حزب مردم، حزب اكثريت، حزب اقليت، حزب مليون، اسدالله علم، منوچهر اقبال، حزب رستاخيز، يحيي عدل، ناصر عامري، علينقي كني
نویسنده : محمد علی زندی
پس از کودتای 28مرداد1332 و قدرتیابی مجدد محمدرضا پهلوی، ایران شاهد استبدادی دوباره بود. در قالب این استبداد محمدرضا دست به ایجاد اصلاحاتی در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زد. در راستای اصلاحات سیاسی، شاه در سیاست خارجی با امریکا همگامی بیشتری از قبل نشان داد. در صحنهی داخلی پس از تثبیت اوضاع، سیستم دو حزبی را به نمایش گذاشت. این کار بهعلت مشکلاتی که در خارج و داخل کشور برای او وجود داشت و همچنین منافعی که برای وی در برداشت به تبعیت از کشورهای غربی بهویژه انگلیس و امریکا در ایران انجام گرفت. در این سیستم، حزب اکثریت، ملیون و اقلیت، مردم نام داشت.[1]
شکلگیری حزب مردم
بعد از ابراز تمایل شاه برای برقراری سیستم دو حزبی در سخنرانیها، طرفداران وی به تکاپو افتادند تا زمینهی ایجاد چنین احزابی را بوجود آورند. اولین قدم در راه تأسیس حزب را بعد از کودتای 28مرداد1332، اسدالله علم دوست نزدیک شاه برداشت.[2] او موجودیت حزب مردم را در روز پنجشنبه 26اردیبهشت1336 با همکاری و مشارکت عدهای از روشنفکران و دانشگاهیان در مصاحبهای مطبوعاتی تشکیل حزب مردم را اعلام و اهداف این حزب را تشریح کرد و گفت اعضای مؤسس حزب 25نفرند ولی فعلا 14نفر از اعضای مؤسس معرفی میشوند[3] که عبارتند از:
امیراسدالله علم، پروفسور یحیی عدل، دکترامیر بیرجندی، محمد الهی، مهندسمهدی شیبانی، دکترحسن ستوده تهرانی، مهندسکیقباد ظفر، دکترموسی عمید، دکتراحمد فرداد، دکترحسن افشار، دکترمحسن مظاهری، دکترعلی معارفی، دکترپرویز ناتلخانلری، دکترعلیاکبر بینا.[4]
عَلَم هدف حزب را از لحاظ رژیم سیاسی، حفظ و استقلال و تمامیت ارضی و جغرافیایی سیاسی کشور، حفظ کلیهی آزادیهایی که قانون اساسی و منشور سازمان مللمتحد و اعلامیهی حقوقبشر به همهی افراد داده و از لحاظ سیاست خارجی حفظ و ایجاد رابطهی حسنه و حسن تفاهم کامل را با کلیه کشورهائی که به استقلال و تمامیت ارضی کشور ما احترام میگذارند، اعلام داشت و از لحاظ رژیم اقتصادی، اصلاحات در امور کشاورزی، صنعتی، بازرگانی، اداری، اجتماعی و فرهنگی را اعلام کرد.[5]
با تشکیل حزب مردم، کشور بسوی سیستم حزبی مطلوب شاه در حرکت بود اما به این حزب، و حزب رقیب(ملیون) که پس از چندی به وجود آمد ایراداتی وارد بود که مهمترین آن منشأ غیرمردمی آنها، و ایجاد احزاب از بالا بود بههمین جهت این احزاب را فرمایشی و یا دستوری خواندند و حتی این دو ارگان(حزب مردم و ملیون) به عنوان احزاب بله و البته قربان مشهور شدند.[6]
مرامنامه حزب مردم[7]
مرامنامهی حزب مردم گرچه حاوی نکات تازهای بود و شرایطی آرمانی را برای جامعه ترسیم میکرد ولی بارها در طول عمر این حزب، دستخوش تغییر و تحول گردید. اولینبار پس از تصویب و اجرای لوایح ششگانه، اولیای حزب مدعی شدند که دیگر مسئله تساوی زن و مرد، اصلاحات ارضی و سهیمکردن کارگران در عواید کارخانهها که با تصویب طرح ششگانه، جزء اصول قطعی مملکتی درآمده نمیتواند جایی در مرامنامهی یک حزب مترقی داشته باشد، بلکه باید مرامنامه این حزب متناسب با شرایط زمان در جهت ترقی، تکامل یابد بنابراین حزب درصدد برآمد تا برای هماهنگی کامل با انقلاب سفید و مصوبهی ششم بهمن در مرامنامهی خود تجدیدنظر کند. برای بار دوم پس از دهسال مرامنامهی حزب در کنگرهی چهارم مورد تجدیدنظر قرارگرفت و اصلاحاتی که در آن انجام پذیرفت. زیرا ناصر عامری دبیرکل وقت حزب معتقد بود در دهسال گذشته تحول بسیاری در زمینههای گوناگون صورت گرفته و لازم است که حزب آرمانها و اصول عقاید خود را با آنچه مملکت بدان نیاز دارد منطبق کند.
