دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نوآوری Innovation

No image
نوآوری Innovation

كلمات كليدي : نوآوري، نوآوري اجتماعي، نوآوري فرهنگي، اختراع، اكتشاف

نویسنده : انسيه ملكيان

واژه Innovation از ریشه (to Innovate) به‌معنای نوآوری کردن و کار تازه کردن است.[1] نوآوری یکی از عوامل تغییرات اجتماعی به‌شمار ‌می‌رود که باعث ایجاد تغییراتی در نظام اجتماعی ‌می‌شود. گی روشه در تعریف عوامل تغییر اجتماعی ‌می‌گوید: «عامل تغییر در واقع عنصری است از یک وضعیت معین، که به‌علت موجودیتش یا به‌وسیله عملی که انجام ‌می‌دهد تغییری را موجب ‌می‌شود و یا به‌وجود ‌می‌آورد.» به‌عنوان مثال، انجام اصلاحات ارضی که نوعی نوآوری محسوب ‌می‌شود باعث ایجاد تغییراتی در جامعه روستایی شده است. و یا ورود تکنیک‌های جدید در یک کارخانه باعث ایجاد تغییرات زیادی در شیوه کار، در سازمان گروه‌ها، در سطح مدیریت و ...خواهد شد. اصلاحات ارضی و ورود تکنیک، نوآوری محسوب ‌می‌شوند که باعث ایجاد تغییرات در نظام اجتماعی شده‌اند.[2]

به‌طور خلاصه در اصطلاح، نوآوری "شیوه جدید انجام امور"است. نوآوری در نتیجه تراکم دانش به وجود ‌می‌آیند و افراد نوآور با مخزنی از دانش گذشتگان روبرو بوده‌اند. اگر دانش گذشتگان نبود آن‌ها موفق به نوآوری نمی‌شدند. مثلا ادیسون اگر در 300 سال قبل زندگی ‌می‌کرد موفق به اختراع برق نمی‌شد؛ چرا که قدم‌های لازم برای اختراع برق برداشته نشده بود.[3]

انسان برای حفظ حیات خود ناگزیر است که با طبیعت و دنیای پیرامون خود بستیزد و بر آن مسلط شود. مبارزه انسان با طبیعت در هر دوره‌ای با توجه به مقام تاریخی و میراث فرهنگی انسان و نیز تا اندازه‌ای طبق مقتضیات طبیعی، شکل تازه‌ای به‌خود می‌گیرد. تغییر در عوامل ذکر شده انسان را ضرورتا به تلاش‌های تازه و تدبیرهای نوی بر می‌انگیزد. این تدابیر انسان‌ها در آغاز ظهور خود به‌نام "نوآوری اجتماعی" یا "نوآوری فرهنگی" خوانده می‌شود.[4] در واقع وقتی جامعه وارد یک مرحله تاریخی جدیدی می‌شود با یکسری نیازمندی‌ها و دشواری‌های جدیدی روبرو می‌شود و این نیازمندی‌ها و دشواری‌های جدید ذهن افراد جامعه را درگیر خود می‌کند و باعث ایجاد نوآوری‌ها و "آفرینندگی فردی"و پس از آن "آفرینندگی اجتماعی"یا "آفرینندگی فرهنگی"خواهد شد. بنابراین نوآوری و خلاقیت به نژاد، منطقه جغرافیایی و یا به "سرشت" و "مشیت" ربطی ندارد. بلکه به وضعیت و اقتضاعات جامعه مربوط می‌شود.[5] اگر یک نوآوری در جامعه مورد نیاز باشد و با استطاعت نظری و عملی جامعه متناسب باشد آن نوآوری در جامعه تداوم پیدا ‌می‌کند ولی اگر یک نوآوری و اختراع و اکتشافی با نیازها و توانایی‌های آن جامعه مطابقت نداشته باشد به‌ندرت ‌می‌تواند در جامعه دوام داشته باشد.[6] در این میان نوآورها کسانی‌اند که یک پدیده یا یک ایده جدید را وارد یک جامعه ‌می‌کنند؛ ایده‌های جدید را آزمایش ‌می‌کنند و شجاعت ریسک و خطرپذیری را دارند و آرزو دارند از فعالیت‌های خود نتیجه بگیرند.[7]

مفهوم نوآوری در ابتدا، هسته اصلی اندیشه‌های شومپیتر (Joseph Schumpeter: 1883-1950) در زمینه دگرگونی اجتماعی را تشکیل می‌دهد. او نه‌تنها صفت ویژه گردانندگان موسسه‌های تولید را نوآوری می‌دانست، بلکه سودی که عاید این موسسه‌ها می‌شد را پاداش همین نوآوری آنان می‌دانست. از نظر وی نوآوران توان خطر کردن، به دنیای نو راه یافتن و راهی تازه گشودن را دارا هستند.[8] همچنین وی نوآوری را به‌منزله استقرار کارکردهای نو در تولید در نظر می‌گرفت.[9]

