كلمات كليدي : گروه درماني، گروه همگن، گروه ناهمگن، گروه بسته، گروه باز، مراحل گروه درماني، گروه هاي خودياري، روان شناسي باليني
نویسنده : هانيه بشارتي
گروهدرمانی یا رواندرمانی گروهی، به معنای به کار بردن روشهای رواندرمانی بر روی یک گروه، به منظور بهرهگیری از تاثیر متقابل اعضای گروه بر همدیگر است. گروهدرمانی ممکن است به تنهایی یا توام با رواندرمانی فردی و سایر انواع درمانهای روانپزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
گروهدرمانی، غالبا از یک نفر درمانگر و شش یا هشت نفر بیمار تشکیل میشود. بسته به تشخیص، ممکن است گروه، همگن(Homogenous) یا
ناهمگن(Heterogeneous) باشد. نمونهای از گروههای همگن، شامل افرادی است که خواهان کاهش وزن یا قطع مصرف دخانیات هستند. نمونه گروههای ناهمگن، بیماران پسیکوتیک، بیماران حاد و انتحاری هستند که معمولا از گروهدرمانی نفع چندانی نمیبرند. اعضای گروه معمولا هفتهای 2-1 بار و به مدت 90 دقیقه همدیگر را ملاقات میکنند.
گروهدرمانی نیز مثل رواندرمانیهای فردی بر نظریههای متعدد مبتنی است. گروهها از انواعی که بر حمایت و بالا بردن مهارتهای اجتماعی تاکید میکنند، تا آنها که بر رفع علایم خاص تاکید میکنند و آنهایی که به تعارضهای درونروانی حل نشده میپردازند، تفاوت میکنند. تمرکز ممکن است بر فردی خاص در گروه یا تعامل بین افراد گروه یا کل گروه باشد و ممکن است حل مسایل فردی یا گروهی مطرح باشد.[1]
گروهدرمانی، یک فرآیند روانی است که در آن یک متخصص آموزش دیده، با استفاده از تعامل هیجانی گروههای کوچک و بسیار حساب شده، سعی میکند مشکلات شخصیتی افراد را اصلاح نماید.
انسانها در گروهها زندگی میکنند. آنها در طول روز در گروههای کوچک و بزرگ بسیاری شرکت میکنند که برخی از آنها عبارتند از: خانواده، دوستان، خرده گروهها و باشگاهها، گروههای شغلی و سازمانهای سیاسی.
تحقیقات فراوان صورت گرفته، نشانگر تاثیر گروه بر رفتار اعضایش است. با این نیروهای گروهی میتوان افراد را درمان و در شخصیت آنها تغییراتی ایجاد کرد. تقریبا تمام انواع رواندرمانیها یک نسخه گروهی نیز دارند که هر دو درمان هدف یکسانی دارند. با توجه به اینکه در هر دو روش، علت آسیبهای روانی در درون افراد جستجو میشود، هدف هر دو ایجاد تغییر در شخصیت افراد است، با این تفاوت که در یکی از آنها درمان در گروهها صورت میگیرد.[2]
مزیت گروهدرمانی بر درمانهای فردی
ـ درمانگر میتواند به چندین نفر یاری دهد و در وقت کاملا صرفهجویی شود.
ـ فرد میتواند از مشاهده مشکلات دیگران که مشابه یا شاید شدیدتر از مشکل خود اوست، احساس راحتی و دلگرمی کند.
ـ از مشاهده رفتار دیگران میتوان چیزهایی یاد گرفت و نگرشها و عکسالعملها را در تعامل افراد مختلف و نه فقط با یک درمانگر، شکافت.[3]
ـ گروهدرمانی از لحاظ وقت و هزینه مقرون به صرفهتر از درمان انفرادی است، چون در آنواحد چند نفر درمان میشوند. در این روش افراد بیشتری شرکت کرده و درمان میشوند. اگرچه اندازه گروهها متفاوت است، ولی غالبا شش تا ده نفر عضو و یک یا دو رهبر دارند.
