دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دموکراسی مسیحی

No image
دموکراسی مسیحی

دموكراسي، دموكراسي مسيحي، نظام سياسي، مسيحيت، احزاب اروپا، ژاك مارتين، علوم سياسي

نویسنده : عباس عمادي

اندیشه‌ی دموکراسی مسیحی حاصل ترکیب دموکراسی با آموزه‌های مذهب مسیحیت است. برخی از گروه‌های سیاسی در اروپا با حمایت‌های کلیسا، عمل دموکراتیک را با اصول و تعالیم مسیحیت آمیخته و دموکراسی را بر اساس آموزه‌های دین مسیح بنا کرده‌اند. به لحاظ تاریخی، آئین مسیحیت پس از رسمی‌شدن در امپراتوری روم، به مذهب حکومت و قدرت تبدیل شد و قدرت روحانیت و دستگاه کلیسای مسیحی روم رو به افزایش گذاشت؛ به‌گونه‌ای که پس از سقوط امپراتوری در غرب در سال 476میلادی تمام مناصب اداری و سیاسی در طول قرون وسطی به دست آن‌ها اداره می‌شد.[1] اما با شکل‌گیری دولت‌های ملی موقعیت پاپ‌ها به تدریج رو به افول نهاد و جنبش پروتستان و پس از آن انقلاب فرانسه قدرت سیاسی مسیحیت را تا حد قابل توجهی کاهش داد. به‌طور کلی دین در اروپا بر خلاف امریکا کاملا در مقابل دموکراسی قرار داشت و در سال‌های پس از انقلاب فرانسه که دوران گذار به دموکراسی در اروپا به حساب می‌آید کلیسای کاتولیک، دموکراسی را دشمن اجتناب‌ناپذیر دین می‌دانست.[2]

واتیکان رسما اصول لیبرالیسم را محکوم می‌کرد و برخی از روحانیون کاتولیک که در شرایط اجتماعی جدید مدافع حقوق مدنی و آزادی سیاسی و جدایی دین از دولت بودند از سوی کلیسای کاتولیک محکوم شدند و برخی از تشکیلات دموکراتیک نیز به دنبال آن منحل شد. اما پس از آن‌که در اواخر قرن نوزدهم بسیاری از لیبرال‌ها، سوسیالیست‌ها و اصلاح‌طلبان اروپایی، کلیسای کاتولیک را مانع توسعه‌ی اجتماعی و وحدت ملی می‌دانستند کلیسای کاتولیک نیز از موضعی تدافعی به نظریه‌پردازی درباره‌ی مواضع سیاسی و اجتماعی خود پرداخت و دموکراسی را به‌عنوان حکومت مشروع به رسمیت شناخت. در حقیقت ریشه‌ی دموکراسی مسیحی به واکنش کلیسای کاتولیک به مسائل جهان مدرن و مواضع لیبرالیسم و سوسیالیسم و ناسیونالیسم باز می‌گردد.

مهم‌ترین نظریه‌پرداز دموکراسی مسیحی، ژاک مارتین (1973 ـ 1882م) فیلسوف کاتولیک فرانسوی بود. وی در آثار مختلف خود به ویژه در کتاب «مسیحیت و دموکراسی» (1942م) استدلال کرد که کثرت‌گرایی سیاسی، آزادی و تشخص انسان (مفهومی‌ برتر از مفهوم فردیت در لیبرالیسم) است به همین دلیل دموکراسی مناسب‌ترین نظام سیاسی برای تأمین آزادی و تشخص انسان می‌باشد. همچنین در دموکراسی، کثرت‌گرایی دینی محفوظ می‌ماند و دولت نسبت به آئین‌ها و ادیان متفاوت تساهل نشان می‌دهد.[3]

امروزه در غالب کشورهای اروپایی به ویژه کشورهای کاتولیک مذهب، کلیسا نیز با بسیاری از اندیشه‌ها و گرایش‌های دموکراتیک هماهنگ شده و آن‌ها را به‌عنوان مبنای عمل دموکراتیک می‌پذیرد. از این‌ رو دموکراسی مسیحی امروزه به صورت اندیشه‌ای رایج در بیشتر کشورهای اروپایی مطرح است و در برخی از آن‌ها احزاب دموکرات مسیحی دارای قدرت بسیاری هستند.

