24 آبان 1393, 14:4
كلمات كليدي : نفوذ اجتماعي، پذيرش، اطاعت، همرنگي، روان شناسي اجتماعي
نویسنده : سمانه خالدی
نفوذ اجتماعی عبارت است از، اعمال قدرت اجتماعی توسط اشخاص یا گروهها برای تغییر دادن نگرشها و رفتار دیگران.[1]
به عبارت سادهتر، مفهوم نفوذ اجتماعی آن است که، کسی توان تحت تاثیر قرار دادن دیگران را چه با گفتار و چه با رفتار خود داشته باشد. وقتی در عرف گفته میشود که فلانی شخص بانفوذی است، بدین معنی است که او یا با پول خود و یا از طریق دوستی و آشنایی یا به لحاظ شخصیتی، به گونهای قادر به انجام کارهایی است که از همه کس برنمیآید. اما در روانشناسی اجتماعی منظور از نفوذ اجتماعی، توان همرنگ کردن فرد با گروه و کنترل فرد از سوی گروه است.
نفوذ اجتماعی مستلزم آن است که شخص یا گروه برای تغییر دادن نگرشها یا رفتار دیگران، قدرت اجتماعی خود را اعمال کند. منظور از قدرت اجتماعی، نیرویی است که شخص نفوذکننده جهت ایجاد تغییر مورد نظر در اختیار دارد. این قدرت محصول دسترسی به برخی منابع و امکانات است مثل پاداشها، تنبیهات و اطلاعات. این منابع و امکانات نیز محصول جایگاه اجتماعی افراد در جامعه یا محصول علاقه و تحسین دیگران میباشند.[2] به عنوان مثال آلپورت(Allport) در سال 1924 در مطالعهای نظامدار از آزمودنیها خواست تا چند تکلیف متفاوت را، از ساده تا پیچیده انجام دهند. وی از آزمودنیها خواست تا دو بار این تکالیف را انجام دهند، یکبار در اطاقی به تنهایی و بار دیگر در حضور دیگران. نتایج نشان داد بهبودی عملکرد در حضور دیگران همگانی نبود. کیفیت مطالب پیچیده تکلیف در حضور دیگران تنزل یافت و این در حالی است که تکالیف ساده در حضور دیگران بازده خوبی داشت. بنابراین وی نتیجه گرفت که نفوذ دیگران میتواند موجب برانگیختگی، بهبود و یا کاهش عملکرد شود.[3]
نفوذ اجتماعی از طریق تغییر نگرش، کاربرد قدرت، دستورات مستقیم، تقاضا کردن و نظایر آنها انجام میشود و شدت آن در همه افراد یکسان نیست. مثلا تغییر نگرش، یک نمونه از نفوذ اجتماعی است که عمدتا بر ادراک کلامی مبتنی است و بسیاری از افراد از این شیوه استفاده میکنند تا فرد مقابل را به پذیرش نظر خود وادار سازند. البته در بسیاری از موارد تسلیم شدن به نفوذ، جنبه سازگارانه دارد؛ مثلا رانندگی کردن از سمت راست خیابان در کشور ما یک سازگاری ساده با معیارهای ایمنی است. چگونگی واکنش افراد به دستورات و خواستههای دیگران در موقعیتهای گوناگون متفاوت است. به عنوان مثال، افراد به تقاضای دوستشان برای کمک به آن مشکلی پاسخ نمیدهند که فروشنده سیار برای فروش کالا به در خانهشان مراجعه کرده باشد.[4]
به طور کلی نفوذ اجتماعی سه پیامد رفتاری دارد که عبارتند از: پذیرش، اطاعت و همرنگی. پذیرش، یعنی اجابت یک درخواست صریح و مستقیم در حضور دیگران. مردم هنگام پذیرش یک درخواست مستقیم، ممکن است قلبا با آن درخواست موافق باشند یا مخالف یا ممکن است نظری در مورد آن نداشته باشند. پذیرش ظاهری یا قبول یک درخواست مستقیم علیرغم میل باطنی، به این دلیل روی میدهد که واکنش و پاسخ دیگران در صورت رد تقاضایشان برای افراد اهمیت دارد. در مواقعی که خواستهای دیگران را نمیپذیریم ممکن است دیگران به یکی دیگر از پیامدهای رفتاری نفوذ اجتماعی به نام اطاعت متوسل شوند. اطاعت عبارت است از، اجرای یک دستور مستقیم که معمولا صادر کننده آن، شخص قدرتمند و دارای پایگاه بالای اجتماعی خواهد بود. چون اکثر افراد از کودکی میآموزند که به افراد صاحب قدرت احترام بگذارند و از آنها اطاعت کنند. سومین پیامد رفتاری نفوذ اجتماعی، همرنگی است. در همرنگی با تقلید کردن رفتارها و عقاید سایر اعضای گروه به فشار گروه گردن مینهیم. همنوایی کردن با گروه، یکی از جنبههای جالب رفتار اجتماعی است.[5] به نظر میرسد که جامعهها و گروهها همواره سعی در همنوا و همرنگ کردن افراد با خود دارند. زیرا ظاهرا جوامع و گروهها به افراد ناهمنوا چندان روی خوش نشان نمیدهند و به صورتهای گوناگون از قبیل طرد و منزوی کردن، ندادن امتیازات یا حقوق اجتماعی و حتی تنبیه مستقیم با افراد ناهمنوا روبرو میشوند. برعکس افراد همنوا غالبا از مزایای گوناگون، از پاداش مادی گرفته تا تایید اجتماعی بهرهمند میشوند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان