كلمات كليدي : اتحاد سه گانه، جنگ جهاني دوم، متفقين، چرچيل، محمد علي فروغي، محمدرضا شاه، مجلس سيزدهم شوراي ملي، علي سهيلي، علوم سياسي
نویسنده : محمد علی زندی
دو هفته از اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم نگذشته بود که رفتار و عملکرد اتحاد جماهیر شوروی،[1] مانند بمباران حومه تهران و مشهد توسط نیروهای هوایی شوروی، اسقرار ارتش سرخ در قزوین، خلع سلاح نیروهای پلیس و ژاندارمری از سوی نیروهای هوایی در شهرهای مختلف کشور، مصادرهی کامیونهای ایرانی توسط نظامیان ارتش سرخ و اسیر شدن تعدادی از افسران ایرانی به دست شورویها، بر نگرانیهای ایرانیها و انگیسیها افزود و آنها را به واکنش واداشت.[2]
انگلیسیها دریافتند که اشغال ایران به نحوی که انجام شده ممکن است روسها را به طمع اندازد تا پس از جنگ جهانی دوم ایران را رها نسازند و دردسر بسیار فراهم کنند.[3] این نگرانیها ابتدا با فعال شدن دیپلماسی امریکا در ایران کاهش یافت چرا که امریکا نگرانی خود را از دسیسههای شوروی در مناطق اشغالی و تبلیغات ضد حکومتی و حرکات تجزیهطلبانه به شوروی اعلام داشت.[4]
در هر حال خطر احتمالی نفوذ شوروی در ایران احتمال عدم تخلیهی ایران پس از جنگ از سوی شورویها، چرچیل و دیگر سیاستمداران انگلیس را به واکنش واداشت.[5] چرچیل خطر را زود درک کرد و شروع به اقداماتی نمود[6] که اولا انگلیسیها که نسبت به نقشههای متحد جدیدشان شوروی در مورد خاورمیانه با شک و تردید مینگریستند و منطقه را از نفوذ توسعهطلبی کمونیسم مصون و بعد از جنگ شوری را از ایران بیرون کنند،[7] ثانیا با عقد پیمانی به اشغال نظامی ایران شکل قانونی بدهد[8] و اعتبار از دست رفته انگلیس در افکار عمومی بر اثر این اشغال را بار دیگر بدست آورد، چرا که شورویها برای قانونی جلوه دادن اشغال ایران، افکار و منتقدین را به مادهی 5 و 6 قرارداد مودت ایران شوروی (7 اسفند 1300 یا 26 فوریهی 1921م) رجوع میدادند و با توسل به این دو ماده عمل خود را مشروعیت میبخشیدند، در حالیکه انگلیس قبل از اشغال، هیچگونه قراردادی را منعقد نکرده بود که در شرایط خاصی حق دخالت در ایران را به دست آورد.[9]
چرچیل بعد از تلگرافی به استالین و با اعلام دلایلی همچون جلوگیری از اغتشاشات روزافزون داخلی که راه تأمین احتیاجات شوروی را به خطر خواهد انداخت، به ایران پیشنهاد کرد که یک پیمان اتحاد سه جانبه با روسیه و انگلیس منعقد سازد تا اشغال خاک این کشور به صورت اقامت دوستانه قوای متفقین در دوران جنگ درآید.[10]
روند تصویب پیمان سهجانبه در مجلس سیزدهم شورای ملی
پیشنویس قرارداد سهجانبه توسط ایران، انگلیس و شوروی تهیه شد و در روز دوم دیماه 1320 تقدیم مجلس سیزدهم شد. مجلس در مرحلهی اول اصلاحات چندی را پیشنهاد داد که میبایست در قرارداد منظور میشد. اما دولت انگلیس با این اصلاحات شدیدا مخالفت کرد. محمدعلی فروغی نخستوزیر در روز پنجم بهمن در جلسه هفدهم مجلس شورای ملی برای دفاع از پیمان در برابر انتقاداتی که از آن میشد و روشن نمودن ماهیت طرح پیشنهادی متفقین برای یک پیمان اتحاد و دلایل تأخیر در امضای آن در مجلس حاضر میشود و به نمایندگان میگوید: «طرح پیشنهادی حدود سهماه با متفقین مورد بحث قرار گرفته و به نفع ایران است» و مخالفان قرارداد را به بیاطلاعی از واقعیت موجود در نظام بینالمللی متهم میسازد. فروغی نفع متفقین در ایران را وجود راه تدارکاتی برای رساندن محصولات نظامی به شوروی قلمداد میکند و اعلام میدارد که با امضای پیمان، متفقین باید استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران را به رسمیت بشناسد و بر آن تعهد بسپارند.