ـ مزیت دیگر گروهدرمانی این است که شرکت کنندگان میتوانند مهارتهای اجتماعی موثری را یاد بگیرند و این سبکهای ارتباطی جدید را روی دیگر اعضای گروه امتحان کنند. در عین حال اعضای گروه غالبا همسن هستند و گروه میتواند مقیاس کوچکی از جامعه باشد. چون گروهها میتوانند به افرادی با مشکلات مختلف کمک کنند، اعضای گروه میتوانند در کشف و رسیدگی به مسایل مهم از یکدیگر حمایت نمایند.
ـ همچنین گروهها به افراد کمک میکنند نسبت به نیازها و مشکلات دیگران توجه و حساسیت بیشتری به خرج دهند.
ـ گرچه گروهها عمدتا جنبه درمانبخش دارند، یعنی روی کسب مهارتهای اجتماع یا رفع مشکلات روانی متمرکزند، ولی برخی از آنها جنبه آموزشی نیز دارند و مهارتهای مفید زندگی را به مراجعان آموزش میدهند.[4]
اهداف گروهدرمانی
اهداف مشترک گروه، اعضای گروه را به هم پیوند داده و موجب انسجام و همبستگی آنان میگردد. رسیدن یا نرسیدن به هدف موجب دلگرمی و یا دلسردی اعضا میشود و در بقای گروه نقش مهمی ایفا میکند. تنوع در اهداف باعث تمایز گروهها از یکدیگر میشود. گروهدرمانی میتواند اهداف زیر را دنبال کند:
1. مشاهده و شناخت نحوه وجود و رابطه خود با اجتماع.
2. کمک به رشد شخصیت بیمار و افزایش اعتماد به نفس او.
3. افزایش بینش و آگاهی بیمار از طریق آشنایی با دوستان جدید و مشکلات آنها.
4. ارضاء شدن نیاز به حس قدرت.
5. کمک به بیماران برای انطباق با شرایط زندگی.
6. و بهبود بخشیدن روابط بیماران با اطرافیان و جامعه.[5]
گروهدرمانی از نظر وجود اعضا دو نوع است:
1. گروه بسته(Closed Group): که تعداد اعضا از اول تا آخر دوره درمان ثابت و در حدود 8-6 نفر میباشند و از شروع تا پایان دوره، بیمار جدیدی وارد نمیشود.
2. گروه باز(Open Group): که تعداد در همان حد ثابت است، ولی با رفتن و مرخص شدن عضوی از گروه، عضو دیگری وارد گروه میشود و در نتیجه هر عضوی از گروه در یک مرحله خاص از درمان است.
مراحل گروهدرمانی
1. شناسایی و مکاشفه: حدود 5 جلسه اول را میگویند. در این مرحله هر یک از اعضا گروه درصدد شناخت هم هستند.
2. انتقال: پس از طی مرحله مکاشفه با موفقیت و ایجاد امنیت و اعتماد، هر یک از اعضا گروه معمولا بحث درباره مشکل خود را آغاز میکند. ابراز مشکل با نوعی شک و تردید همراه است، زیرا روابط اعضا آن طوری که باید و شاید، هنوز عمیق نشده است.
3. عمل و فعالیت یا سازندگی: پس از عمیقتر شدن روابط و اعتماد اعضا به یکدیگر و طرح مسایل و مشکلات، تلاش و فعالیت برای حل آنها آغاز میگردد.
