خط امام، اصول انقلاب، مشي اسلام، تابعين خط امام، علوم سياسي
نویسنده : نرجس عبدیایی
خط امامخمینی(ره) مفهوم یا منشی است که از لحاظ اهمیت جایگاه ویژهای دارد. امروزه هر حزب و تشکلی بهخصوص در کشور ایران سعی میکند خود را بهگونهای منسوب بهخط و آرمانهای ایشان کند، "کلمهی خط امام بودن یا ادامهدهندهی راه امام، یکسری واژههای پرجاذبه است ولی در واقع اگر مسأله بررسی شود کمتر کسی بهخود اجازه میدهد بگوید من تابع خط امام هستم."[1] مقاممعظم رهبری در اهمیت اتخاذ واقعی خط امام میفرماید: "امروز الگوى زندگى و منش کلى انقلابى ما باید همان چیزى باشد که از امام شنیده و دانستهایم آنچه به صلاح دین و دنیاى ما هست همان ادامهی راه امام است و همهی افراد جامعه از کوچک و بزرگ و مسؤولان در سطوح مختلف باید در جهت تداوم راه و خط امام تلاش کنند."[2]
مفهوم خط امام(ره)
از جمله موارد کاربرد واژهی خط امام مربوط به سالهای اولیهی انقلاب است، در سال 1358ش و در آستانهی سالگرد تبعید امامخمینى به ترکیه (13 آبان) خبر ملاقات اعلام نشدهی آقاى بازرگان با برژینسکى مشاور امنیت ملى کاخ سفید در الجزیره به ایران رسید. روزی که گروهى از نیروهاى مسلمان دانشگاهى با نام "مسلمانان پیرو خط امام" سفارت امریکا در تهران را اشغال کرده و پس از شکستن مقاومت تفنگداران امریکایى نگهبان سفارت، جاسوسان امریکایى را بازداشت کردند. تسخیر سفارت که مورد تأیید امام واقع شد و سندهاى بهدست آمده از جاسوسیها در آنجا، بهتدریج در بیش از پنجاه جلد کتاب تحت عنوان اسناد لانهی جاسوسى امریکا در ایران منتشر گردید.[3] این دانشجویان اصطلاح خط امام را وارد فرهنگ انقلاب کردند.[4]
گذشته از عناوین لفظی از لحاظ مفهومی در خط امام بودن، بهخصوص بعد از رحلت امام مدعیان متعددی پیدا کرد، بسیاری از آنها حتی با وجود تضادهایی که با این خط دارند، مدعیاند که امتیاز در خط امام بودن مخصوص آنهاست.[5] براستی، چه فرد و گروهی با چه رویکردی شایستگی این عنوان را دارند؟ خط امام یعنی خط اسلام، خط رسول و ائمهمعصومین(ص)،[6] خط امام بهنام نیست بلکه به شناخت و حرکت در راه امام که همان راه اسلام ناب محمدی(ص) است، میباشد از نظر آیتالله جوادی آملی: "ادامهدهندهی خط امام بهمفهوم ادامه دادن راه یک رهبر و ولی است"[7] و با مفاهیمی نظیر بقای بر تقلید میت و امثال آن تفاوت دارد و سختتر از آنها است؛ "زیرا کار ولی آن است که دستور جزیی دهد و رهنمود خاص کند ولی، دربارهی هر کاری که باید انجام شود بهطور روزانه تصمیم تازه میگیرد، چنانکه گاهی شهد پیروزی مینوشد و گاهی سم پذیرش قطعنامه را سر میکشد."[8] پس توجه به پیروی از خط امام بعد از رحلت ایشان خصوصیات ویژهای را برای منسوبین به این خط مشی با خود به همراه میآورد. تابع خط امام کسی است که "بینشی چون امام داشته باشد"[9] و بقا بر ولایت ولی داشته باشد که: "بهمعنای داشتن پیوند تنگاتنگ جزیی با روح ولی و ارتباط ناگسستنی غیبی با روح اوست."[10] از همینجا راز این همه تفاوت نظرها و ادعاهای قرارداشتن در خط امام در میان جناحهای مختلف آشکار میشود: "سرٌ اختلافنظرها این است که خطوط جزیی تشخیص وظیفه بسیار دشوار است."[11]
بله، حقیقت این است که به این آسانیها کسی توانایی ماندن در خط امام را ندارد: "داعیه تابعیت خط امام از توان بسیاری از افراد عادی خارج است."[12] چرایی آنرا در ویژگیهای خط امام جستجو میکنیم.
