یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ
نام غدیر به عنوان مکان اصلی یکی از مهمترین مسائل عقیدتی و سیاسی در جامعه اسلامی همواره بین دانشمندان شیعه و سنی مطرح بودهاست. غدیر خم روزى شاهد یکى از بزرگترین حوادث تاریخ بوده و آن، روزِ اعلام و انتصاب امیرالمومنین على(ع) به جانشینى پیامبراعظم اسلام(ص) مىباشد. گرچه دشمنان در طول تاریخ کوشیدهاند که این خاطره عظیم تاریخى را از نظرها محو کنند ولى ابعاد این حادثه آن قدر در صحنه عقائد و تاریخ و حدیث و ادبیات وسیع است که قابل انکار و محو نیست؛
زیرا واقعه غدیر تنها یک حادثه تاریخی نیست بلکه یک حادثه دینی و اعتقادی است. در روایات از این روز به مناسبت وقوع این حادثه مهم به یوم العهد المعهود[1] (روز پیمان بسته شده) یاد شدهاست. به همین دلیل غدیر به عنوان مهمترین سند برای ولایت الهیه امیرالمومنین علی(ع) بشمار میرود. خداوند نیز مهر ابدیت را در پیشگاه بشریت بر تارک غدیر زدهاست و برای همیشه تاریخ غدیر را با آیه تبلیغ و آیات دیگر زنده نگه داشتهاست. شأن نزول آیه ابلاغ به همراه معنی آن مورد بررسی و توجه در این مقاله است.
پیامهای آیه ابلاغ
اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شدهاست، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمىکند. (67)
ابتدا باید به پیامهای این آیه توجه شود که در چند بند به آنها اشاره میکنیم:
1. دستور موکد به پیامبر برای ابلاغ دستور الهی.
2. پیامبر(ص) به عنوان رسول ابلاغ کننده این دستور شده است.
3. عدم ابلاغ این دستور به منزله عدم ابلاغ رسالت است. یعنی اهمیت دستور مورد نظر به قدر اهمیت رسالت است.
4. ترس پیامبر(ص) از احتمال توطئه منافقین بخاطر اعلام آن امرمهم .
5. اطمینان بخشیدن خداوند به پیامبر(ص) در محفوظ ماندن از توطئه مردم.
6. تأکید خداوند بر عدم هدایت کافران.
با توجه به اعتقاد مسلمین بر اینکه این آیه برای ولایت و امامت علی(ع) نازل شده، ارتباط فقرات و پیامهای این آیه نیز به راحتی واضح میشود. اهمیت ولایت به عنوان استمرار امور رسالت از مهمتریت تکالیفی است که خداوند بر دوش معصومین (ع) قرار دادهاست و به همین جهت عدم ابلاغ آن عدم رسالت مساوی است. دشمنان امیرالمومنین علی(ع) نیز از حقیقت امر آگاه بودند و برای کار شکنی از هیچ توطئهای فروگذار نبودند و به همین جهت پیامبر(ص) در ابلاغ این دستور از توطئه منافقین بیم داشت در حالی که خداوند او را از توطئه ایشان حفظ کرد تا نتوانند خللی در ابلاغ این دستور مهم وارد آورند. در نهایت نیز دشمنان ولایت و منافقین در این صحنه گویا همان منکرین رسالت هستند که خداوند ایشان را هدایت نمیکند.