4. مرحله پایان: سرانجام گروه به جایی میرسد که باید به طور موقت یا برای همیشه به کارش پایان داده شود. بهترین زمان برای خاتمه دادن به جلسه مشاوره گروهی، هنگامی است که گروه به هدفهای تعیین شده نایل آمده باشد.[6]
گروههای خودیاری Self-help groups
این گروهها توسط افرادی که دارای یک مشکل مشابه هستند مانند: چاقی، الکلیسم، افسردگی بعد از زایمان و یا مراقبت از کودک مبتلا به اختلال مادرزادی، سازمان داده میشوند. این گروهها بدون یک درمانگر حرفهای تشکیل شده و غالبا توسط افرادی که بر مشکل خود فایق آمده، رهبری میشود. گروه الکلیکهای بینام و گروه مراقبین وزن، دو نمونه از این گروهها به شمار میروند. این گروهها وقتی توسط افراد مطلع و به طرز صحیحی هدایت شوند، منابع حمایتی ارزشمندی به شمار میروند.[7]
تاریخچه گروهدرمانی
انسان که ذاتا موجودی اجتماعی است، از زمانهای بسیار دور برای غلبه بر قهر طبیعت، انجام بهتر کارها و کسب رضایت بیشتر، به عنوان یک ضرورت، به زندگی گروهی روی آورده است. ارسطو، انسان را ذاتا حیوان اجتماعی قلمداد میکند. دورکیم، تعلق فرد را به گروه موجب رضایت خاطر و رشد شخصیت میداند. هابس و جانلاک، معتقدند زندگی گروهی، باعث حل مسایل زندگی و شادی و پیشرفت فرد میگردد. زندگی گروهی، به انسان احساس تعلق و امنیت و ارزشمندی میدهد. انسان همواره از بودن با اطرافیان و نزدیکان، احساس شادی کرده و ناراحتیها و نگرانیهای خود را در جمع به فراموشی میسپرده است. همچنین حمایتهای فامیل و دوستان در مواقع بحرانی، موجب تسلی خاطر فرد میگردد.
مسمر(Mesmer)، که در پیدایش و گسترش گروهدرمانی سهم بسزایی داشت، به وجود نیروی مرموز مغناطیس حیوانی در بدن انسان معتقد بود و برای اولین بار با استفاده از تلقین، بیماران روانی را به صورت گروهی درمان کرد. تاریخچه منظم و مدون گروهدرمانی که در قرن نوزدهم مطرح گردیده است، در دوره اولیه از سالهای 1932-1905 و در دوره توسعه از سالهای 1932 تا امروز قابل بررسی میباشد.[8]
ریشههای رواندرمانی گروهی به سیاقی که امروزه میشناسیم، به سنت روانکاوی برمیگردد. در آن زمان سعی میشد با تحلیل گروهی، تعداد بیشتری از بیماران درمان شوند. به نظر برخی از صاحبنظران، گروههای روانکاوی(psychoanalytic groups)، رواندرمانی گروهی واقعی هستند. آنها سایر گروههای درمانی را تحت عنوان "گروههای درمانبخش" میآورند که "هدفشان حمایت هیجانی و تقویت عزت نفس و مهارتهای اجتماعی است". در مورد برخی از بیماران علاوه بر تحلیل فردی از تحلیل گروهی نیز استفاده میشود. از آنجا که اختلال در کارکردهای درونی افراد برای دیگران هم مشکلاتی به بار میآورد، تحلیل گروهی به بینش پیدا کردن، سرعت و قدرت بیشتری میبخشد.
روانکاوان فرض را بر این میگذارند که گروه با درمانگر رابطه انتقالی و با اعضایش رابطهای شبیه رابطه با خواهران و برادران خود برقرار میکند. درمانگر باید هر دو نوع انتقال را تفسیر کند. بیماران با همکاری یکدیگر تداعی آزاد انجام میدهند و خوابهای خویش را با هم در میان میگذارند. همچنین درمانگر و اعضای گروه، رویاها و مقاومتها را تفسیر میکنند. اعضای گروه با موافقت خویش با تفسیرهای تحلیلگر و اشاره به مصادیق آن در تعاملات گروه، تفسیر وی را تقویت میکنند.[9]