دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

صبر

No image
صبر

در سیر سلوک الی الله بعد از مرحله رجاء مرحله «صبر» قرار دارد. کسى که اهل سیر و سلوک است و در تهذیب روح قدم بر مى‌دارد باید صبر کند و چون «جزع» در مقابل صبر است، سالک باید از جزع بپرهیزد؛ چون جزع، راه انحرافى و صبر، راه مستقیم است.

گفته‌اند صبر «حبس نفس» و خویشتن دارى در برابر رخدادهاست. صبر مضطرب نبودن، اعتراض و شکایت نکردن و اعضا و جوارح را در جهت غیر صحیح حرکت ندادن است و صبر فرق دقیقى با حلم دارد.

اقسام صبر

صبر بر سه قسم است:

1. صبر هنگام طاعت؛ این که چون انجام کارهاى واجب و مستحب دشوار است و انسان ممکن است در برابر آن مقاومت نکند، از این رو توصیه به مقاومت شده است. سیر و سلوک مستلزم مقاومت است؛ مانند این که، برخاستن از خواب و خواندن نماز صبح براى جوانان دشوار است، ولى باید صبر کنند و این صبر بر طاعت است.

2.صبر از معصیت؛ صبر از معصیت آن است که چون معصیتها با «شهوت» همراه و از این رو گواراست و پرهیز از این امر گوارا براى انسان مخصوصا جوان دشوار است، او باید صبر کند و خود را از آن باز دارد و تن به تباهى گناه ندهد.

3. صبر بر مصیبت؛ این است که چون رویدادهاى ناگوار و رخدادهاى ناملایم، زمینه جزع را فراهم مى‌کند کسى که اهل سیر و سلوک است باید در برابر آنها صابر باشد.

درجات صبر

1. «صبر توده مردم» که در اوایل سیر و سلوکند،

2. «صبر سالکان» که در نیمه راهند.

3. «صبر واصلان» که به مقصد رسیده‌اند.

مرتبه ضعیف صبر این است که انسان، چه در مورد طاعت و چه در مورد معصیت و مصیبت، زبان به شکایت نمى‌گشاید و اعضا و جوارحش را از کارهاى نامشروع باز مى‌دارد، اما قلبش مضطرب است و مى‌تپد.

از این مرتبه بالاتر صبر کسى است که چه در طاعت، چه در مصیبت و چه از معصیت، زاهدانه و عابدانه صبر مى‌کند؛ یعنى صبر مى‌کند تا اجر خود را در قیامت دریافت کند و از دوزخ برهد و یا به بهشت بار یابد. این صبر، صبر بردگانه یا سوداگرانه‌اى است که زاهدان و عابدان دارند. در این صورت، برعکس صورت پیشین، قلبش هم مضطرب نیست؛ چنانکه زبانش هم شکایت نمى‌کند و اعضا و جوارحش نیز کارهاى غیر عادى ندارد؛ اما هدف او از این خویشتن دارى رهایى از جهنم یا رسیدن به بهشت است.

مرتبه سوم، صبر عارفانه است. عارفان صابرند، اما نه براى این که از جهنم برهند و یا به بهشت برسند. گرچه آنان از جهنم مى‌رهند و به بهشت مى‌رسند، ولى هدف آنان صرف پرهیز از جهنم یا وصول به بهشت نیست؛ بلکه تأمین رضاى الهى است. خداى سبحان در باره کسانى که صبرشان زاهدانه و عابدانه است مى‌فرماید:

«إنما یوفى الصابرون أجرهم بغیر حساب» (زمر/10)

خدا براى صابران، اجر و مزدى فراهم کرده است که به حساب متعارف در نمى‌آید؛ بنابراین، از این آیه استفاده مى‌شود که آنان اجیرانه صبر مى‌کنند؛ اما براى عارفان، صبرى هست که قرآن با بشارت از آن یاد کرده، مى‌فرماید:

«و بشر الصابرین الذین إذا أصابتهم مصیبة قالوا إنا لله و إنا إلیه راجعون أولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و أولئک هم المهتدون»(بقره/157.155)

صابران عارف را بشارت دهید؛ اینان کسانى هستند که اگر رخداد ناگوارى برایشان پیش آید، مى‌گویند: همه هستى و کمالات ما از خداست و همه نیز به سوى او بر مى‌گردیم.

عارف صبر مى‌کند؛ زیرا خود را مالک چیزى نمى‌داند؛ بلکه مى‌گوید آنچه نزد ماست امانت دوست است و آن را از ما مى‌ستاند. بنابراین، روزى که آن امانت در دست ما بود ما به آن دل نبسته بودیم و امروز که آن را از دست داده‌ایم نیز، در فراقش نمى‌نالیم و به همین جهت خدا به این گروه بشارت مى‌دهد و «صلوات» مى‌فرستد:

«أولئک علیهم صلوات من ربهم»

گرچه این آیه درباره، صبر بر مصیبت است ولى این «تمثیل» است نه «تعیین» ؛ یعنى، صبر عارفان اختصاصى به حال مصیبت ندارد ، بلکه صبر در موقع اطاعت و معصیت نیز چنین است.

پس اگر کسى دشوارى جهاد، روزه‌دارى، شب‌زنده‌دارى و نماز شب یا نماز صبح را از باب «إنا لله و إنا إلیه راجعون» تحمل کند، قرآن او را بشارت مى‌دهد و آنگاه خداوند صلوات مخصوصش را بر او نازل مى‌کند و این رحمت، «رحمت خاص» است. سپس مى‌فرماید:

« و أولئک هم المهتدون »

اینها نه تنها مهدیند بلکه مهتدیند و «مهتدى» برتر از «مهدى» است. در نتیجه کسانى که صبر عارفانه دارند مهتدى و آنان که صبر زاهدانه و عابدانه دارند مهدى هستند.[1]

جزع

در مقابل صبر «جزع» قرار دارد. ممکن است کسى جزع تام یا متوسط داشته باشد؛ ولى اگر کسى به مقام صبر شاکرانه و عارفانه برسد، از هرگونه جزعى منزه است.

چنانکه امامان معصوم ( علیهم السلام) مى‌فرمودند:

ما راضى به قضاى الهى و تسلیم امر او هستیم و هرگز آنچه را خدا برایمان بپسندد مکروه نمى‌داریم:

«فإذا نزل أمر الله عز و جل رضینا بقضائه و سلمنا لأمره و لیس لنا أن نکره ما أحب الله لنا».[2]

این مقام «رضا» است که فوق مقام صبر است؛ یعنى، مقام صبر در سقف نهایى خود به مقام رضا مى‌رسد و صابر به مقام راضى بار مى‌یابد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پیمان صلح پاریس

پیمان صلح پاریس

یکی دیگر از پیمان‌های ننگینی که در زمان سلطنت ناصرالدین شاه بین ایران و انگلیس بسته شد، پیمان صلح پاریس بود که انگلیس به دلیل تصرف هرات، توسط ایران، چندین شهر جنوب ایران را تصرف کرد، که منجر به بستن پیمان بین دو کشور گردید.
پیمان سعدآباد

پیمان سعدآباد

سیاست خارجی ایران قبل از جنگ جهانی دوم و در زمان رضاخان، بر مبنای استوار ساختن موقعیت خود در برابر دو قدرت شوروی و انگلیس بود.
No image

جان میلتون John Milton

پر بازدیدترین ها

No image

مهاجرت کبری

No image

مهاجرت صغری

No image

جیمز دیویس

Powered by TayaCMS