احزاب دموکرات مسیحی اروپا

علی‌رغم این‌که امروزه کلیسا و روحانیون مسیحی نقش فعالی در سیاست و حکومت کشورهای اروپایی ندارند، اما هنوز مذهب بر زندگی سیاسی آن کشورها نقش تأثیرگذاری دارد و یکی از عوامل تکوین احزاب سیاسی در بیشتر کشورهای اروپایی، تعارضات و شکاف‌های مذهبی موجود در آنهاست. مذهب و تعلقات مذهبی نقش مهمی‌ در شکل‌گیری نگرش‌ها و گرایش‌های سیاسی افراد و گروه‌ها داشته است. احزاب دموکرات مسیحی بر پایه‌ی همین تعلقات مذهبی شکل گرفته‌اند و دموکراسی مسیحی، عنوانی است که برای ایدئولوژی این احزاب که با کلیساهای مسیحی و غالبا کاتولیک متحدند به کار برده می‌شود. هر چند دموکراسی در صحنه‌ی سیاست اروپا سابقه دیرینه‌ای دارد اما شکل‌گیری احزاب دموکرات مسیحی تنها به حدود یک قرن پیش برمی‌گردد.[4]

شکل‌گیری این احزاب در اروپا در حقیقت، نوعی قدرت‌یابی سیاسی مجدد کلیسا و بازگشت دوباره به صحنه‌ی سیاسی تلقی می‌شود. هر چند همیشه رابطه‌ی احزاب با واتیکان مطلوب نبوده است، اما در کشورهایی که کلیسا از موقعیت نیرومندی برخوردار است گرایش‌های ضد کلیسایی امکان تکوین پیدا نمی‌کنند. به‌عنوان نمونه در کشورهای اسپانیا و پرتغال کلیسا خود جزئی از طبقه‌ی مسلط به حساب می‌آید. در انگلستان و سایر کشورهای پروتستانی نیز کلیسا غالبا هماهنگ با طبقه‌ی حاکمه است. اما در فرانسه بر اثر تصویب قانون تفکیک دین از دولت در سال 1905میلادی، مسیحیت دارای نفوذ چندانی نبوده و تنها در دهه‌ی 1930م بود که با تأسیس «حزب دموکراتیک مردمی» دموکراسی مسیحی شکل سازمان‌یافته‌ای به خود گرفت و پس از جنگ جهانی دوم با عنوان «جنبش جمهوری‌خواهی مردمی» تا سال 1969 فعال بود و پس از آن از نظر سیاسی و اجتماعی گرایش‌های محافظه‌کارانه شدیدی پیدا کرده است.

در ایتالیا در مقایسه با فرانسه کلیسا و مذهب نقش بارزتری در سیاست ایفا کرده است. در این کشور حزب دموکرات مسیحی که طرفدار ارزش‌های مذهبی است وزنه‌ی سیاسی مهمی‌ در آن کشور به شمار می‌رود. در دوران جنبش وحدت ملی ایتالیا به علت اختلافاتی که میان کلیسا و دولت پیش آمد پاپ طی حکمی‌ در سال 1871م کاتولیک‌ها را از هر گونه مداخله در سیاست باز داشت اما این محدودیت به تدریج برطرف گردید و در سال 1918م ممنوعیت مشارکت کاتولیک‌ها در سیاست لغو گردید و به دنبال آن «حزب مردمی» بر اساس اعتقادات دموکراسی مسیحی تأسیس شد. این حزب مقدمه‌ی تکوین حزب دموکرات مسیحی ایتالیا بود که تا سال 1994 حزب حاکم اصلی به شمار می‌رفت.[5] پس از سال 1998 احزاب دموکرات مسیحی در روسیه و دیگر کشورهای اروپای شرقی نیز شکل گرفتند. احزاب دموکرات مسیحی دارای یک سازمان بین‌المللی نیز می‌باشند و بزرگترین گروه متحد حزبی در پارلمان اروپا را تشکیل می‌دهند. به‌طور کلی دموکراسی مسیحی و احزاب دموکرات مسیحی در کشورهای اروپایی به منظور حمایت از مواضع اجتماعی کلیسای کاتولیک پدید آمدند و با الهام از اصول مسیحیت به دفاع از دموکراسی پرداختند. این احزاب روی هم رفته احزاب معتدل و میانه‌رو هستند و با افراط‌گری‌های چپ و راست مقابله می‌کنند. در قرن نوزدهم این حزب‌ها اغلب ضد امپریالیسم، ضد سوسیالیسم و ضد یهود بودند.[6]

مقاله

نویسنده عباس عمادي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

دیکتاتور مصلح

No image

الیت elite

No image

کالوینیسم Calvinism

Powered by TayaCMS