اعتقاد به منجی و نجات بشر از ناحیه خداوند متعال و به دست مردی نیکوکار مطلب جدیدی نیست که مربوط به این قرن اخیر یا قرون از صدر اسلام تا کنون باشد. بلکه مطلبی است که در بین ادیان الهی و (بعضاً غیر الهی ) امری مسلم و محرز بوده و جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست. وقتی کتب مقدس یهود، مسیح، هندوان ، زردشتیان، بودائیان و ... را ورق می زنیم به وضوح در می یابیم که اعتقاد به منجی و نجات دهنده بشر از ظلم و تباهی و فساد و گناه، امری مسلم و انکار نا پذیر است. هر چند بعدها و به مرور زمان و با تحریف شدن آثار آنان مریدان، مرامهایشان در مصداق اشتباه کرده و راه را به بیراهه رفتند و به قول خواجه حافظ شیرازی:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.[1]
در هر صورت به لطف خدا در این مقاله شواهدی از کتب مقدس هندوان و زردشتیانو مسیحیانآورده تا ببینید آنها نسبت به منجی آخر الزمان چه عقیده ای دارند.
منجی در آئین هندو
هندوان نیز به ظهور منجی در آخرالزمان اعتقاد دارند. ابوریحان بیرونی که کتاب تحقیق «ماللهند» را بر اساس عقائد هندوان جمعآوری کرده مینویسد: در اواخر دوره چهارم اهل زمین به فساد کشیده شده و اکثر آنها کافر میشوند. آنها معصیتهای بزرگی انجام میدهند و حاکمان آنان افراد پست خواهند بود.که مردم در آن زمان به گرگ ها شبیهند که همدیگر را میدرند و غارت میکنند کاهنان و مردان دین فاسد میشوند و حق با دزدان میشود افراد باتقوا و زاهد را تحقیر میکنند. درآن زمان برهمن کلا (یعنی مردی شجاع و دین دار) ظهور میکند و زمین را باشمشیر برندهاش از مفسدین و پلیدیها پاک کرده و افراد پاک و طاهر را حفظ خواهد نمود.[2]
در کتاب «دید» که نزد هندوان از کتب آسمانی است آمده است: پس از خرابی دنیا پادشاهی در آخر الزمان پیدا خواهد شد که، پیشوای خلایق باشد و نام او منصور[3] باشد و تمام عالم را بگیرد و به آئین خود درآورد.[4] درکتاب وشن جوک که ازکتب هندوها است آمده است:
سرانجام نیکو کسی، برگردد که خدا را دوست دارد از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد.
منجی در آئین زردشت
جاماسب که مردی دانا و خردمند و به قول برخی داماد زردشت و وزیر گشتاسب است. درکتاب جاماسب نامه از زردشت نقل میکند که، مردی بیرون میآید از بین تازیان مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ سان، به آئین جد خویش و با سپاه بزرگ روی به ایران مینهد و آبادانی میکند و زمین را پر از داد میکند. و در ادامه بعد از بشارت به نبوت نبی مکرم اسلام میگوید؛ و از ذریه دختر آن پیامبر، که به خورشید عالم و شاه زمان معروف است؛ مردی بخلافت خواهد رسید که در دنیا به حکم یزدان حکم خواهد نمود. او آخرین خلیفه آن پیامبر در وسط عالم است یعنی مکه و دولتش تا روز قیامت دوام خواهد داشت.[5] و ما خوب می دانیم که منجی و مصلح آخر الزمان از ذریه دختری نبی مکرم اسلام می باشد.
