كلمات كليدي : روسپي گري، انحراف جنسي، روسپي گري كودكان، فمينيسم
نویسنده : مهدي بختياري
روسپی در لغت بهمعنی زن بدکاره و فاحشه آمده است[1] و معرب آن روسبی میباشد. روسپی در واقع مخفف روسپید است که بر زنان هرزه و روسیاه بهعنوان طعنه و تمسخر اطلاق شده است. در زبان انگلیسی معادلهایی چون: "Prostitution"، "Slut"، "Harlotry"، "Fornication" و "Adultery" برای این مفهوم بهکار رفته است.[2] روسپیگری را میتوان تن دادن به رابطه جنسی در ازای دریافت پول تعریف کرد. واژه روسپی در اواخر سده هجدهم رایج شد.[3] طبق تعریف روسپیگری شامل مردان و کودکان (پسران و دختران) نیز میشود، لکن تنفروشی زنان در تاریخ حضوری به مراتب ملموستر داشته است.
روسپیگری در آیینه تاریخ
در جامعههای باستانی، قدیمیترین نوع روسپیگری شیوهای بود که ارتباط نزدیک با مواضع اعتقادی داشت. مثلا مردم مصر و بابل بر این باور بودند که رابطه جنسی با یک کشیش موجب نزدیک شدن به خدا میشود. در یونان باستان روسپیانی بودند که بدانها "دوستان خوب" گفته میشد. روسپیانی که از طبقه بالای جامعه بودند و در مناطق مسکونی لوکس و مجلل متعلق به خود زندگی میکردند. در روم باستان روسپیان آزادی زیادی داشتند اما ملزم به پوشیدن لباسهای متمایزی از دیگر شهروندان بودند و نیز مجبور بودند موهای خود را به رنگ بور یا قرمز در آورند. رومیان نیز مانند یونانیان توسل مردان را به روسپیان به سهولت میبخشودند. در هندوستان روسپیگری بهطور کلی محدود به معابد بود. در معبد "راجه راجه" هندوستان، رسمی وجود داشت که به مرور ایام، جنبه تقدس پیدا کرد و آن رسمی بود که گاه و بیگاه، زنان متشخص، یکی از دختران خود را که بدانها "دیوه داسی" میگفتند، وقف پیشه روسپیگری معابد میکردند. مسیحیان روسپیگری را عملی شیطانی میدانستند، چنانکه "سنت اگوستین" معتقد بود که بدترین کارها نظیر هتک ناموس ناشی از آن است که روسپیان راهی برای ارضای شهوت خود پیدا نمیکنند.[4] اسلام نیز دارای احکام فقهی محکمی در مخالفت با این پدیده میباشد.
قدمت و رواج روسپیگری تا بدانجاست که در بسیاری از سرزمینهای کهن برای این پدیده نمادها و خدایانی آفریدهاند. گرچه به شهادت تاریخ غالبا، حاکمان و صاحبمنصبان بودهاند که بهصورت نهان و عیان بالاترین بهره اقتصادی و سیاسی را از آن خود کردهاند.[5] در حال حاضر نیز برخی از کشورها میزان قابل توجهی از بودجه مملکتی خود را از طریق گسترش سیاست جنسی کسب میکنند. در دنیای باستان اکثر کسانی که خدمات جنسی را برای کسب عواید اقتصادی عرضه میکردند، نشمههای اشرافی، همبالینها (معشوقههای نشانده) یا کنیزان بودند. نشمههای اشرافی و معشوقهها، غالبا در جوامع سنتی منزلت بالایی داشتند. لکن در دنیای مدرن، زنان و مشتریان آنها عموما همدیگر را نمیشناسند، هر چند که ممکن است بعضی از مردان به مشتریان ثابت تبدیل شوند، اما این رابطه بدوا بر مبنای آشنایی شخصی پا نمیگیرد و این چیزی است که در مورد اکثر شکلهای پذیرایی جنسی در ازای عواید مادی در زمانهای گذشته صدق نمیکند.[6]
علل و انگیزههای روسپیگری
هیچ دلیل یگانهای نمیتواند روسپیگری را تبیین کند. جامعهشناسی انحرافات به پدیده فحشا (روسپیگری) بهعنوان ناهنجاری اجتماعی نگریسته و علل آن را در، اختلال در نظام اجتماعی و گسیختگیهای موجود در سازمانها، نهادها و گروههای اجتماعی جستجو میکند. برخی از عوامل موثر بر پدیده روسپیگری زنان به این شرح است:
1- دسترسی نداشتن به فرصتها برای اشتغال در مشاغل مشروع.
2- عدم کسب شایستگیها و بسندگیهای لازم برای انجام کارهایی که بتواند نیازها و انتظارات مادی زنان را تامین نماید.
