیم میکنند. کودکان اروپایی اولین فرد را اکثرا در گوشه چپ ردیف بالای کاغذ میکشند و به ترتیب به سمت راست کاغذ به پیش میروند. در ردیف دوم و در زیر ردیف اول، کودکان معمولا افرادی را ترسیم میکنند که از نظر آنها دارای ارزش کمتری هستند. گاهی کودکان اولین فرد انتخابشده را درست در مرکز کاغذ ترسیم میکنند و برای ترسیم دیگر افراد، جای مناسبی نمیماند و نقاشی آنها بینظم میشود.
2- اندازه قد شخصیتها: کودکان معمولا قد افرادی را که به نظر آنها مهمتر یا باشکوهتر جلوه مینمایند بلندتر و قد افرادی را که میخواهند تحقیر کنند یا بیاهمیت جلوه دهند کوتاهتر از سایر افراد میکشند.
3- زمان ترسیم: کودکان کسانی را که دوست دارند کاملتر و دقیقتر میکشند و وقت بیشتر جهت ترسیم آنها صرف میکنند و آنها را زیباتر و شکیلتر از سایرین میکشند.
4- حذف کامل فرد: کودکان تازه متولد شده، برادران یا خواهرانی که از نظر سن نزدیک به آزمودنی هستند، آنهایی که کودک را کتک میزنند یا آزار میدهند بیشتر از سایرین احتمال حذف شدن را در نقاشی خانواده دارند. گاهی کودک به جای حذف کامل یکی از افراد خانواده، او را ناقص، زشت یا کثیف ترسیم میکند. معمولا کودکان برای والدینی که زیاد کتک میزنند، دست ترسیم نمیکنند.
5- فاصله مکانی شخصیتها: گاهی شخصیتها از این نظر به چند گروه تقسیم میشوند و دوبهدو یا سهبهسه در کنار هم و با فاصله از دیگران کشیده میشوند. وقتی کودکان احساس میکنند والدین آنها با هم قهرند، آنها را دور از هم و هنگامی که آنان در تفاهم کامل مییابند کنار هم در ردیف بالای کاغذ میکشند. آنها خود را در نزدیک فردی میکشند که او را دوست دارند.
6- حالات دستها:
دستهای به اطراف گشودهشده: اراده یا پذیرش محبت، تمایل به دوستی.
دستهای به پشت قفلشده: دوریگزینی، قهر، تنهایی، احساس طرد شدگی.
دستهای به کمر زدهشده: خودپیروی، خودشیفتگی.
گرفتن دست دیگری یا دیگران با دستها: دست در دست هر دو والدین به معنی پذیرفته شدن و دست در دست فقط یکی از والدین به معنی گرایش بیشتر به سمت او است.
فقدان دستها: نارضایی، ترس، دوست نداشتن و ترس از تنبیه به وسیله دیگری است.
7- افزودن فردی دیگر به اعضاء خانواده: این افراد ممکن است یکی از آشنایان و یا شخصیتهای خیالی و آرزویی باشند.
8- بیارزشسازی: کودک بعضی افراد را از طریق برخی تفاوتها در ترسیم مورد تحقیر قرار میدهد.
9- نابهنجاریها و علایم مرضی: گرچه آزمون خانواده را در جهت سنجش اختلالات عاطفی کودکان اجرا میکنیم لکن از طریق آن به برخی از نابهنجاریهای رفتاری یا امراضی روانی کودکان نیز میتوانیم پیببریم.[6]
بر مبنای هیچ یک از آزمونهای فرافکنی از جمله نقاشی خانواده به تنهایی نمیتوان به نتیجهگیری قطعی و مطلق پرداخت. آزمایشکننده از طریق نقاشی و خصایص آزمودنی فقط میتواند فرضیه بسازد. همچنین تفسیر این آزمونها به متخصص آموزشدیده نیاز دارد. حتی آنها نیز ممکن است در تفسیر نتایج اشتباه کنند و یا دو متخصص با هم توافق نداشته باشند.[7]
نقاشی جنبشی خانواده Kinetic- Family- Drawing
یک نوع جدیدتر و کاملا معروف آزمون DAF، آزمون جنبشی خانواده(KFD) توسط برنز(Burns) و کافمن(Kaffman) در 1970 و 1972 تدوین شد. آنها آزمون DAF را به این دلیل که به تولید نقاشیهای نسبتا خشک، دارای انرژی کم و غیرتعاملی منجر میشود مورد انتقاد قرار داده و سعی کردند با درخواست از مراجع که خانوادهاش را "در حال انجام دادن یک کار" نقاشی کند، این اشکال را برطرف سازند. این دستورالعملها معمولا با درخواست از مراجع برای گنجاندن تصویر خود در نقاشی تکمیل میشود. پس از اتمام نقاشی از مراجع خواسته میشود آن را توصیف کند و یا درباره آن داستانی بگوید. این امر تفسیرکننده را در روشن کردن تعاملها، قهرمانان و پیام نهفته نقاشی کمک میکند.
علاوه بر مواردی که در تفسیر DAF مورد توجه است، توجه به نوع فعالیتی که خانواده درگیر آن است درخور اهمیت است. یک رفتار نافعال مانند تماشای تلویزیون ممکن است داشتن انرژی سطح پایین خانواده و اینکه افراد خانواده کمتر با هم ارتباط فکری برقرار میکنند را منعکس سازد. برای تسهیل تفسیر، برنز و کافمن از طریق یک جدول تجزیه و تحلیل، روشی برای نمرهگذاری فراهم کردهاند که به محل قرار گرفتن تصاویر در جاهای مختلف صفحه متمرکز است.
گاهی تصاویر مختلف در نقاشیها در یک وضعیت متزلزل کشیده میشوند و این حاکی از آن است که مراجع نسبت به این اشخاص دارای احساس تنش درونی است. اگر یکی از افراد در نقاشی برافراشته باشد، مراجع آن شخص را در موضع تسلط، قدرت یا دارای پایگاه در خانواده ادراک می کند. آتش یا چراغ نشانهای از احساس مثبت بین اشخاص میباشد. برعکس، کشیدن دیوار یا حصار بین افراد نشانه جدایی میانفردی است. احساس ناامنی و اضطراب به وسیله ابرهای سیاه و متراکم نشان داده میشود و کشیدن خطوط ضخیم و پررنگ میتواند وسیلهای برای جبران احساس بیثباتی باشد.[8]