[11] و ضرر باید به حداقل و منافع ایران تا آنجا که ممکن است به حداکثر رسانیده شود تنها به این دلیل است که پیمان باید منعقد شود. این پیمان حق مالکیت ایران را از بین نمیبرد بلکه از خطری که متوجه استقلال و حاکمیت ایران است، جلوگیری میکند و موقعیت نیروهایی را که هم اکنون در خاک ایران هستند، دگرگون میسازد بهطوری که بهعنوان نیروهای اشغالگر نمیتوانند برای مدت مدیدی در خاک ایران بمانند.[12]
دولت ایران با ارائه این پیمان پیشنهادی به مجلس جهت تصویب، عقیده دارد که بدین وسیله ضرری که بر اثر وقایع اخیر متحمل شده است به حداقل میرسد و حتی ممکن است در نهایت امتیازاتی به ایران تعلق گیرد چون بولارد وزیرمختار انگلیس عقیده داشت که ایران در اثر عقد پیمان اتحاد با شوروی و انگلیس خود به خود بهعنوان یک متفق بهطور طبیعی در کنفرانس صلح که بعد از خاتمه جنگ تشکیل میگردد شرکت خواهد داشت و پیشنهاد میکرد که هر گونه تردیدی در اینباره را میتوان به وسیله تضمین دولت انگلیس از میان برد.[13]
فروغی هنگام سخنرانی پشت تریبون مجلس مورد سوء قصد یکی از تماشاچیان به نام محمدعلی روشن قرار گرفت و مضروب شد.[14]
تصویب پیمان اتحاد سهگانه
سرانجام لایحه اتحاد در تاریخ 8 بهمن ماه 1320 (28 ژانویه 1942) در نه ماده (فصل) و سه ضمیمه پس از یک ماه بحث و گفتگو با 80 رأی از 93 رأی نمایندگان مجلس به تصویب رسید.[15] و یک روز بعد در 9 بهمن1320 در کاخ وزارت امورخارجه به امضای آندریویچ اسمیرنف سفیر شوروی، سر ریدربولارد وزیرمختار انگلیس و علی سهیلی وزیر امورخارجه ایران رسید.[16]
پس از آنکه قرارداد سهجانبه به توشیح شاه رسید،[17] محمدعلی فروغی در 12 بهمن1320 دستور اجرای آن را به وزارت امورخارجه ایران صادر کرد و نیروهای اشغالگر انگلیس و شوری به صورت نسبی تهران و حومه را تخلیه کردند. همزمان فروغی با ارسال تلگراف، عقد پیمان را به اطلاع چرچیل و استالین رساند و محمدرضا شاه نیز با ارسال نامهای روزولت را از مذاکرات و مفاد پیمان مطلع ساخت.[18]
مفاد پیمان اتحاد سهگانه[19]
تعهدات ایران:
دولت ایران در فصل سوم متعهد میشود که:
الف) با کلیهی امکانات و وسایلی که در اختیار دارد، با متفقین در جهت دفاع از قلمرو خود همکاری کند، هرچند این همکاری محدود به حفظ امنیت داخلی است و نیروهای نظامی ایران مجاز به شرکت در هیچ جنگ یا عملیات نظامی علیه نیرو یا نیروهای خارجی نخواهند بود.
ب) حق استفادهی نامحدود متفقین را در حفاظت، حراست و کنترل کلیهی خطوط و وسایل ارتباطی برای عبور قشون و تدارکات بپذیرد، تمام راههای شوسه، راهآهن، فرودگاهها، بنادر، لولهها و تأسیسات نفتی و تلگراف و بیسیم و روزنامهها مشمول این ماده میشوند.
