كلمات كليدي : انقلاب سفید، انقلاب شاه و ملت، رفراندوم، اصلاحات آمریكایی، محمدرضا پهلوی، اصلاحات اراضی.
نویسنده : فاطمه امانی توانی
گر چه پس از کودتای 28 مرداد 1332 و استقرار دوباره رژیم پهلوی، حکومت مطلقه و استبدادی شاه تحکیم و تثبیت شد، اما در سال 1339، همزمان با تحولاتی که در صحنۀ سیاست بین المللی روی داد، شاه ناچار به تجدید نظر در سیاستهای خود گردید. با پیروزی جان، اف کندی در ریاست جمهوری آمریکا، برای جلوگیری از قیامهای مردمی در جهان سوم که احتمال سرنگونی رژیمهای وابسته به بلوک غرب، به ویژه آمریکا را در پی داشت، رهبران آن کشورها را به انجام اصلاحاتی بر اساس دکترین خود تشویق و ترغیب نمود.
در ایران نیز همراه با دیگر کشورهای جهان سوم این اصلاحات در قالب فضای باز سیاسی، اصلاحات اراضی، لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی و اوج آن به عنوان «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و ملت» که به طور فراگیر تمام جنبههای زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه سنتی ایران را در بر میگرفت، تجلی یافت.
محمدرضا پهلوی در کتاب «پاسخ به تاریخ» هدف خود را از انقلاب سفید اینگونه بیان میکند: «من یک هدف بیشتر ندارم و هرگز آن را پنهان نکردم و آن سازندگی ایرانی مترقی وتوانا بود که مردمش هم از مواهب و مزایای تمدن مادی برخوردار باشند و هم از اعتلای معنوی و اخلاقی و فرهنگی.
در سال 1322، من هدفهای اصلی سیاست اقتصادی و اجتماعی کشورم را در 5 موضوع خلاصه کردم: نان، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش برای همگان؛ بر اساس پنج اصل فوق و به تناسب تدریجی جامعۀ ایرانی و نیازهایش، اندک اندک اصول و مبانی دیگری برای سیاست اقتصادی و اجتماعی کشور اعلام نمودم، که دستاورد آنها اصول انقلاب سفید ایران است که عبارتند از:
1-اصلاحات ارضی و الغای نظام ارباب و رعیتی؛
2-ملی کردن جنگها و مراتع؛
3- تبدیل کارخانههای دولتی به شرکتهای سهامی و فروش سهام آنها جهت تضمین اصلاحات ارضی؛
4-مشارکت کارگران در سود خالص کارخانهها؛
5- تجدید نظر اساسی در قانون انتخاب به منظور اعطای حقوق کامل و برابر سیاسی به زنان؛
6-ایجاد سپاه دانش، به منظور سواد آموزی و اشاعۀ فرهنگ در روستاها».