3- نبود یک سازمان تامین اجتماعی که زنان آسیبدیده و بیسرپرست یا فاقد منابع مالی را پوشش دهد.
4- ناسازگاری زناشویی و مشکلات در روابط اجتماعی درون خانواده و عدم حمایتهای روانی-اجتماعی از طرف همسر. زنان در چنین شرایطی در جستجوی جایگزینهایی بهعنوان شبکه حمایت اجتماعی میباشند.
5- انتخاب فحشا توسط زنان بهعنوان راهبردی برای استقلال.
6- طغیان اجتماعی زنان علیه نظام مردسالار و پاسخ به سلطه مردان.
7- کاهش کارایی برخی از نهادها، سازمانها و گروههای اجتماعی نظیر خانواده، شبکه خویشاوندی و همسایگی بهعنوان نیروهای غیررسمی کنترل اجتماعی.
8- جامعهپذیری و تجربیات اجتماعی تضعیفشده یا معیوب در جهت کسب مهارتهای اجتماعی و زندگی.
9- مشکلات در ملاکهای همسرگزینی و احساس عدم رضایت زنان از همسرانشان در هنگام انتخاب همسر و تحمیلی دانستن آن.[7]
10- وجود محلهای فاسد و افراد فاسد در جامعه.
11- برخی علل فردی مانند: وابستگی شدید به مادر و فقدان روابط محبتآمیز با پدر، جنون یا عقده روسپیگری، جاهطلبی و داشتن رویاهای شهرت، ثروت و قدرت و عشق به تجمل، دارا بودن منش ناثابت و کودکانه و سردمزاجی جنسی، تنبلی، عدم مهارت در کار، کمهوشی و ضعف مبانی عقلی، کمی سطح فکر و دانش عمومی.[8]
همچنین میان روسپیگری دختران جوان با زنان بزرگسال تفاوت ماهیتی وجود دارد، فحشای زنان بنابر قواعد و کلیشهها بهدلیل نیاز اقتصادی است، اما فحشای دختران ماهیتی واکنشی دارد که حاصل وجود ناهنجاری در تربیت اجتماعی است و در این شرایط، گرایش ذهنی و عاطفی این گروه به سمت ارضای نیازهای لذتجویانه جهت مییابد.[9] انگیزه روسپیگری زنان طبقات بالا و پایین جامعه نیز متفاوت است. زنان روسپی در طبقه بالا و مرفه جامعه نهتنها این عمل را برای ارضای خواستههای جنسی خویش انجام میدهند، بلکه روسپیگری تفننی را تجدد یا تمدن مینامند و به آن فخر میفروشند، اما زنان روسپی طبقه پایین اجتماع، بیشتر بهدلیل فقر نسبی اقتصادی و به اجبار دست به این عمل میزنند.[10]
عوامل موثر در تقاضای جنسی مردان نیز، خارج از چارچوبهای تعیینشده اجتماعی نیز عبارتاند از: تغییر و رشد ناگهانی پایگاه اجتماعی، کمرنگ شدن عواطف زنان نسبت به همسر پس از تولد اولین فرزند، مشاهده زنان در خارج از منزل و مقایسه آنان با همسر نامرتب خود، سردمزاجی بسیاری از زنان، هوسرانی مرد یا تنبیه همسر (زن) از طریق بیتوجهی.[11]
مواضع قانونی در قبال روسپیگری
در تمام دنیا سه نظام قانونی در برخورد با روسپیگری موجود میباشد:
1) ممنوعیت کامل؛ در این نظام قانونی، تمام اشخاص مرتبط با عمل روسپیگری مجرم میباشند، اما تا کنون این نظام قانونی نتوانسته است روسپیگری را از میان بردارد و یا حتی آن را کاهش دهد. ایالات متحده امریکا بر اساس این نظام عمل مینماید.
2) آزادی کامل؛ در این نظام روسپیگری بهمثابه یک شغل به رسمیت شناخته شده است. کشور آلمان بر اساس این نظام عمل مینماید.
3) نظام بینابینی؛ در این نظام روسپیگری جرم نیست اما تبلیغ و عرضه کردن خود، جرم میباشد و زنان روسپی از هر نوع حمایت، تامین اجتماعی و حتی بیمه درمانی محروم میباشند. کشور فرانسه از این نظام پیروی میکند. البته بیشتر کشورهای دنیا با تفاوتهای نسبی در این گروه قرار میگیرند.