مختصری از مهمترین مواد مرامنامه آخر عبارت است از:
اصول عقاید سیاسی:
الف) سیاست داخلی: آزادی فعالیت سیاسی شامل آزادی اندیشه، تدوین و نشر عقاید و افکار و اجتماعات، بیتبعیضبودن قانون نسبت به همهی مردم، استقلال کامل قوهی قضائیه، تفکیک امور محلی از امور مملکتی و سپردن کارهای محل به خود مردم.
ب) سیاست خارجی: حفظ و استقلال و تمامیت جغرافیایی کشور، رعایت اصول منشور مللمتحد، حمایت از همهی ملتها، همزیستی مسالمتآمیز و عدم دخالت در امور داخلی کشورها، توجه به توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و موقعیت سیاسی کشورهای توسعه نیافته.
اصول عقاید اجتماعی:
مقدم بودن منافع اجتماع بر منافع فرد، حق داشتن کار برای تمام ملت ایران، تأمین اجتماعی در برابر بیکاری، بیماری، حادثه، معلولیت، و پیری، ایجاد تعاونیها، گسترش اتحادیههای صنفی و کارگری، حمایت از محیط زیست، کاهش فاصلهی حقوق و دستمزدها، دگرگونشدن نظام اداری کشور همگام با دگرگونی اجتماعی و نیازهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، از بین رفتن تبعیض در دستگاه اداری، تأمین مسکن برا ی عموم مردم، تنظیم خانواده و نظارت بر جمعیت، و رابطهی کارگر و کارفرما به سود جامعه تنظیم، ارشاد و اداره شود.
اصول عقاید اقتصادی:
منابع ملیشده در مالکیت دولت، صنعتیشدن همراه با رشد بخش کشاورزی، عادلانهبودن رابطهی تولید و توزیع و مصرف، ایجاد تسهیلات لازم و ارشاد و راهنمایی بخش خصوصی، بازرگانی خارجی در کنترل دولت و بازرگانی داخلی با ارشاد دولت در دست بخش خصوصی، تأمین اعتبار کافی برای بخشهای گوناگون توسط نظام بانکی، نظام مالیاتی تصاعدی، تشویق فعالیت بخش خصوصی در کشاورزی، حفظ منابع طبیعی برای نسل آینده.
وظایف حزب مردم
اولین وظیفهی حزب، شرکت در انتخابات بود، این حزب میبایست در هر انتخاباتی چه موافق میل اعضا و اولیای حزب باشد یا نباشد و چه امید موفقیت داشته باشد یا نداشته باشد شرکت نماید، حتی اگر این عمل بهصورت اسمی باشد. دومین وظیفهی حزب، شرکت در مراسمی بود که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد، در هر مورد حزب میبایست با انتشار اطلاعیه شرکت خود را در مراسم مزبور اعلام کند. وظیفهی سوم، تعریف و تمجید از فرمانها و دستورات شاه و تبلیغ آن در بین اعضاء و مردم بود. حزب چنین وانمود میکرد که وظیفهی حزب نه انتقاد از فرمانهای شاه و بیان اشکالات احتمالی آنها که مراقبت در اجرای صحیح این فرمانها است.[8]
فعالیتها و عملکرد حزب مردم
در مجموع، فعالیت 17ساله این حزب را میتوان به پنج دوره تقسیم کرد:
1- دبیرکلی علم.
2- دبیرکلی یحیی عدل.
3- دبیرکلی علینقی کنی.
4- دبیرکلی ناصر عامری
5- دبیرکلی محمد فضائلی.
