دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ایمنی از مکر خدا

No image
ایمنی از مکر خدا

كلمات كليدي : مكر، مكر خدا، ايمني از مكر خدا، استدراج، خوف

نویسنده : مصطفي همداني

علمای اخلاق اسلامی، این صفت را از صفات رذیله متعلق به قوه غضبیه، دانسته‌اند.[1] امن از مکر الهی در روایات جزء گناهان کبیره معرفی شده است[2] و علمای اخلاق، این صفت را نوعی افراط در رجا و امیدواری به خدا دانسته[3] و مبتلایان به آن را داخل در گروه فریب‌خوردگان و مغرورین به خداى تعالى‌ می‌دانند.[4]

این مفهوم بسیار مهم اخلاقی، توسط آیه‌ی شریفه‌ی :

«أَ فَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»[5]

معرفی شده است و در روایات و دعاها و رفتار عملی اولیای دین(ع) و کلمات علمای اخلاق، مورد توجه فراوان قرار گرفته است.

«مکر خدا»، ترکیبی مجازی است[6] و"مکر" به معناى این است که شخصى دیگرى را غافل‌گیر کرده و به او آسیبى برساند[7] و نوعی پنهانی بودن در این نیرنگ و غافلگیری در معنای اصلی آن نهفته است.[8] همانطور که خدای متعال در قرآن، مکر خود را به گونه‌ای می‌داند که انسان‌ها آن‌را حس نمی‌کنند.[9] بنابراین مکر خدا، نهانی‌تر و نامحسوس‌تر از مکر غیر او خواهد بود.

امن از مکر خداوند به معنی ایمن بودن از سلب عطایای الهی توسط خدای متعال است.[10] به این معنی که آدمى از عذاب الهى و امتحانات او ایمن نشیند و از عظمت و جلال او واهمه نداشته، و در دل اندیشه مؤاخذه او را نداشته باشد.[11]

ایمنی از مکر خدا در قرآن و روایات

خدای متعال مردم را بر ایمنی از مکر خدا سرزنش کرده و می‌فرماید چرا چنین روحیه‌ای یافته‌اند و حال آن‌که از مکر خدا، جز زیانکاران در امان نیستند.[12]

امام سجاد(ع) در دعا عرضه می‌دارد: خدایا! تو شایسته‌اى که صدّیقین به (رحمت) تو مغرور نشوند و گناهکاران از (عفو و گذشت) تو نااُمید نگردند.[13]ائمه(ع) بارها در دعاها چون دعای سحر[14] از خدا می‌خواهند مورد مکر قرار نگیرند. امام علی(ع) از خصوصیات فقیه واقعی را این دانسته‌اند که نه مردم را از رحمت خدا مایوس کند و نه از مکر خدا ایمن کند.[15] ایشان می‌فرماید: هر کس از مکر خدا ایمن شود، نابود می‌شود.[16]

صفوان جمال می‌گوید من خود دیدم که امام صادق(ع) قبل از تکبیر نماز رو به قبله دعا کرد:

«خدایا مرا از رحمتت مایوس نکن و از مکرت در امان مدار. زیرا تنها زیان‌کارانند که خود را از مکر تو در امان می‌انگارند‌.»[17]

و همین فرد می‌گوید: پشت سر امام صادق(ع) نماز گزاردم. امام بعد از نماز سر خود را پائین انداختند و فرمودند: بار خدایا مرا از مؤاخذه خود در آسایش قرار نده و بعد از آن با صداى بلند فرمودند: فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ‌ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ‌.[18] شاید حضرت هم قبل از نماز و هم بعد از نماز هر دو این دعا را داشته است.

عوامل ایجاد یا تقویت امنیت روحی نسبت به مکر الهی

موارد زیر را می‌توان به عنوان عوامل بنیادی[19] در ایجاد این صفت رذیله معرفی کرد:

1.جهل به صفات خدای متعال و افعال او در اداره‌ی عالم: همانطور که خدای متعال دارای صفات جمالیه چون لطف و رحمت و بردباری و غفران و... است، دارای صفات جلالیه چون انتقام، مکر الهی، شدت عقاب و ذلیل کننده نیز هست.[20] ایمنی از مکر الهی در مرتبه پس از کفر قرار دارد؛. زیرا عین جهل به خدای متعال است و کسی که او را بشناسد، امکان ندارد از مکر او در امان باشد[21] نقص معرفتی انسان به خدا به چند صورت می‌تواند منشا این حالت روانی گردد:

1. اعتقاد به این‌که حقّ تعالى قادر نیست از او سلب نعمت کند.

