كلمات كليدي : محبت، محبت صادق، محبت کاذب، محور تربیت، معرفت
قرآن کریم در مورد محبت مىفرماید:
«و من الناس من یتخذ من دون الله أندادا یحبونهم کحب الله و الذین امنوا اشد حبا لله» (بقره/165)
مؤمنان، به خدا دل بستهاند و دوستان او هستند، ولى مشرکان و کافران، دوستان بتها میباشند؛ ولی محبت مؤمنان به خدا از محبت بت پرستان به بتها بیشتر است. چون هیچ زیبایى به اندازه خدا جمیل نیست و هیچ معرفتى به اندازه معرفت او کمال نیست و هیچ انسانى نیز به اندازه مؤمن، عارف نیست؛ از این رو، هیچ انسانى به اندازه مؤمن، عاشق و محب نیست.
علت برترى محبت مؤمن، به خدا از محبت مشرک به بت، این است که بت اگر چه زیبا باشد، زیبایى بصرى و سمعى یا زیبایى خیالى و وهمى دارد و درک این زیباییها به وسیله گوش و چشم و تأثیر این محبوبها در حد وهم و خیال است.
مؤمن نه تنها از راه چشم و گوش، آثار طبیعى و از راه وهم و خیال، آثار مثالى و برزخى محبوب حقیقى را مىنگرد؛ بلکه از راه عقل، کمال معقول و اسماى حسناى الهى را مىنگرد، از اینرو درک او قویتر است و چون درک قویتر است مدرک هم قویتر است و چون مدرک قویتر میباشد، محبت هم بیشتر است.
اقسام محبت
1- محبت صادق: آن است که انسان کمال را درست تشخیص بدهد و به آن دل بندد؛ مانند محبت به خداوند. کمال هم جاذبه دارد و محب را به سمت خود جذب مىکند. در محبت الهى خداى سبحان لطف و فیض منبسط خود را گسترده است تا محب خود را به فضاى باز درآورد و به او پروبال بدهد تا پرواز کند.
2- محبت کاذب: آن است که انسان، نقص را کمال بپندارد و بر اساس چنین پندار باطلى به آن کمال موهوم، علاقمند گردد؛ مانند محبت غیر خدا، جاذبه محبت کاذب عین دافعه است؛ چنانکه افعیها با نفس کشیدن، برخى از حشرات را جذب مىکنند؛ ولی نه براى پرورش و کمال؛ بلکه براى نابود کردن.
در قرآن کریم درباره محبت کاذب آمده است:
«کلا بل تحبون العاجلة و تذرون الاخرة وجوه یومئذ ناضرة إلى ربها ناظرة و وجوه یومئذ باسرة تظن أن یفعل بها فاقرة» (قیامة20 - 25)
شما متاع زودگذرى را دوست دارید و کسانى که چنین متاعى را محبوب، برگزیدهاند، در روز قیامت، چهره آنها افسرده است، ولى کسانى که خدا را محبوب راستین پذیرفتهاند، در آن روز چهرهاى شادمان دارند.
زرق و برق دنیا نیز جاذبه دارد و انسان را به سوى خود جذب مىکند؛ اما براى این که او را نابود سازد؛ ولى ذات اقدس خداوند نه تنها محبوب مؤمنان است؛ بلکه محب آنان نیز هست و آنان را به سمت خود جذب مىکند تا آنها را بپروراند و احیا کند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) مىفرماید:
«پیش از این که دنیا شما را ترک کند، شما آن را ترک کنید.»[1]
محبت، از فروعات بحثهاى محورى معرفت است. معرفت، محبت حقیقى و غفلت، محبت کاذب مىآورد.
محبت، محور تربیت
رسیدن به مقام «محبت» محصول سیر و سلوک و پیمودن راه در مراحل پیشین است و انسان بر اثر تمرین و فاصله گرفتن از هرگونه فریب و امر ناپایدار و دل نبستن به غیر خدا، «حبیب الله» مىشود.
یکى از مبانى مهم تعلیم و تربیت در اسلام، «محبت» است. قرآن کریم که معلم و مربى اخلاق است مهمترین محور فضایل اخلاقى را محبت مىداند و امام صادق (سلام الله علیه) مىفرماید:
«خداى سبحان پیامبر خود را با محبت الهى تأدیب و تربیت کرده است.»[2]
خدا عدهاى را براساس ترس، عدهاى را براساس بشارت و نشاط و گروهى را بر اساس محبت، تربیت مىکند.
چون ادب پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) بر محور محبت است و آن حضرت اسوه ماست، ما موظفیم؛ هم در ارتباط با خداى سبحان و هم در ارتباط با خلق، برمدار محبت حرکت کنیم.