توسل از نظر لغت: تقرب و نزدیکی بواسطه چیزی به غیر [1] اما در اصطلاح تمسک جستن به اولیای الهی در درگاه خداوند به منظور بر آوردن حاجات می باشد .[2] یکی از اعتقادات مسلم مسلمانان مساله توسل است که در بین شیعه و سنی رواج بسیار داشته است تا جایی که مصداق اعتصام و چنگ زدن به حبل و ریسمان محکم الهی که نوعی توسل محسوب میشود در آیه شریفه:
«وَ اعْتَصِمُواْ بحَِبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا»[3]
به تصریح مفسیرین شیعه[4] و سنی[5] اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) می باشند .
این مساله توسل را از دو جهت می توان بررسی کرد یک توسل در آیات قرآن و یکی توسل در روایات شیعی و اهل سنت.
توسل در قرآن
ما در اینجا دو آیه برای توسل مثال می آوریم :
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ [6]
خداوند اموری را به عنوان اسباب و وسایل در جهت تقرب و نزدیکی به درگاه خویش قرار داده و ما را به توسل به آن امور فرمان داده است . و با توجه به عدم تقیید کلمه وسیله اطلاق آن شامل هر چیزی که صلاحیت نزدیک شدن انسان را به پیشگاه خدا دارد می شود .[7] همان طور که نماز و روزه و کمک به مستمندان و ... اسباب و وسائل تقرب به خدا هستند استمداد از پیامبران و اولیای الهی نیز وسیله تقرب به خداوند متعال هستند . همانطور که در برخی از روایات وسیله در این آیه به امیر المومنین و ائمه طاهرین (علیهم السلام ) تفسیر شده است .[8] از این رو هنگام دعا، خداوند را به حق پیامبران صالح و آبرومند درگاه او قسم می دهیم و یا از اولیای الهی می خواهیم که برای ما در درگاه الهی دعا کنند. .
«قَالُواْ یَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِِئین[9]»
در این آیه می بینیم که فرزندان یعقوب به پدر متوسل شده از او می خواهند که « ای پدر برای گناهان ما طلب آمرزش کن که ما خطا کار بودیم» و این یک نوع توسلی است که خداوند بر آن مهر صحه گذاشته و آن را تایید نموده است.
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا[10]»
«اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند، پیش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پیامبر [نیز] براى آنان طلب آمرزش مىکرد، قطعاً خدا را توبهپذیرِ مهربان مىیافتند.»
که این آیه هم تصریح در توسل دیگران به پیامبر گرامی اسلام دارد .
پس تا این جا نتیجه گرفته می شود که مساله توسل از دیگاه قرآن امری پسندیده و لازم است.
توسل در روایات
مساله توسل آن قدر بین شیعه و سنی واضح بوده است که حتی خیلی از اهل سنت به این مساله با آوردن روایات بسیاری تصریح کرده اند. مثلا روایت بسیار جالبی است که حموینی در کتاب فرائد السمطین به وضوح آورده است وی در روایت نبوی (ص) از قول خداوند جل وعلا به حضرت آدم می فرماید که :
«یا آدم هولاء صفوتی من خلقی بهم انجی و بهم اهلکت فاذا کان لک الی حاجه فبهولاء توسل . فقال النبی نحن سفینه النجاه من تعلق بها نجی و من حاد عنها هلک فمن کان له الی الله حاجه فلیسال بنا اهل البیت.» [11]
«ای آدم اینان ( پنج تن علیهم السلام ) برگزیدگان از میان خلق من هستند . بواسطه اینها است که نجات می دهم و بواسطه اینها است که هلاک می کنم پس هر وقت ای آدم حاجتی به سوی ما داشتی باید به اینها متوسل شوی . بعد نبی مکرم اسلام فرمودند که : ما کشتی نجات و هدایتیم هر کسی که همراه با این کشتی شد نجات می یابد و هر کسی که از آن جدا شد هلاک می شود . پس هر کس که بسوی خدا حاجتی دارد باید از مسیر ما اهل بیت آن حاجت را بخواهد.»
و در روایت دیگر نبی مکرم اسلام فرمودند:
«یَا عَلِیُّ مَنْ تَوَسَّلَ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّکُمْ فَحَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ لَا یَرُدَّهُ یَا عَلِیُّ مَنْ أَحَبَّکُمْ وَ تَمَسَّکَ بِکُمْ فَقَدْ تَمَسَّکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى.[12]»
«علی جان هر کسی که بواسطه حب شما متوسل گردد و حاجتی داشته باشد حق بر خدا این است که حاجتش را بر آورده کند – مگر در موارد خاصی - و هر کسی که شما را دوست داشته باشد و به شما تمسک جوید به ریسمان محکم الهی چنگ زده است.»