نزول آیه ابلاغ
شیعه و سنی بر نزول این آیه در روز هجدهم ذی حجه که مشهور به روز غدیر خم است، اتفاق دارد و روایات اهلبیت(ع) در این باره واضح کننده آن حوادث است. خداوند به حکمت خویش زمینه تبلیغ و پیمان با ولایت امیرالمومنین علی(ع) را رقم زدهاست. زیرا پیامبراکرم(ص) در این سال بارها به نزدیکی ملاقات خویش با پروردگار سخن گفته بود و این مقدمه برای صحبت از جانشین ایشان در جمع همگانی را سامان میداد. حج نیز به عنوان یکی از شعائر مهم اسلامی در آخرین سال حیات پیامبر(ص) با انبوه مسلمانان جزیرة العرب انجام میشود. با این حوادث و وجود انبوه مسلمانان در حج و انگیزه ایشان برای شناخت جانشین آن حضرت ابلاغ امر الهی برای ولایت علی (ع) را در بهترین موقعیت قرار داد و اینگونه بود که در غدیرخم با نازل شدن آیه ابلاغ، پیامبر(ص) جانشین خویش را معرفی نمود و به امر ایشان با علی(ع) به عنوان امیرالمومنین بیعت همگانی شد و حضرت دستور داد که حاضران خبر این حادثه را به غائبین برسانند. اینک به احادیثی که در مورد نزول آیه ابلاغ در روز غدیر وارد شدهاست، اشاره میکنیم.
آیه ابلاغ از طریق شیعه
1.در روز غدیرخم که پنج ساعت از روز میگذشت جبرئیل نازل شد و پس از ابراز سلام خداوند به پیامبر(ص) این آیه را برای پیامبر(ص) قرائت نمود. کاروانهائی که جلوتر نزدیک حجفه بودند به دستور پیامبر(ص) به سوی غدیر باز گشتند و عقب ماندگان به ایشان رسیدند. برای رسول الله(ص) منبری از سنگها چیدند. ایشان پس از حمد و ثنا خداوند و بیان مطالبی به موضوع اصلی و نزول آیه اشاره نمودند. فرمودند که جبرئیل سه مرتبه نازل شده و من را امر نمود تا همگان را از برادری و وصایت و جانشینی و امام بعد از من، علی بن ابیطالب خبر دهم، او بعد از من ولی شما میباشد.[2]
2. وقتی پیامبر(ص) از حجة الوداع باز میگشت و به غدیرخم رسید، وقت نماز ظهر جبرئیل نازل شد و فرمان خداوند را ابلاغ نمود که ولایت امیرالمومنین علی(ع) را بیان نماید و او را تنهاشاخص و جانشین بعد از خویش قرار دهد. رسول الله(ص) از نیرنگ برخی اصحاب نگران بود و این نگرانی را با جبرئیل در میان گذاشت. جبرئیل رفت و پس از مدتی بازگشت و این آیه را نازل نمود. رسول الله(ص) با نگرانی و اضطراب دستور دادند تا محل زیر درختان را پاک کنند و سایبانی قرار دهند و با مسلمانان نماز جماعت برقرار نمود، بعد از نماز خطبهای خواند و خبر ولایت علی(ع) را ابلاغ نمود.[3]
3. امام صادق(ع) فرمودند: منشأ کلام رسولالله(ص) که فرمودند کسی که من مولای او هستم علی مولای اوست، خداوندا پیروانش را دوست دار و دشمنانش را دشمن باش و یاری دهنده او را یاری کن و ...، کلام خداوند است که فرمود: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک...[4]
4. روزی رسول الله(ص) به امیرالمومنین علی(ع) فرمود: حق تو واجب است بر کسانی که به من ایمان دارند، اگر تو نبودی حزب الله شناخته نمیشد و بواسطه تو دشمن خدا شناخته میشود، کسی که خداوند را ملاقات کند بدون ولایت تو هیچ ندارد، خداوند این آیه را به سوی من نازل نمود، یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک یعنی در مورد ولایت تو یا علی.[5]
5.امام حسن در جواب سوألی به قضیه غدیر اشاره نموده و فرمودند: وقتی این آیه در غدیرخم نازل شد، پیامبر(ع) علی(ع) را به ولایت منصوب نمود. در این زمان در قلوب منافقین انکار پدیدار شد و مخفیانه با هم صحبت میکردند، بطوری که یکی از آن دو (ابوبکر و عمر) به دیگری گفت: چه کسی بعد از پیامبر(ص) جانشین میشود، هرگز آن را در یک خانواده قرار نمیدهیم.[6]