شاه ابتدا این شش اصل را به عنوان اصول انقلاب سفید بیان کرد و به تدریج 13 اصل دیگر به آن اضافه کرد که هر یک به اقتضای تحول جامعه و توسعۀ امکانات ملی و پیدایش نیازها و مقتضیات جدید ارائه گردید که عبارت بودند از:
7- سپاه بهداشت؛ 8- سپاه ترویج و آبادانی؛ 9- خانههای انصاف در روستاها؛ 10- ملی کردن تمام منابع آبهای زیرزمینی کشور؛ 11- نوسازی شهرها و روستاها؛ 12- انقلاب اداری و آموزشی؛ 13- تامین امکان فروش سهام واحدهای بزرگ صنعتی به کارگران؛ 14- مبارزه با تورم و گران فروشی؛ 15- آموزش رایگان و اجباری در هشت سال اول تحصیل؛ 16- تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدارس؛ 17- تعمیم بیمههای اجتماعی به همۀ ایرانیان؛ 18- مبارزه بامعاملات سوداگرانۀ اراضی و اموال غیرمنقول؛ 19- مبارزه با فساد.[1]
اصول انقلاب سفید در ظاهر اصول خوبی به نظر می رسید؛ ولی، از آنجا که این اصول در واقع توسط آمریکا طراحی و به سران کشورهای وابسته به غرب و جهان سوم توصیه شده بود و بدون در نظر گرفتن شرایط خاص سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران برنامهریزی شده بود، لذا حاوی جنبههای ضدمذهبی بوده و به دلیل تامین منافع بیگانگان، استقلال کشور را خدشه دار و امنیت و منافع ملی ایران را نقض میکرد و هدف آن گسترش نفوذ آمریکا و اسرائیل و تحکیم و تثبیت موقعیت قدرت شخصی شاه و دربار وی در مقابل تضعیف و سرکوب نیروهای ملی و مذهبی مبارز و به ویژه روحانیت بود. نیروهای سیاسی و اجتماعی ایران و امام که در رأس نیروهای مخالف بودند در دو بعد به مخالفت با این اصول پرداختند:[2]
از لحاظ شکلی: امام (ره) ضمن ایراد به اصل برگزاری رفراندوم، آن را غیر قانونی تلقی نمودند؛ زیرا در قانون اساسی کشور، برگزاری همه پرسی پیش بینی نشده بود.
عدم صلاحیت رژیم در برگزاری رفراندوم، عجلهای بیش از حد در برگزاری رفراندوم، ناآگاهی مردم از ماهیت و زوایای پنهان انقلاب سفید، زور، ارعاب و تطمیع مردم توسط رژیم برای شرکت در انتخابات، عدم حضور گستردۀ مردم در پای صندوقهای رأی و تقلب در رأی گیری از جمله ایرادات شکلی وارد به رفراندوم بود.[3]
از لحاظ ماهوی: امام به اهداف سیاسی رژیم شاه مشکوک بودند و آن را مغایر با احکام شریعت اسلامی تلقی میکردند. امام معتقد بودند برنامههای اصلاحی رژیم از اجانب آمریکا و اسرائیل توصیه شده و تامین کننده منافع کوتاه مدت و بلند مدت آنان است لذا، موجب تضییع حقوق عمومی مردم و منافع ملی ایران میشود و استقلال کشور را خدشهدار مینماید.[4]
اعتراضات مردم و روحانیون با این اصول انقلاب سفید تا وقوع قیام 15 خرداد 1342 ادامه یافت.
به رغم همۀ مخالفتها این رفراندوم در 6 بهمن برگزار شد و پس از آن سرکوب حرکتهای مخالف، با شدت بیشتری از سرگرفته شد و صدها نفر از روحانیون و مردم دستگیر و بازداشت شدند و دستور اعزام طلبهها به خدمت سربازی از سوی شاه صادر شد.
انقلاب سفید نتایج مختلفی بر جای گذاشت که از مهمترین پیامدهای اقتصادی آن میتوان به تقسیم و قطعه قطعه شدن زمینهای کشاورزی، کاهش تولیدات کشاورزی به علت حذف نظام ارباب رعیتی و در سطح بالاتر کاهش نقش کشاورزی در اقتصاد ملی اشاره کرد؛ از مهمترین پیامدهای انقلاب سفید در زمینه اجتماعی و فرهنگی، حذف مالکین بزرگ، مهاجرت گسترده به شهرها و رواج گسترش فرهنگ غرب در جامعه و در زمینه سیاسی مهمترین پیامد آن، مخالفت نیروهای ملی و مذهبی با اصول آن بود که منجر به انقلابی شدن مردم و آمادگی شرایط برای وقوع قیام بر علیه رژیم شاه در 15 خرداد 1342 شد.[5] که این قیام نقطۀ عطفی در مبارزات گروههای مبارز بود و در حقیقت زمینهساز انقلاب اسلامی در سال 1357 گردید.