نبی مکرم اسلام فرمودند :
«کل دعاء محجوب حتی یصلی علی محمد و آل محمد.[13]»
فرمودند هر دعایی که در آن صلوات بر محمد و آل محمد نباشد پوشیده است و به آسمان نمی رود ( یعنی مستجاب نمی شود )
سوال: آیا این روایات دلالت بر توسل نمی کند ؟!...
اما در مقابل شیعه و اهل سنت وهابیت قرار دارند که توسل را شرک و حرام می دانند. ابن تیمیه می گوید :
فی بیان مراتب التوسل :احدها : ان الدعا لغیر الله سواء کان المدعو حیا او میتا، کان من الانبیا علیهم السلام او غیرهم فیقال یا سیدی اغثنی و انا مستجیر بک و غیر ذلک فهذا هو الشرک بالله .
الثانی : ان یقال للمیت او الغائب من الانبیا و الصالحین ادع الله و ادع لنا ربک و نحو ذلک فهذا مما لا یترعب عالم فی انه غیر جائز .
الثالث : ان یقول اسئلک بجاه فلان عندک و حرمته و نحو ذلک تری ان وصف الصوره الاولی بالشرک و الثانیه و الثالثه بعدم الجواز[14] .
ابن تیمیه در رابطه با توسل، توسل را بر سه قسم تقسیم می کند :
اول این که کسی غیر خدا را بخواند خواه پیامبر باشد یا غیر پیامبر، زنده باشد یا از دار دنیا رفته باشد که می گوید این مورد شرک است .
دوم این که برای کسی که غائب باشد یا از دار دنیا رفته باشد بگوید از خدایت بخواه مثلا فلان چیز را به من عطا کند . و این مورد هم جائز نیست .
سوم این که خدا را به جان کسی بخواند و این هم جایز نیست . بنا براین با شرک شمردن یک قسم و غیر جایز شمردن دو قسم دیگر عملا توسل را جایز نمی داند .
اما رفاعی که از علماء بزرگ وهابیت می باشد تقسیمات را طور دیگری بیان می کند که شبیه این تقسیمات را در کتب فتوایی وهابیان مشاهده می کنیم :
می گوید : توسل مشروع به سه قسم تقسیم می شود :
1. توسل مومن بذات خدا و به اسمائش و صفاتش
2. توسل مومن به خدا بواسطه اعمال صالحش
3. توسل مومن به خدا بواسطه دعای برادر مومنش
و قسم دیگر کتابش را به انواع توسل ممنوع اختصاص داده و آن را نیز بر سه قسم مطرح کرده است .
1. توسل بذات پیامبران و به مکانهای خاص مثل کعبه و زمانهای خاص مثل ماه مبارک رمضان و...
2. توسل به خدا به حق و مقام فلان شخص.
3. قسم دادن خدا بواسطه کسی که بدو متوسل شده است.[15]
در مشروعیت سه قسم اول شکی نیست صحبت در سه قسم دوم است که مطلب را این گونه بیان می کنیم. اما در مورد جایی که وهابیت می گویند توسل به ذات پیامبران و اولیای الهی حرام است بخاطر این است که اگر این کار وجه شرعی داشت لازم بود که در دین مبین اسلام بیان می شد و حال که در دین اسلام بیان نشده است دلیل بر عدم شرعیت آن است. در جواب می گوییم :
اولا آنچه در دین به صورت جزئی بیان نشده است دلیلی بر حرمتش نیست . مثل خیلی از مسائل مستحدثه[16] .
و ثانیا این که در کلام خود نبی (ص) توسل به ذات آنها تصریح شده است و یا نظر دقیق می بینیم که در شرع هم آمده است . مثل این که : محدثان نقل کرده اند عربی بادیه نشین بر نبی مکرم اسلام (ص) وارد شد و گفت : ما بسوی تو آمده ایم در حالیکه نه شتری داریم که ناله کند و نه کودکی که بخوابد و آنگاه اشعار ذیل را سرود: (اتیناک و العذرا یدمی لبانها ...) ما بسوی تو آمده ایم در حالیکه از سینه اسبها خون می چکد و مادر از طفل خود باز داشته شده است ...ما چاره ای جز پناه به سوی تو نداریم و پناه مردم جز بسوی پیامبران کجا می تواند باشد. در این هنگام پیامبر اسلام فرمود : سفید چهره ایی که به روی او، ابرهای باران طلبیده می شوند و پناهگاه یتیمان و گیرنده دست بیوه زنان است؛ گرفتارانی از فرزندان هاشم بر گرد وجود او می چرخند و آنان در نزد او در نعمت و بخشش هستند . بعد پیامبر فرمودند : مقصود من همان است که خواندید سپس علی ( ع) بخشی از قصیده او را قرائت کرد و پیامبر خدا در بالای منبر برای ابوطالب طلب آمرزش کرد ... سپس مردی بلند شد و گفت : برای تو است ای خدا، ستایش؛ ستایش از بندگان سپاسگزارت ما به روی پیامبر بوسیله باران سیراب شدیم.[17]
در روایت بالا به وضوح می بینیم که بادیه نشین به شخص پیامبر متوسل شد و پیامبر هم از آن نهی نکرد .