منجی در مسیحیت
انجیل کلمه یونانی به معنی خبر خوش و بشارت است و در واقع حضرت مسیح این بشارت دهنده بزرگ برای حکومت عدل الهی در جهان بشارت میدهد. حال باید دید نظر مسیح (ع) و مسیحیان در رابطه با منجی آخر الزمان چیست؟ باید دید منجی در نزد آنها کیست و چه شرائط و صفاتی دارد؟ وقتی ما اوراق اناجیل را ورق میزنیم می بینیم که، مسیح بارها و بارها بشارت از منجی آخر الزمان داده است؛ و خود را مبشر این بشارت بزرگ میداند. درکتاب مقدس میخوانیم، بر من واجب است تا تمام شهرها را به ملکوت خدا بشارت دهم برای این امر فرستاده شدهام.[6]
اما وقتی در رابطه با منجی و موعود تحقیق میکنیم در اناجیل، بسیار به کلمه پسر انسان و آیاتی که دلالت بر منجی آخر الزمان داشته باشد بر میخوریم. مثل:
«بحق میگویم که از میان حاضرین در این مکان کسانی هستند که مرگ را نمیچشند تا این که فرزند انسان را مشاهده نموده که در ملکوتش میآید.»[7]
و نیز میخوانیم: همان گونه که برق از مشرق طلوع کرده و همه را روشن میکند آمدن فرزند انسان نیز این چنین است.[8] و میخوانیم، «به همین جهت آماده باشید زیرا در ساعتی که انتظار آن را نمیکشید فرزند انسان خواهد آمد.[9] یا در انجیل مرقس میخوانیم، پس بر حذر و بیدار شده، دعا کنید، زیرا که نمیدانید آن وقت کی میشود. بیدار باشید زیرا که نمیدانی که صاحب خانه[10] کی میآید. در شام یا نصف شب یا بانک خروش صبح. مبادا ناگهان آمده و شما را خفته یابد.[11] درانجیل لوقا میخوانیم: کمرهای خود را بسته و چراغهای خود را افروخته نگه دارید. شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند تا هر وقت که بیاید و درب را بکوبد (بی درنگ) برای او باز کنید.[12]
و باز درانجیل متی میبینیم: خواهید دید فرزند انسان را بر ابرهای آسمان که میآید با قدرت و جلال عظیم.
و فرشتههای خود را (یاران) خواهند فرستاد و آنان برگزیدگانشان را جمع خواهند نمود از اطراف اربعه از اقصای فلک تا طرف دیگر.[13] که وقتی ما اوراق اناجیل را ورق میزنیم میبینیم که بیش از 80 مورد کلمه پسر انسان آمده است که، مسیحیت آن را به منجی آخر الزمان که همان حضرت مسیح (ع) میباشد تعبیر و تفسیر مینمایند. اما این اشتباه است زیرا:
اولاً: دکتر مستر هاکس آمریکائی، کتاب ارزشمندی در تفسیر توارت وانجیل نوشته است به نام قاموس مقدس . ایشان در کتاب خود مطرح میکند که از این 80 مورد فقط 30 مورد با حضرت عیسی انطباق دارد. اما 50 مورد دیگر مربوط به منجی است که در آخر الزمان میآید و او غیر از حضرت عیسی است. زیرا خود حضرت عیسی در همین انجیل میفرماید: (من نیز همراه با پسر انسان میآیم و او را جلال میدهم.)[14]
ثانیاً: در خیلی از موارد اوصافی که برای پسر انسان ذکر شده، با اوصاف حضرت مسیح هم خوانی ندارد و اوصاف یاران پسر انسان نیز با اوصاف یاران حضرت مسیح همخوانی ندارد.
ثالثاً: از ظاهر آیات روشن میشود که، مراد از پسر انسان شخص دیگری است غیر از حضرت مسیح زیرا بشارت دهنده به آمدن پسر، خود مسیح است که خبر میدهد در آینده شخصی (پسر انسان) خواهد آمد و ... پس مسلماً خود مسیح که بشارت دهنده است نمیتواند پسر انسان باشد.
رابعاً: خود مسیحان نمیتوانند از کلمه پسر انسان برداشت حضرت مسیح را داشته باشند که در آخرالزمان میآید و جهان را پر از عدل و داد میکند زیرا طبق اعتقاد (باطل) خود مسیحیان، مسیحیان مسیح را پسر خدا میدانند نه پسر انسان.
پس از ادله بالا نتیجه گرفته میشود که، پسر انسان شخص دیگر ی غیر ازحضرت مسیح میباشد. و طبق اعتقاد ما آن همان منجی جهان و مهدی موعود خواهد بود.