2. اعتقاد به این‌که هر چند او بسیار گناه کند اما باز هم خدای متعال نسبت به او لطف دارد و نعمتش را از او سلب نمی‌کند.

3. اعتقاد به این‌که اصلاً گناهان منشأ سلب نعمت‌ها توسط خدای متعال نمى‌شود.[22]

4.جهل به ابتلا و امتحانات الهی.

5.عدم اعتقاد به محاسبه روز قیامت و جزا دادن اعمال از نیک و بد.[23]

6. اعتقاد کاملاً مخالف با منطق قرآن-که خدا در دنیا با نعمت‌هایش به ما احسان کرده و احسان دلیل محبت است پس خدا ما را دوست دارد و هر کس کسى را دوست داشته باشد در آینده هم به او احسان مى‌کند.-[24]

2.عجب و افتخار: افتخار به دین یا به تقوى، طاعت، کمال، معرفت، علم خود،[25] اعتماد بر طاعت و عبادت خود است.[26]

علایم

ایمنی از منکر الهی یک صفت باطنی است که گاهی در اعماق قلب انسان به آرامی حرکت و نموّ می‌کند و برای شناسایی این بیماری کشنده لازم است به نوعی رویکرد علامت‌شناسانه (سمیولوژیستیک) روی آورد. علائم زیر در این زمینه قابل معرفی است:

1. تکبر در مقابل خلق خدا و تحقیر آنان: زیرا از عاقبت کار خود بیم ندارد که خود را برتر از مردم می‌پندارد و آنان را حقیر می‌شمارد؛ چه بسا او بدعاقبت شود و آنان خوش‌عاقبت گردند.[27]

2. اصرار بر گناه: یعنی توبه نکردن از گناه و ترک نکردن آن؛ همانطور که امام جواد(ع) می‌فرمایند: اصرار بر گناه، نوعی ایمنی از مکر خداست.[28]

3. عیبجویی از مردم و فراموشی گناه خود: همانطور که امام صادق(ع) فرمود: هرگاه دیدید کسی گناهان مردم را پی‌جویی می‌کند و گناه خود را فراموش کرده است، بدانید که مورد مکر الهی قرار گرفته است.[29]

4. بقای نعمت‌ها و تداوم آن با وجود ارتکاب گناهان: البته باید در نظر داشت که گناهان و بقای نعمت‌ها برای هر کس به فراخور جایگاه اوست؛ به عنوان مثال حاج ملا هادی سبزواری(ره) از بزرگان اخلاق و حکمت درباره‌ برخی صاحبان کشف و کرامت -که گرفتار مکر الهی هستند- می‌گوید: حتی ممکن است فردی که دارای کرامات و خوارق عادات باشد[30]، به این امنیت برسد و نگرفتن این حالات از او با وجود سوء ادب، مکر خدا با اوست.[31]

آثار

قرآن کریم و روایات شریفه، آثار بسیار هولناکی برای این رذیله بیان کرده‌اند که در مورد کم رذیله‌ای تا این اندازه به عواقب سوء آن هشدار داده شده است. این آثار و عواقب عبارتند از:

1.استدراج: امام صادق(ع) درباره استدراج فرمود: معنی آن این است که بنده‌ای گناهی بکند و سپس بر آن گناه مجازات نشود و نعمت‌های او ادامه یابد تا از استغفار غافل شود[32] و این غفلت او از استغفار، همان ایمنی او از مکر الهی است.