و ثالثا این که همه قائلند توسل به اعمال صالحه صحیح است حال باید گفت که چگونه توسل به اعمالی که اطلاعی در رد یا قبول شدنشان نداریم صحیح است ولی توسل به نبی مکرم که حبیب الله است و افضل مخلوقات و همیشه زنده است و نمی میرد صحیح نباشد.[18]
اما نوع دوم و آن توسل به حق و حرمت پیامبر(ص) و یا یکی از اولیای الهی که وهابیان آن را حرام می دانند . باید گفت که: اولا منظور از حق، حق ذاتی نیست بلکه منظور مقام و منزلت آن شخص بزرگ در نزد خداوند متعال می باشد چون هیچ کس بر خدا حقی ندارد . و ثانیا باید گفت که در این زمینه احادیث فراوانی آمده است که خود نبی مکرم اسلام (ص)در موقع دعا این گونه تعلیم داده است که ما فقط یک روایت را از باب نمونه می آوریم و علاقمندان می توانند به کتب مربوط در این زمینه مراجعه نمایند . ابو سعید خدری نقل می کند که نبی مکرم اسلام (ص)فرمودند :هر کس از خانه خود برای نماز بیرون رود و در این حال دعای یاد شده در زیر را بخواند با رحمت خدا روبرو می شود و ...
«قال رسول الله صلى الله علیه وسلم " من خرج من بیته إلى الصلاة فقال : اللهم إنی أسألک بحق السائلین علیک ، وأسألک بحق ممشای هذا . فإنی لم أخرج أشرا ولا بطرا ولا ریاء ولا سمعة . وخرجت اتقاء سخطک وابتغاء مرضاتک . فأسألک أن تعیذنی من النار وأن تغفر لی ذنوبی . إنه لا یغفر الذنوب إلا أنت...[19]»
«پروردگارا از تو درخواست می کنم به حق سوال گنه کاران و به حرمت گامهایی که به سوی تو بر می دارم ، من از روی نافرمانی و خوشگذرانی و یا ریا از خانه بیرون نیامدم و من برای پرهیز از خشم تو و تحصیل رضای تو خارج شده ام و از تو می خواهم مرا از آتش بازداری و گناهان مرا ببخشی زیرا گناهان را جز تو کسی نمی بخشد.»
در مورد آیات قرآن در آیه مربوط به توبه حضرت آدم که می فرماید:
«فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم[20].»
جمعی از مفسرین در تفسیر آیه فوق گفته اند که؛ وقتی آدم مرتکب آن خطا شد سر به آسمان بلند کرد و گفت، خدایا تو را به حق محمد درخواست می کنم که مرا ببخشی و ...[21] که در این روایت حق نبی مکرم اسلام (ص)تصریح شده است . اما نوع سوم که قسم دادن خدا بواسطه دعای کسی که بدو متوسل شده است که آنها می گویند توسل به دعای پیغمبر در حال حیات جایز ولی بعد از آن حرام می باشد ، در جواب باید گفت که، اولا طبق آیه شریفه قرآن کریم که:
« وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ.[22] »
ما پیامبر و اهل بیت او را زنده و حاضر و ناظر اعمال خود می دانیم نه مرده و بدرد نخور. ثانیا فتاوای خود بزرگان اهل سنت بر این است که می توان بواسطه آنها استمداد گرفت. از باب مثال یک نمونه: وقتی منصور از مالک یکی از چهار بزرگ فقهی اهل سنت می پرسد آیا رو بقبله کنم و دعا بخوانم یا رو به پیامبر مالک در جواب می گوید: چرا چهره از وی ( پیامبر ) بر می گردانی در حالیکه او وسیله تو و وسیله پدر تو آدم در روز رستاخیز است. رو به او کن و او را شفیع قرار بده ...[23] که به وضوح دیده می شود که تمام نظریات آنها از دیدگاه آیات و روایات و عقل محکوم است پس توسل به پیامبر و اولیا در درخواست حاجات نه تنها ایرادی ندارد بلکه بر آن تاکید هم شده است. و وقتی که ما با دقت نظر می کنیم می بینیم که وهابیت توسلی که خدا و پیغمبر جایز دانسته است رد می کنند .
آیا این اجتهاد در مقابل نص نیست .