صور نوآوری

نوآوری اجتماعی و فرهنگی به دو صورت زیر در جامعه وجود دارد:

  1. اختراع (Invention)، عبارت است از تلفیق عوامل و عناصر شناخته شده به شیوه‌ای جدید و به‌کار گرفتن آن برای نیل به منظوری خاص. اختراع متضمن نحوه جدید انجام دادن چیزها است.[10] معمولا چنین در نظر گرفته می‌شود که اختراع فقط در عرصه فرهنگ مادی صورت می‌گیرد مانند اختراع چرخ و آتش. ولی در فرهنگ غیرمادی نیز اختراع صورت می‌گیرد مانند رأی‌گیری مخفی و ایجاد اتحادیه‌های کارگری.[11]
  2. اکتشاف (Discovery)؛ «کسب معرفتی جدید درباره جهان است. اکتشاف لزوما منجر به اختراع نمی‌شود اما امکان دارد که موجد اختراع گردد. اکتشاف دانشی در اختیار آدمی قرار می‌دهد که می‌توان آن را با دانش‌های دیگر تلفیق کرد و بدین ترتیب شیوه جدیدی برای دست یافتن به هدفی معین است.»[12]

پذیرش نوآوری[13]

برای اینکه یک نوآوری مورد پذیرش قرار بگیرد باید دارای ویژگی‌های زیر باشد:

  1. مزیت نسبی؛ اگر آمدن نوآوری با یک امتیازی همراه باشد سریع‌تر مورد پذیرش قرار ‌می‌گیرد.
  2. سازگاری؛ هرچه که نوآوری با ارزش‌های یک جامعه و نیازهای یک جامعه هماهنگ باشد زودتر مورد پذیرش قرار ‌می‌گیرد.
  3. عدم پیچیدگی؛ هرچه که نوآوری با پیچیدگی کمتری مواجه باشد و یادگیری و به‌کارگیری آن راحت‌تر باشد پذیرش آن سریع‌تر است.
  4. آزمون‌پذیری؛ اگر نوآوری امکان آزمایش و بررسی داشته باشد زودتر مورد پذیرش قرار خواهد گرفت.
  5. قابلیت رویت؛ هرچه نتایج نوآوری برای فرد قابل رویت‌تر باشد احتمال پذیرش آن بیشتر است.

فرایند تصمیم نوآوری[14]

تصمیم نوآوری فرایندی ذهنی است که فرد در طی آن از مرحله آگاهی به مرحله پذیرش نوآوری برسد. که این فرایند دارای پنج مرحله است:

اول: آگاهی؛ فرد اطلاعات اولیه را در مورد نوآوری کسب خواهد کرد.

دوم: علاقه؛ فرد بعد از آگاهی از نوآوری فرد نسبت به آن علاقه پیدا ‌می‌کند.

سوم: ارزشیابی؛ در این مرحله فرد در نظر ‌می‌گیرد که این ایده نو چقدر ارزش انجام دادن را دارد.

چهارم: آزمایش با مقیاس کوچک؛ فرد در این مرحله ایده نو را در یک مقیاس کوچک مورد آزمایش قرار ‌می‌دهد.

پنجم: تصمیم‌گیری؛ در این مرحله فرد تصمیم ‌می‌گیرد که ایده نو را بپذیرد یا اینکه آن را رد کند.

پیامدهای نوآوری[15]

پیامدهای نوآوری تغییراتی هستند که در اثر پذیرش نوآوری در یک نظام اجتماعی روی ‌می‌دهد. پیامدهای نوآوری عمدتا در دو دسته قرار ‌می‌گیرند:

پیامدهای آشکار؛ آن دسته از تغییراتی هستند که مورد نظر اعضای نظام اجتماعی هستند و به‌وسیله اعضای نظام اجتماعی تشخیص داده ‌می‌شود. نمونه این پیامدهای آشکار توسعه مشاغل جدید در سطح جامعه ‌می‌باشد مثل تعمیرکار تراکتور در اثر ماشینی شدن کشاورزی.

پیامدهای پنهان؛ پیامدهایی هستند که کمتر از نظر ناظران عادی قابل تشخیص ‌می‌باشند و مورد نظر اعضای نظام اجتماعی نبوده است. نمونه این پیامدهای پنهان از بین رفتن اقتدار افراد مسن در اثر استفاده از ابزار آلات جدید در کار در قبایل بومی استرالیاست.