2.انتقام ناگهانی: خدای متعال درباره این افراد می‌فرماید: درهاى همه چیز (از نعمتها) را به روى آنها گشودیم تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) در این هنگام، همگى مأیوس شدند (و درهاى امید به روى آنها بسته شد).[33]

3.ابتلا به بلاهای بزرگ: امام علی(ع) می‌فرماید: هر که از مکر خدا ایمن شود امان او باطل شود[34] و منظور این است که خدای متعال او را امان نمی‌دهد و به بلائى عظیم گرفتار می‌سازد تا بطلان گمانش بر او ظاهر شود[35] و همانطور که امام هادی(ع) می‌فرماید: سرانجام قضای قطعی الهی بر او فرود می‌آید.[36]

درمان

همانطور که در سبب‌شناسی این رذیله بیان شد، اسباب کلی آن بر دو گونه‌اند و به همین جهت توصیه‌های مورد توجه در درمان این صفت مرگبار قلبی نیز در دو بخش کلی بینشی و کنشی در چهار محور بیان می‌شود که سه محور آخر آن را توصیه‌های کنشی (رفتاری) تشکیل می‌دهد:

1. تصحیح اعتقاد نسبت به صفات و افعال خدای متعال: این‌ افراد لازم است با در نظر گرفتن چند اصل خداشناسانه که صفات و افعال او را به درستی معرفی می‌کنند و به طور خاص برای درمان این روحیه توصیه شده‌اند به درمان بُعدِ شناختی این بیماری مهلک بپردازند:

‌أ.خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: به بندگانم خبر ده که من آمرزنده و مهربانم و عذاب من عذابى دردآور است.[37] چنان که در ادامه‌ی این آیه، سخن از فرشتگان میهمان حضرت ابراهیم(ع) است که از طرفی براى او بشارتی آورده بودند که هیچ انتظارش را نداشت و از طرف دیگر براى قوم لوط(ع) عذاب آورده بودند.[38] علامه‌ی طباطبایی(ره) می‌گوید: این آیه از نظر قواعد تفسیری[39]، می‌خواهد بفهماند: مغفرت و رحمت و الیم بودن عذاب، به آخرین درجه و نهایت حد خود رسیده‌اند، به طورى که دیگر نمى‌توان با هیچ مقیاسى آنها را اندازه‌گیرى نمود، و چیزى را با آنها قیاس کرد.[40] همانطور که امام عصرعجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در فرازهای آغاز دعای افتتاح عرضه می‌دارد: من یقین دارم که تو در جای رحمت و عفو، رحیم‌ترین هستی و در جایگاه کبریا و عظمت، شدید‌ترین مجازات‌کننده هستی.[41]

‌ب. نعمت‌ها و لذات دنیا نه فقط نشانه‌ اعتبار نزد خدای متعال نیست، بلکه غالباً به عکس است؛ همانطور که امام علی(ع) فرمود: ای مردم، باید در نعمت‌های خدا ترسناک باشید همانطور که از عذاب او هراسان هستید؛ زیرا هر کس امکانات او رو به فزونی نهد اما آن را استدراج الهی نبیند، از چیز هولناکی خود را در امان پنداشته و هرکس مشکلاتی برایش پیش آید و آن‌ را امتحانی نبیند (که با آن می‌تواند به درجاتی برسد)، یقیناً نعمتی را ضایع کرده است.[42]

2. ریشه‌کنی صفاتی که اسباب این حالت روحی هستند: و بخشی از این علل که به دست آمدند، پیش از این ذکر شدند.

3. خوف الهی به‌ویژه خوف از سوء عاقبت: زیرا تا فرد از صراط نگذرد و عاقبت نیک نیابد، نباید خود را از مکر خدا ایمن بداند.[43] خوف ضدّ این رذیله است[44] که رغبت به دنیا و شهوات و ریشهی رذایل را نابود می‌کند و آثار حزن در رفتار ظاهر می‌شود.‌[45] اگرچه برای کسى که گناهان آشکار و پنهان را ترک کرده، شایسته و اصلح این است که ترس و امید او مساوى و بر حدّ اعتدال باشد، اما کسى که گرفتار بیمارى امن از مکر و عذاب خدا و غرور باشد، خوف براى او بهتر است.[46]

4. عمل به سیره‌ اهل‌بیت(ع): استعاذه و دعا و اظهار عجز مداوم به بارگاه الهی جهت استمداد از حضرت پروردگار جهت تکرار مدام و به‌خاطرسپاری مساله‌ مکر الهی و هشدار به خود و ده‌ها اثر دیگر که بر تأسی از ایشان در این عمل نهفته است.