ویژگیهای اساسی خط امام
با ذکر شاخصههایی، تفاوت خط امام از غیر آن، در عالم واقع و حقیقت بازشناخته میشود: ویژگی اساسی خط امام آگاهی به زمان است، به چه معنا؟ "زمان بهمعنی سیاست است و فرد آگاه به زمان فریب نمیخورد. زمان را سیاستمداران میسازند و سیاستمداران را آن بینشهای دقیق علمی و این کنشهای دقیق عملی میسازند."[13] زمانشناسی پیروان خط امام با نظری توحیدی در هر زمینهای و سعی خالصانهی آنها شناخته میشود: "امام این هنر را داشتند که زمان را بشناسند و به قدرت لایزال الهی تکیه کنند آنگاه به تنهایی قیام کرد، امام در ترس، رجاء و امید، بینش، میثاق، اخذ نصرت، و بلاخره در اعتماد، موحد بود."[14]
ویژگی دیگر این گروه، پرهیز شدید از هوی و هوس است: "اگر کسی بخواهد خود را سالک کوی امام و پیرو خط آن حضرت بداند باید... سیاستهای داخل و خارج را بهخوبی تورق کرده و در این تورق هوی و هوس او را همراهی نکند."[15] داشتن روح بلنداندیش و پرواز به اندازهی آن روح از دیگر ویژگیهای این گروه است."[16] شاخصهی دیگر، وظیفهشناسی پیروان خط امام است، چه در میان عموم باشند یا از مسئولین: "هم مسئول جامعه موظف است حق مردم را به آنها اداء کند و هم امت اسلامی موظف هستند حق والی را به او تقدیم کنند."[17]
خصوصیت دیگر خط امام و پیروان حقیقی آن، زهد و سادهزیستی است. خاصه زمانیکه دنیا به آنها رو کرده باشد در آن هنگام یاران راه امام چون او، دنیا را طلاق میدهند مانند: "کسی که دنیا به کام او باشد و همچنان زیلوی حسینیه جماران را فراموش نکند. آن خانهی ساده قم را حفظ کند و رسم سادهزیستی و ساده بسر بردن را از یاد نبرد."[18]
از صفات برجستهی امامخمینى آن بود که سخنش تماما از سر اعتقاد و صداقت بود و خود قبل از دیگران بدان عمل مىکرد.[19] امام معتقد بود که دولت و کارگزاران و مدیران خادمین ملتاند و خادم، حق ندارد امکاناتى برتر از عامهی مردم بخواهد.[20] ایشان با عبارات ارزشمندی این خصیصه را در خط خود نهادینه کردند: "یک موى سر این کوخنشینان و شهیددادهگان به همهی کاخ و کاخنشینان جهان شرف و برترى دارد."[21] امام ما را از خطرات احتمالی توجه مسؤلین به ثروتاندوزی آگاه کرد و فرمود: "آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم."[22]
از نظر امامخمینی، "بحث دنیاخواهى و آخرتجویى دو مقولهاى است که هرگز با هم جمع نمىشوند و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بىبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا بههر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم."[23]
بنابراین با ذکر برخی شاخصهها دانستیم که "در خط امام بودن بهمعنای علمالوراثه داشتن، مثل او پارسامنش بودن، چون او سادهزیست بودن، مانند او در برابر حق متواضع بودن، همسان او در برابر باطل – لا یخاف فی الله لومة لائم- بودن، همسنگ او یار محروم بودن، همتراز او دنیا را طلاق دادن و... است."[24]
ویژگىهای خط امام از دیدگاه مقام رهبری
از دیدگاه مقام معظم رهبرى، یکى از اساسىترین اقدامات براى حفظ هویت اصلى انقلاب اسلامى، پاىبندى به روش و منش امامخمینى(ره) است. بهنظر ایشان با همان خط مشی که حضرت امام بهوسیلهی آنها انقلاب را به پیروزى رساند، مىتوان ادامهی حیات انقلاب را تضمین کرد، که عبارتند از:
الف) التزام به اسلام:
مهمترین ویژگى خط امامخمینى التزام به اسلام بود. آن بزرگوار با صراحت اعلام کردند که: "باید تمام جناحها از هر طبقه بدانند که جز در سایهی اسلام و در زیر پرچم توحید و قرآن، راه پیروزى مسدود است"[25] مقام رهبرى نیز اعتقاد دارد آنچه براى همهی دلسوزان امت اسلام پس از رحلت امام بیشترین اهمیت را داشته، حفظ میراث عظیم او یعنى جمهورى اسلامى و جهتگیرى آن در راه و خط امام بوده است و دلیل آن نیز این بود که مجد و عظمت اسلام در صورتى ماندگار است که داراى نظامى باشد که بتواند ارزشهاى اسلامى را حفظ کند.[26]