رابطه نوآوری و فرهنگ

نوآوری‌های اجتماعی همچنان‌که زاده و وابسته به فرهنگ جامعه است به نوبه خود می‌تواند فرهنگ جامعه را بارور و پرمایه کند. ماکس وبر در این مورد اصطلاح "انباشتگی فرهنگی" را به‌کار می‌برد. انباشتگی فرهنگی زمانی رخ می‌دهد که عناصری فرهنگی نو یا آنچه در جریان زمان بر فرهنگ می‌افزاید از عناصر فرهنگی مرده و منسوخ یا آنچه از فرهنگ می‌کاهد افزون‌تر باشد. انباشتگی فرهنگی معمولا در همه جامعه‌های متمدن صورت می‌پذیرد و همواره بر شدت آن افزوده می‌شود.[16]

نوآوری‌های اساسی

سه نوع اساسی نوآوری وجود دارد که موجب تغییر اجتماعی ‌می‌شود:

  1. تکنولوژی؛ برای مثال اتومبیل ساختار شهرها و نحوه زندگی شهری را دگرگون ساخت.
  2. فرهنگ نوظهور؛ اعتقادات، ارزش‌ها و ایدئولوژی‌های جدید ‌می‌توانند تغییرات سریعی را در جامعه به‌وجود آورند. رابرت نیزبت (Robert Nisbet: 1913-1996) اعتقاد دارد که تغییرات سریعی که در قرن هفدهم و هجدهم در اروپا به وجود آمد در نتیجه به وجود آمدن ایده پیشرفت در اروپا بوده است. انسان‌ها معتقد بودند که پیشرفت نه ممکن، بلکه حتمی است، این اعتقاد باعث پیشرفت علمی و تکنولوزیکی در اروپا شد.
  3. اشکال جدیدی از ساختار اجتماعی؛ این عوامل باعث ایجاد تغییراتی در جامعه می‌شود. مثل سازمان‌های دیوان‌سالارانه جدید که یک شیوه جدید سازمان اجتماعی هستند.[17]

مفاهیم مرتبط با نوآوری

برخی از مفاهیم مرتبط با نوآوری عبارت‌اند از:

الف)اشاعه؛ اشاعه فرایندی است که در آن نوآوری‌ها و دیگر عناصر فرهنگی از یک جامعه به جامعه دیگر گسترش پیدا ‌می‌کنند و تغییرات سریع‌تری را در جامعه ایجاد ‌می‌کند تا اینکه بر سراسر کره زمین گسترده شود.[18]تفاوت نوآوری با اشاعه در این است که نوآوری اغلب از جوامع دیگر اقتباس نمی‌شوند و مستقلا در درون جامعه رشد ‌می‌کنند.

از نظر الیوت اسمیت نوآوری‌های مصری‌ها از طریق اشاعه با بسیاری از فرهنگ‌های دیگر سازگار شده است و مورد قبول بسیاری از فرهنگ‌ها قرار گرفته است. اسمیت برای اثبات نظریه خود از تشابهات فرهنگی میان مصریان اولیه و جوامع بعدی مانند انکاهای پرو و مردم هندوستان و مکزیک سخن به‌میان آورده است. به‌عنوان نمونه او معتقد است که قلاب ماهی‌گیری ملانزی‌ها مانند نیزه برنزی مصری‌ها بوده است و از مصری‌ها تاثیر پذیرفته است و همچنین ساختن اهرم سنگی توسط مایاها از مومیایی کردن اجساد مصری و دفن کردن آن‌ها در اهرم‌های بزرگ تاثیر پذیرفته است.[19]

ب)نوسازی؛ عبارت است از تلاش پیگیر در یک جامعه جهت خروج از عقب‌ماندگی کشورهای معروف به توسعه‌نیافته به منظور اینکه آن‌ها از این توسعه‌نیافتگی خارج شوند و به الگوی توسعه‌یافتگی که همان الگوی پیشرفته غرب است نزدیک شوند.[20]

ج)فرهنگ‌پذیری؛ فرهنگ‌پذیری به اخذ جنبه‌های مادی و معنوی فرهنگ گفته ‌می‌شود که در نتیجه تماس‌های طولانی‌مدت صورت ‌می‌گیرد.چنین تماس‌های طولانی‌مدت ممکن است از طریق پیروزی در جنگ، اشغال نظامی، نظام مستعمراتی، مبلغین مذهبی، یا مبادلات فرهنگی دیگر صورت ‌می‌گیرد.[21]

 

مقاله

نویسنده انسيه ملكيان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پیمان صلح پاریس

پیمان صلح پاریس

یکی دیگر از پیمان‌های ننگینی که در زمان سلطنت ناصرالدین شاه بین ایران و انگلیس بسته شد، پیمان صلح پاریس بود که انگلیس به دلیل تصرف هرات، توسط ایران، چندین شهر جنوب ایران را تصرف کرد، که منجر به بستن پیمان بین دو کشور گردید.
پیمان سعدآباد

پیمان سعدآباد

سیاست خارجی ایران قبل از جنگ جهانی دوم و در زمان رضاخان، بر مبنای استوار ساختن موقعیت خود در برابر دو قدرت شوروی و انگلیس بود.
No image

جان میلتون John Milton

پر بازدیدترین ها

No image

مهاجرت کبری

No image

دیکتاتور مصلح

No image

مهاجرت صغری

No image

جیمز دیویس

Powered by TayaCMS