پاسخ به یک سوال مهم

آیا خوف از مکر خدا در انسان‌های کامل که جزء مخلصین(به فتح لام) هستند و قرآن کریم فرموده است شیطان بر ایشان تسلط ندارد[47] نیز وجود دارد؟

خواجه نصیرالدین طوسی(ره) در این زمینه می‌گوید: خوف از مکر خدا در مرتبه سلوک و طریق کمال است که در سالک وجود دارد و لازم است که باشد و هر امن در این مقام که به سبب زوال این خوف در دل ایجاد شود، مقتضى نابودی او است اما اهل کمال از این خوف و حزن مبرّا هستند؛ زیرا قرآن کریم می‌فرماید: «ألا انّ اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون.»[48] و سالک چون به درجه رضا برسد خوف او به امن تبدیل شود؛ همانطور که قرآن کریم می‌فرماید: «أولئک لهم الأمن و هم مهتدون».[49] چنین شخصی هیچ ناپسندی را ناخوش نمی‌دارد و نسبت به هیچ چیز خواستنی، رغبت ندارد و این امن به سبب کمال است، چنانکه احساس امنیت در جایی که باید خوف بر سالک غالب باشد (یعنی وقتی در مسیر سلوک است) به سبب نقصان است.[50]

در این‌جا باز سوال می‌شود پس چرا ائمه‌ی اطهار(ع) نیز در دعاها این‌همه استعاذه از این صفت داشته‌اند؟

پاسخ این سوال این است که عبادت آنان گرچه به جهت حصول استکمال و تحصیل مقام قرب معنى ندارد اما اتیان عبادات براى چنین شخصى به عنوان دیگرى که همان مقتضاى حصول کمال[51] است خواهد بود.[52] لذا همیشه لوازم عالم ملک و ملکوت را مراعات مى‌کنند و بلکه از کوچکترین حکمى از احکام یا ادبى از آداب یا حالى از حالات متناسب با این عوالم، دورى نخواهند نمود و در عین حال نیز توجّه به عوالم عالیه را حفظ می‌فرمایند.[53] امام صادق(ع) می‌فرماید: روزی رسول خدا(ص) و جبرئیل از اشتعال جهنم و شدت خوف الهی گریستند و خدای متعال فرمود: گرچه من شما را از گناه و دوزخ ایمن کردم اما همواره چنین خائف باشید.[54]

تحلیل کلامی-روایی نسبت دادن مکر به خدای متعال

نسبت دادن مکر به خداوند، وقتى از خداى تعالى صحیح است که به عنوان مجازات صورت بگیرد؛ یعنی انسان معصیتى کند که مستحق عذاب شود، و خداوند او را از آنجایى که خودش نفهمد عذاب نماید و یا سرنوشتى براى او تنظیم کند که او خودش با پاى خود و غافل از سرنوشت خود به ‌سوى عذاب برود و اما مکر ابتدایى و بدون اینکه بنده معصیتى کرده باشد، حتما صدورش از خداوند ممتنع است.[55] از امام رضا(ع) درباره آیاتی که مسخره کردن، مکر و نیرنگ به خدای متعال نسبت می‌دهند سوال شد و حضرت فرمود: خداى تبارک و تعالى استهزاء، ریشخند و مکر نمی‌کند و فریب نمی‌دهد و لیکن آن جناب ایشان را جزاء می‌دهد و خدا از آنچه ستمکاران می‌گویند بسیار برتر است.[56]

مقاله

نویسنده مصطفي همداني
جایگاه در درختواره رذائل اخلاقی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پیمان صلح پاریس

پیمان صلح پاریس

یکی دیگر از پیمان‌های ننگینی که در زمان سلطنت ناصرالدین شاه بین ایران و انگلیس بسته شد، پیمان صلح پاریس بود که انگلیس به دلیل تصرف هرات، توسط ایران، چندین شهر جنوب ایران را تصرف کرد، که منجر به بستن پیمان بین دو کشور گردید.
پیمان سعدآباد

پیمان سعدآباد

سیاست خارجی ایران قبل از جنگ جهانی دوم و در زمان رضاخان، بر مبنای استوار ساختن موقعیت خود در برابر دو قدرت شوروی و انگلیس بود.
No image

جان میلتون John Milton

پر بازدیدترین ها

No image

مهاجرت کبری

No image

دیکتاتور مصلح

No image

مهاجرت صغری

No image

جیمز دیویس

Powered by TayaCMS