در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز از یکسو تعریفی برای روسپیگری ارایه نشده است و قوانین موجود صرفا احکامی درباره زنان دارند، از سوی دیگر اگر قوادها (کارفرمایان و دلالان روسپیگری) دستگیر شوند مجازاتشان حداکثر ۷۵ ضربه تازیانه میباشد. حال آنکه مجازات زن روسپی در صورتی که شوهر نداشته باشد، صد ضربه تازیانه و اگر شوهر داشته باشد سنگسار است. این در حالی است که اگر شوهر وی کار قوادی و یا هدایت زن را به روسپیگری داشته باشد، تنها جریمه او 75 ضربه شلاق است.[12]
جرمزدایی از روسپیگری گرچه موجب کاهش آثار و تبعات منفی و مخرب آن بر تمام جامعه میشود لکن ناخواسته پیامدهای زیر را میتواند بهدنبال داشته باشد:
1- شکلگیری سازمانهای مجرمانه مخفی و غیر قابل کنترل روسپیگری که مشمول قانون مالیات هم نمیگردند.
2- جرم شناختن روسپیگری موجب اشاعه آن در اماکن عمومی شده (چون محل شناختهشدهای نمیتواند داشته باشد) و نهتنها چهره زشتی به جامعه میدهد، بلکه امنیت و آسایش زنان و مردان سالم و عفیف را نیز به خطر میاندازد.
3- با عدم نظارت دولت بر روسپیگری (بهدلیل جرم دانستن آن) سلامت جنسی و بهداشتی جامعه بهشدت در معرض خطر قرار میگیرد.
4- بهدنبال غیرقانونی بودن روسپیگری، نهادهای حمایتی و قضایی به حقوق این افراد توجه نخواهند کرد و در نتیجه، این افراد مورد سوء استفاده و استثمار قرار میگیرند.[13]
از طرفی برخی جوامع که پدیده روسپیگری و فحشا را دارای کارکردهایی برای جامعه میدانند، فوایدی از این قبیل برای آن قایلند: استغنای جنسی افرادی که قادر یا حاضر به همسرگزینی نمیباشند و استغنای جنسی موقت جهانگردان، ملوانان و کسانی که دور از خانواده به سر میبرند. البته از هم پاشیدگی خانوادهها مهمترین خطری است که در این دیدگاه مورد غفلت قرار میگیرد،[14] علاوهبر اینکه این پدیده میتواند باعث افزایش بیماریهای رقابتی مثل ایدز، کم شدن آمار ازدواج، افزایش طلاق، تولد کودکان خیابانی و افزایش سقط جنین بشود.
رویکردهای نظری درباره انحرافات جنسی
در خصوص علل انحرافات جنسی دیدگاههای مختلفی وجود دارد که برای تبیین پدیده انحراف باید همه آنها را باهم در نظر گرفت زیرا هر یک جنبه خاصی را مورد توجه قرار میدهد. برخی از مهمترین این نظریهها عبارتاند از:
1) نظریه انتقال فرهنگی؛ بر اساس این نظریه، انحرافات جنسی میتواند از طریق معاشرت با دوستان ناباب انتقال یابد.
2) نظریه فشارهای ساختاری؛ فشارهای ساختاری در محیط مانند فقر، ممکن است برخی از مردم را وادار به انحراف سازد. از دیگر فشارهای ساختاری میتوان از این موارد نام برد: موقعیتهای نامناسب محیط اجتماعی که سبب تحریک جنسی میشود مثل شوخیهای رکیک، تماشای صحنههای نامناسب، زندگی در محیط محقر و وجود اضطرابها و اختلالهای روانی که فرد را بهدنبال عامل تسکین میکشاند.
3) نظریه کنترل اجتماعی؛ طبق این نظریه، محیط آلوده و تحت کنترل شدید هر دو میتوانند در جرایم جنسی دخالت مستقیم داشته باشند.
4) نظریه برچسب؛ برچسب انحراف جنسی (به کسانی که تازه پا در مسیر انحراف گذاشتهاند) در نهایت میتواند موجب پذیرش انحراف جنسی باشد.[15]
سیمای کلی روسپیان در جهان
به طور کلی میتوان ویژگیهای زیر را در حال حاضر در مورد روسپیان در سراسر جهان صادق دانست:
1- رشد فعالیتهای اروپایی در هدایت روسپیان و رفع مشکلات آنها.
2- مبارزه با قاچاق دختران و زنان.
3- بهرهجویی برخی دولتهای اروپایی و آسیایی از روسپیگری و قاچاق زنان، آن هم با ارایه قوانینی که دربردارنده منافع اقتصادی برای آنها میباشد.
4- برخورد سودجویانه جنسی و مادی پلیس از روسپیان در بسیاری از کشورها.
5- برخورد خشونتآمیز مشتریان با روسپیان.
6- مورد تجاوز واقع شدن روسپیان از طرف واسطهها.
7- وجود حملات مسلحانه و تجاوز به روسپیان.
8- اضطراب دایمی و ترس از تجاوز موجب شده تا زنان روسپی برای احساس آرامش به مصرف الکل و مواد مخدر گرایش پیدا کنند.