ج) هر نوع مساعدت که برای نگهداری نیروهای متفق و بهبود خطوط ارتباطی لازم باشد، انجام دهد و تسهیلات لازم را در اختیار آنها قرار دهد. شاه ایران در فصل ششم تعهد میدهد در روابط خود با کشورهای دیگر روشی اختیار نکند که با مفاد این پیمان منافات داشته باشد و ایران به هیج وجه حق انعقاد پیمانی را که با مقررات این پیمان منافات داشته باشد ندارد.
تعهدات متفقین:
اتحاد جماهیر شوروی و انگلستان در دو فصل اول و سوم منفردا و مشترکا تعهد میکنند حاکمیت و استقلال سیاسی ایران را محترم شمارند و با تمامی وسایلی که در اختیار دارند، از ایران در قبال هر تجاوزی از جانب آلمان و یا هر دولت دیگر دفاع نمایند. در فصل ششم دول متفق متعهد میشوند روابط خود با کشورهای دیگر، روشی را اتخاذ ننمایند که با قرارداد سهجانبه منافات داشته باشد. قدرتهای متفق همچنین، بر طبق مادهی پنج قرارداد متعهد میشوند که پس از خاتمهی جنگ بین متفقین و کشورهای محور، حداکثر تا شش ماه نیروهای خود را از ایران خارج سازند و چنانچه پیمان صلحی بین آنها بسته شد، بلافاصله نیروهای خود را بیرون کشند و سرانجام در فصل هفتم متعهد میشوند که مشترکا تمامی مساعی خود را به کار برند تا وضعیت اقتصادی و فقر ناشی از اشغال نظامی را برطرف کنند.
پیامدهای پیمان
با اینکه در این پیمان، با تضمین استقلال و تمامیت ارضی ایران و تأکید بر این مطلب که حضور قوای متفقین در ایران در حکم اشغال نظامی خواهد بود و از همه مهمتر فصل پنجم پیمان دائر بر اینکه بعد از جنگ دول متفق در مدتی که پیش از شش ماه نباشد، قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهد برد، موفقیت بزرگی نصیب ایران شد چرا که متفقین زمان معینی را برای حضور نیروهای خود در ایران تعیین کرده بودند. این امر در تاریخ قراردادهایی از این قبیل در طی سالهای جنگ جهانی دوم کم سابقه بود و در هیچکدام از کشورهایی که متفقین به اشغال خود درآوده بودند چنین تعهد مذاکره شدهای را قبول نکرده بودند.[20]
ولی اشغالگران که اینک با امضای پیمان بهطور قانونی به اشغال خود ادامه میدادند به دخالتهای خود در امور ایران افزودند و مشکلات زیادی برای ایران فراهم آوردند. بازرسیهای متعدد در جادههای ایران، دستگیری نیروهای ضد بیگانه، دخالت در امور انتظامی، بدمستیها مکرّر و مزاحمتهای خیابانی نیروهای اشغالگر، زندگی را به مردم سخت کرده بود. دخالتهای غیرعادلانهی آنها در امور کشور بر وضعیت نابسامان ایران دامن میزد.[21]
دولت مجبور شد مطابق خواست متفقین قیمت ارزهای خارجی را افزایش دهد بنا به درخواست متفقین، پوند انگلیس از 8 تومان به 5/13 تومان و دلار از 14 ریال به 5/32 ریال افزایش یافت. بدین ترتیب متفقین که بایستی مبالغی ارز برای مخارج قشون خود تبدیل به ریال نمایند با افزایش نرخ رسمی، نصف مخارج روزانهی خویش را از خزانهی مملکت ایران تأمین میکردند.[22] کاهش پول ایران در مقابل ارزهای خارجی موجب به هم خوردن تراز بازرگانی شد. زیرا درآمد دولت از فروش کالا و خدمات به متفقین به نصف کاهش یافت و این در حالی بود که احتیاجات ایران به واردات بیشتر شده بود و در نتیجه، درآمد ارزی ایران نصف، واردات هم به تبع آن کاهش مییافت که این باعث شد مشکلات فراوانی از جمله، ورشکستگی اقتصادی، شیوع قحطی، گرانی 70 درصدی هزینه زندگی و... برای مردم ایران به وجود آید.[23]