دبیرکلی علم
در ابتدای تأسیس حزب بیشترین فعالیت حزب برای عضوگیری اعضاء بود. عمدهترین یارگیری اسدالله علم در اولین سال تأسیس حزب مردم از میان نمایندگان مجلس شورای ملی دورهی نوزدهم صورت گرفت.[9] اسدالله علم در یارگیری از مجلس شورای ملی دورهی نوزدهم توانست حدود 40نفر را با خود همراه سازد و به عضویت حزب مردم درآورد. این تعداد در واقع از اعضای فعال حزب مردم شدند و در شورای مرکزی حزب به عضویت پذیرفته شدند.[10]
با گسترش روزافزون نوسازی اقتصادی و ایجاد کارخانجات جدید و افزایش جمعیت کارگری و مشکلات آنها، دیگر گروهی که حزب خواستار عضوگیری آنها بود کارگران بودند. حزب مردم در بهبود وضع کارگران و طبقات محروم جامعه در چارچوب ساختار سیاسی و اقتصادی موجود آن روز اقدامات مفیدی هم انجام داد. حزب طرحی را برای جلوگیری از اخراج کارگران به مجلس داد از طرفی برای حفظ جان کارگران و تأمین بهداشت آنان فعالیتهای وسیعی با همکاری حزب مردم شروع شد. در سال1337 نیز قانون کار برای کارگران به تصویب رسید. در این قانون ساعت کار کارگران روزانه 8ساعت تثبیت شد و در هفته یک روز تعطیل و در سال 12روز مرخصی با استفاده از حقوق، اجباری گردید.[11]
طبقهی محروم اجتماعی دیگری که مورد نظر حزب مردم قرار گرفت، کشاورزان بودند. علم سعی کرد با پشتیبانی از اصلاحات ارضی و شرکت در آن، خود را مدافع حقوق کشاورزان و تهیدستان روستایی نشان دهد. همچنین از طرف حزب مردم فعالیتها و تبلیغات مستمری برای جذب گروهها و جمعیتهای روشنفکری، افراد صاحب نفوذ و یا روحانیون صورت میگرفت.[12]
اولین کنگرهی حزب مردم در 26مهرماه1338 برگزار شد. علم در گزارش دبیرکلی خود در این کنگره در مورد علل ایجاد حزب و اهداف آن گفت:«حزب مردم برای تجسم و تقدس یک نیت پاک و وطنخواهانه و آزادمنشانه شخص اعلیحضرت محمدرضا پهلوی بوجود آمد. ما میخواستیم با تشکیل این حزب از شاهنشاه دموکراتمنش خود سپاسگذاری کنیم و قسمتی از این نیت بزرگوارانه را عملا تحقق بخشیم و اینک در آستانهی اولین کنگرهی حزبی میتوانیم با جرأت به شاهنشاه بزرگوار خود اطمینان بدهیم که حزب مردم به عنوان یک مکتب شاهدوستی آمادهی هرگونه جانبازی در راه نیات شاهنشاه است».[13]
در انتخابات مجلسبیستم(سال1339) حزب مردم موفق به کسب 40کرسی شد[14] اما با آشکار شدن تقلبات فراوان و تبانی و زدوبند حزب مردم بهعنوان اقلیت و حزب ملیون دکتراقبال نخستوزیر وقت بهعنوان حزب اکثریت این انتخابات توسط شاه باطل اعلام شد. با این ابطال اقبال از نخستوزیری استعفاء داد و علم نیز از رهبری حزب کنارهگیری کرد.
در این سال در تهران هفتهزار نفر آنکت حزبی را پر کرده و عضو رسمی حزب شده بودند. این تعداد در تمام شهرستانهای ایران به شصتهزار نفر نمیرسید.[15]
دبیرکلی پرفسور یحیی عدل
پس از استعفای علم و دبیرکلی عدل، حزب به میزان زیادی اهمیت خود را از دست داد. در بین سالهای1339 تا 1342، اغلب اعضاء و مقامات موثر آن از این حزب کنارهگیری کردند و عناصر باقیمانده در حزب نیز هیچگاه وحدتنظر لازم را نداشتند.