9- مصرف الکل و مواد مخدر موجب رشد مرگومیر زودرس در بین روسپیان شده است.
10- عواملی همچون بیسوادی روسپیان و والدین آنها و فقر مالی، ریشه اصلی گرایش دختران و زنان به روسپیگری است.[16]
روسپیگری کودکان
این واقعیت که بسیاری از کودکان فراری به روسپیگری رو میآورند تا اندازهای پیامد ناخواسته قوانین حمایت از کودکان در برابر اشتغالهای زیر سن کار است. اما هرگز چنین نیست که همه کودکان روسپی از خانههای خود گریخته باشند. سه مقوله عمده کودکان روسپی را میتوان تشخیص داد:
1) فراریها؛ چه آنهایی که خانه خود را ترک کردهاند و والدینشان به جستجوی آنها بر نخواستهاند و چه کودکانی که مرتباً از خانه میگریزند. اما هر بار پیدا و به خانه بازگردانده میشوند.
2) گردشیها؛ که اساسا در خانه زندگی میکنند اما ایامی را بیرون از خانه سپری میکنند. برای مثال هر چند وقت یکبار چند شب به خانه نمیآیند.
3) اخراجیها؛ که والدین آنها نسبت به کارهای آنها بیتفاوتاند یا عملا آنها را طرد میکنند.
هر سه مقوله فوق هم شامل پسران و هم شامل دختران است. روسپیگری کودکان بخشی از صنعت گردشگری جنسی در چند ناحیه جهان است برای نمونه در تایلند و فیلیپین.[17]
راهکارهای مقابله با روسپیگری
برای مبارزه با روسپیگری، در درجه اول باید عواملی را که منجر به شیوع فحشا در جامعه میشوند برطرف کرد؛ مانند فقر، بیکاری و اعتیاد. از طرفی به منظور پیشگیری از گرایش افراد به انحراف به عوامل زیر توجه داشت و آنها را تقویت کرد.
1- خانواده سالم، یکی از مهمترین عواملی است که میتواند در جلوگیری از انحراف اشخاص نقش داشته باشد.
2- ایمان مذهبی، میتواند مهمترین مانع رواج فساد و فحشا در جامعه باشد.[18]
3- حمایت از جوانان برای نجات آنها از هر نوع شغل توام با بهرهکشی.
4- ارایه خدمات اجتماعی برای نجات زنان از بهرهکشی.[19]
روسپیگری و فمینیسم[20]
در دهههای اخیر علیرغم رشد گرایشهای اخلاقی، معنویت و دینداری، ناهنجاریهای اجتماعی زمینه را برای گسترش و اشاعه روسپیگری و انواع تظلمات و بهرهکشی جنسی از زنان ایجاد نموده است. در این میان فمینیسم بیش از هر گرایش دیگری در سالهای اخیر در موافقت و مخالفت با موضوع روسپیگری از خود عکسالعمل نشان داده است. دیدگاههای مختلف مکاتب فمینیستی به شرح زیر است:
1) فمینیسم وجودگرا؛ این مکاتب که آغازگر آن، اندیشههای "سیمون دبووار" میباشد معتقد است که فحشا راهی برای رهایی از وابستگی زنان به مردان است بهگونهای که قربانی نمیشوند، بلکه دارای قدرت هم خواهند شد. فاحشه خمیرمایه "زن آزاد شده" است.
2) فمینیسم لیبرال؛ این دسته از گرایشهای فمینیستی که مبنای ایدئولوژی آنان نظرات سیاسی "جان استوارت میل" است، معتقدند که فحشا نوعی قرارداد در زمینه داد و ستد و معامله شخصی است. آنان بر مبنای اصل مالکیت خود، به دفاع از فحشا بهعنوان حقی برای بزرگسالان همراه با آزادی و اختیار برای انجام هر نوع عمل جنسی میپردازند.
3) فمینیسم مارکسیست؛ اینان معتقدند که هر نوع عملی که به بهرهوری به نفع نیروی کار مردان منتهی شود، ظلم به زنان و بردهداری بهحساب میآید. بنابراین فحشا بهدلیل پرداخت دستمزد به شخص روسپی، نوعی فساد و بهرهکشی از زنان است.
4) فمینیسم اجتماعی (سوسیال)؛ از نظر فمینیستهای سوسیالیست یک فاحشه، قربانی فساد جامعهای است که در آن تبعیض و فاصله طبقاتی وجود دارد.
5) فمینیسم رادیکال؛ این گروه فاحشگی را موجب تشدید، استحکام و عادی شدن "تحقیر" و "بهرهکشی" نسبت به زنان و افزایش قدرت سیاسی جنس مذکر میداند.[21]