ب) توجه به نقش مردم:
ویژگى دیگر خط امام، توجه آن حضرت به مردم بود. مقام معظم رهبرى خط امام را در این مورد ترسیم مىکند: "خط [امام] خط عظمت اسلام و مسلمین و دفاع از محرومان و مستضعفان عالم است. خط و راهى است که ملت ایران را در دنیا، بهصورت یک ملت زنده و سرافراز و مستقلترین و زندهترین و فعالترین ملتهاى دنیا در آورد... خطى است که ایمان و محبت و عشق مردم به اسلام را برانگیخته و آنها را در این راه، به فداکارىهاى اعجابانگیز و بىنظیر واداشته است. این خط، زندگى و همهی هستى و هویت ملى و انقلابى ماست."[27]
ج) عدالت اجتماعى:
هدف انبیاى الهى برقرار ساختن عدالت اجتماعى در جامعه و اقامهی قسط بود و نیز هدف نهضت امام که دنبالهرو انبیاست. همانگونه که در حکومت پیامبر(ص) و حضرت على(ع)، ارزشهاى طبقاتى، مطرود و همه در برابر قانون مساوى بودند و زندگى شخصى آن بزرگواران از مردم معمولى نیز پایینتر بود، امام(ره) نیز همانگونه عمل مىکرد و هیچ حق اضافهاى براى خود قایل نبود. آن حضرت به کرات سفارش محرومان و مستضعفان را به دولتمردان و مسؤولان مىنمود.[28] مقام رهبرى، در رابطهی ویژگى خط امام و عدالت اجتماعى میفرمایند: "از مشخصههاى خط امام، عدالت اجتماعى و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صاحب کشور مىدانست. امام پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزىهاى این ملت مىدانستند همینجور هم هست و همانطور که گفتیم، امام به گفتن هم اکتفا نکرد. امام از همان اول انقلاب، جهادسازندگى، کمیتهی امداد، بنیاد مستضعفان، بنیاد پانزده خرداد و بنیاد مسکن را بهوجود آورد و دستورات مؤکد به دولتهاى وقت داد. عدالت اجتماعى، جزو شعارهاى اصلى است، نمىشود اینرا در درجهی دوم قرار داد و به حاشیه راند، مگر مىشود؟!"[29]
د) ایستادگى در برابر قدرتهاى استکبارى:
یکى از ویژگىهاى امام دشمنشناسى بود. هنر امام این بود که دشمن را مىشناخت، روشهاى سیاسى و تبلیغاتى آنانرا مىفهمید و در مقابلشان محکم مىایستاد. آن حضرت روابط با دو کشور مستکبر جهان یعنى امریکا و رژیم نژادپرست صهیونیستى را مردود دانست. مقام معظم رهبرى در این رابطه مىفرماید: "[خصوصیت دیگر خط امام] توجه ویژه به مبارزه با رژیم اشغالگر قدس و رژیم غاصب صهیونیستى است. مسألهی مبارزه با اسرائیل در منطق و راه و رسم امام، جایگاهى خاص داشت. در نظر امام امت یکى از اصولى که بههیچوجه براى ملتهاى مسلمان قابل اغماض نیست مسألهی مبارزه با صهیونیستهاست و این بهخاطر آن است که امام بزرگوار ما نقش ویرانگر و مخرب رژیم تحمیلى را از سالهاى پیش از انقلاب بهدرستى تشخیص داده بودند... البته رابطه با آمریکا [نیز] مردود است بهخاطر اینکه او یک دولت استکبارى و متجاوز و ظالم و با اسلام و جمهورى اسلامى درحال مبارزه و محاربه است."[30]
ه) حفظ وحدت و یکپارچگى
حفظ وحدت از نظر امام، یک امر بسیار مهم و از وظایف شرعى بود. مقام معظم رهبرى حفظ وحدت ملى و ایجاد یکپارچگى در میان ملت ایران را نیز از خصوصیات خط امام مىداند و مىفرماید: "اینها سر فصلهاى عمدهی خط امام است. اسلام، مردم، پیشرفت کشور، دشمنى با دشمنان و حسّاسیت نسبت به امّت اسلامى. اینها خط امام است؛ ما به اینها پاىبند بودیم و هستیم و بهفضل خدا خواهیم بود... اگر عقبماندگى اقتصادى پیدا کردیم. اگر در زمینههاى سیاسى دچار ضعفى شدیم، بر اثر غفلت از این عناصر بوده است. آنجایى که پیشرفت کردیم، آنجایى که عزّت بهدست آوردیم، آنجایى که توانستیم موانع را از سر راه برداریم، آنجایى که دشمن را ناکام کردیم، به خاطر تکیه بر این عناصر بوده است. نگذارید و نگذارند این عناصر از دست مردم برود و مورد تهاجم قرار گیرد. نگذارید دشمن به میل خود راه را براى تسلط مجدد بر این کشور هموار کند."[31]