در خلال این سالها از باقیمانده اعضای فعال حزب در تهران به تدریج کاسته میشد و فعالیتهای حزب منحصر به تشکیل جلسات هفتگی در محل باشگاه حزب با حداقل10 و حداکثر 70نفر از اعضاء و کارگردانان حزب بود. در اواخر حکومت دکترامینی وضعیت حزب مردم، نظیر حزب ملیون چنان متزلزل شد که فقط حدود 28نفر در حزب مردم باقی ماندند.[16] برای رفع مشکلات و اختلافات درونی حزب و رکود ناشی از آن که حزب را در آستانه انحلال قرار داده بود، سرانجام عدل دومین کنگرهی حزب را در سال1340 با حضور 208نماینده تشکیل داد.[17]
در انتخابات دورهی بیستویکممجلس در سال1342، با 16نماینده بار دیگر نقش حزب اقلیت را در برابر حزب اکثریت ایران نوین بازی کرد.[18] پس از قتل منصور و کاهش فعالیتهای سیاسی حزب ایران نوین، حزب مردم با برگزاری سمینارهایی درصدد تجدید حیات خود برآمد. در اسفند1345 سومین کنگرهی حزبی با حضور 393نماینده برگزار شد.[19] در سال1346 در انتخابات دورهی بیستودوممجلس حزب مردم توانست 31نماینده به مجلس بفرستد.[20] در آذرماه1347 رهبری حزب و اعضاء آن به حضور شاه رسیدند. محمدرضا شاه این حزب را به فعالیت بیشتر تشویق کرد که این برخورد شاه منجر به گسترش فعالیتهای حزبی در تهران و شهرستانها شد.[21]
در سال1350، حزب مردم در انتخابات دورهی بیستوسوم شرکت کرد و توانست همچنان در نقش اقلیت 37کرسی مجلس را از آن خود کند.[22] عمده فعالیت دیگر حزب در این سال برگزاری کنگرهی چهارم با حضور 5681نماینده بود در این کنگره پرفسور عدل از دبیرکلی حزب استعفاء داد و علینقی کنی بهعنوان دبیرکل جدید انتخاب شد.[23]
دبیرکلی کنی
علنقی کنی در زمان تصدی 15ماههی دبیرکلی حزب سعی کرد اقداماتی را در زمینهی جلب توجه مردم و سرو سامان دادن به تشکیلات حزبی بهعمل آورد ولی قبل از توفیق در این مورد به علت بروز اختلافات در کادر رهبری از دبیرکلی استعفا داد.[24]
دبیرکلی ناصر عامری
با یک فاصله تقریبی یکساله، سرانجام در تاریخ6/4/1352، ناصر عامری رئیس وقت صندوق توسعهی کشاورزی در جلسهی شورای عالی حزب مردم به دبیرکلی حزب تعیین گردید ولی چون وی تا این تاریخ فعالیت قابل توجهی در حزب مردم نداشت از این رو عدهای از کادرهای قدیمی حزب این اقدام را تحمیلی از جانب دولت تلقی، و مبارزاتی را با کادر رهبری جدید آغاز کردند و عنوان نمودند ناصر عامری که مدتی است، عضویت حزب ایران نوین را پذیرفته شایستگی این سمت را ندارد. در نهایت این اختلاف منجر به اخراج این گروه به سردستگی مهندسجفرودی گردید.[25] عامری در دوران دبیرکلی خود روش رهبری فردی را در پیش گرفته و مشاورانی را از خارج حزب برگزیده بود و در بسیاری موارد اعضای کمیتهی مرکزی حزب مردم از طریق روزنامهها از سیاست حزب خود با خبر میشدند. سرانجام در هفتم دیماه1353 روزنامهی مردم مطلبی با عنوان«تصمیم کمیتهی مرکزی حزب مردم» انتشار داده و خبر از برکناری ناصر عامری از دبیرکلی حزب مردم داد.[26]
دبیرکلی محمد فضایلی و سرانجام حزب
بعد از برکناری عامری محمد فضایلی دبیرکل حزب شد. شخصیت وی برای دبیرکلی حزب اقلیت شایسته بود. با توجه به سوابق پیشین، وی سیاست عاقلانهای را در قبال دولت در پیش گرفت و معتقد بود:«چون هویدا نخستوزیر 12سالهی مملکت است و نسبت به انتقاد شدید حساسیت دارد چه بهتر که با وی از طرف حزب مردم ایجاد حسن تفاهم نماید. و چرا در روزنامه مطالب حاد عنوان گردد که هم به امر تحزب لطمه زند و هم موجب کدورت نخستوزیر شود؛ که به هر حال برای حزب اقلیت نتیجهی مطلوبی ندارد و دلیل آن هم رویه دولت یا دبیرکلهای سابق است.» بهطورکلی وی آرامش و سکون را بر جنجال و انتقاد ترجیح میداد و برنامههایی را در مورد سیاست خارج حزب دنبال میکرد که عبارت بودند از:
الف) ایجاد رابطه و حسنتفاهم با نخستوزیر.
ب) جلوگیری از مبارزات شدید قلمی با حزب اکثریت.
ج) ابراز معایب و نواقص کارهای اجرایی یا ارایهی راهنماییها و ارشادهای لازم.
د) مطالعه برای کاندیداهای انتخاباتی دورهی بیستوچهارم.[27]
قبل از آنکه فضایلی موفق به اجرای برنامههای خود شود، نظر شاه نسبت به سیستم دو حزبی مملکت تغییر کرد و به یکباره نظام تک حزبی را مناسبتر برای کشور دانست بنابراین حزب رستاخیزملی تشکیل و دیگر احزاب موجود از جمله حزب مردم در آن ادغام شدند.[28]