6.امام باقر(ع) فرمودند: وقتی خداوند این آیه را بر رسولالله(ص) نازل نمود، پیامبر(ص) دست علی(ع) را گرفت و فرمود: ای مردم ، هیچ پیامبری قبل از من نبود مگر اینکه عمری کرد و سپس دعوت خداوند را اجابت نمود و نزدیک است که من دعوت شوم و اجابت کنم در حالی که من و شما سوأل خواهیم شد. شما چه میگویید؛ مردم گفتند: ما شهادت میدهیم که تو رساندی و نصحیت نمودی و آنچه را که وظیفه تو بود انجام دادی، خداوند به تو پاداش برترین پیامبر را عطا کند. پیامبر(ص) فرمود: خداوندا تو شاهد باش. سپس فرمود: ای گروه مسلمانان باید حاضران این مطلب را به غائبین خبر دهد، سفارش میکنم ولایت علی(ع) را به کسی که به من ایمان دارد و باید من را در این خبر تصدیق کند. آگاه باشید که ولایت علی ولایت من است و ولایت من ولایت خداوند است.[7]
7.امامرضا(ع) فرمودند: پیامبر(ص) تا قبل از نزول آیه یا ایها الرسول بلغ.... در تقیه بودند (از جهت اعلام رسمی به ولایت علی (ع)) اما بعد از نزول این آیه به ضمانت خداوند از تقیه خارج شد و امر خداوند را واضح نمود اما قریش بعد از ایشان آنچه را که میخواست انجام داد (غصب خلافت نمود).[8]
آیه ابلاغ از کتابهای اهلسنت
واحدی از مفسرین اهلسنت در اسباب النزول با سند خود از ابیسعید خدری از اصحاب رسول الله(ص)میگوید: این آیه در روز غدیر در مورد علی بن ابی طالب نازل شد .[9] ابنابی الحاتم از مفسرین اهلسنت در کتاب تفسیر القرآن العظیم و همچنین در تفسیر الدرالمنثور نیز این روایت را ذکر کردهاند.[10] در شواهد التنزیل این دو روایت نیز ذکر شده است:[11]
1.به اسناد خود از حذیفه بن یمان نقل میکند که: این آیه در مورد علی(ع) است. وقتی آیه نازل شد ، پیامبر(ص) به دنبال او فرستاد و سپس دستش را بلند کرد و فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.
2. عبد الله بن أبی أوفى میگوید که در روز غدیر خم از رسول الله(ص) شنیدم که این آیه را قرائت میکند و دست علی(ع) را بلند نمود و فرمود: آگاه باشید که هرکس که من مولای او هستم، علی مولای اوست....خداوندا تو شاهد باش.
3. نیشابوری از دیگر مفسرین اهلسنت روایت ابوسعید خدری را اینگونه نقل میکند:[12] این آیه روز غدیر در فضیلت علی(ع) نازل شد. پس پیامبر(ص) دست او را گرفت (و بلند نمود) و فرمود: هر کس که من مولای او هستم، این علی مولای اوست. خداوندا پیروانش را حمایت کن و دشمنانش را دشمن باش. پس عمر با او ملاقات کرد وگفت: مبارک باد برتو ، امروز مولای من و مولای هر زن و مرد مومنی شدی.
4. در تفسیر فتح القدیر از ابن مسعود، صحابی پیامبر(ص) اینگونه نقل میکند:ما این آیه را(به همراه تفسیر و شأن نزولش) در زمان حیاة پیامبر(ص) اینگونه میخواندیم: یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک إن علیا مولى المؤمنین وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس.[13]
5. ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری نقل میکنند که خداوند به پیامبر(ص) دستور داد تا علی را به مردم بشناساند و ولایت او را به مردم خبر دهد. اما پیامبر(ص) خوف این داشت که مردم بگویند وی از خاندان خود حمایت کرد و به همین دلیل طغیان کنند که خداوند این آیه را نازل نمود.[14]