كلمات كليدي : صحابه، عدالت صحابه، عملكرد صحابه، صحابه نزد اهل سنت، صحابه نزد فرق اسلامي
از مسائل مهمی که همواره در منازعات علمی مورد بحث واقع میشود مسأله عدالت صحابه است که اهلسنت بدان پرداختهاند تا حدی که گفته شده باید به پاکی و افضلیت همه صحابه از افراد بعد از ایشان، اعتقاد داشت که این اعتقاد تمام علماء و معتمدین است؛[1] در حالی که تشیع انتقادی جدی به آن وارد مینماید.[2] در این مقاله به ادله مدافعین عدالت صحابه که به بیانات مختلف از اهلسنت بیان شده، میپردازیم.
آیات قرآن
خطیب بغدادی در کتاب الکفایه به چند آیه اینگونه استدلال میکند که این آیات در مورد تمام صحابه میباشد و معنی هر یک دلالت بر طهارت و پاکی و منتخب بودن تمام آنها از سوی خداوند است، مانند:
1. شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند.[3]
2. همانگونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانهاى قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط) تا بر مردم گواه باشید و پیامبر هم بر شما گواه است.[4]
3. به معروف امر میکنند و از منکر نهی میکنند.[5]
4. خداوند از مؤمنان- هنگامى که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند- راضى و خشنود شد خدا آنچه را در درون دلهایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود مىدانست از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزى نزدیکى به عنوان پاداش نصیب آنها فرمود.[6]
5. و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.[7]
6. پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند و باغهایى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و این است پیروزى بزرگ.[8]
7. اى پیامبر! خداوند و مؤمنانى که از تو پیروى مىکنند، براى حمایت تو کافى است (فقط بر آنها تکیه کن).[9]
8. این اموال براى فقیران مهاجرانى است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند در حالى که فضل الهى و رضاى او را مىطلبند و خدا و رسولش را یارى مىکنند و آنها راستگویانند! و براى کسانى است که در این سرا (سرزمین مدینه) و در سراى ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانى را که به سویشان هجرت کنند دوست مىدارند، و در دل خود نیازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمىکنند و آنها را بر خود مقدّم مىدارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند کسانى که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شدهاند رستگارانند! (همچنین) کسانى که بعد از آنها (مهاجران و انصار) آمدند و مىگویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و کینهاى نسبت به مؤمنان قرار مده! پروردگارا، تو مهربان و رحیمى.[10]
اهلسنت با این آیات استدلال نمودهاند که تمام صحابه عادل هستند و نباید نسبت به حال آنها بررسی و جستجو شود؛ چرا که این آیات تمام صحابه را شامل میشود.
روایات
اهلسنت برای استدلال بر عدالت مجموع صحابه به روایاتی از رسولاکرم(ص) استناد جستهاند از جمله:
1. خیر القرون قرنی.[11]
بهترین قرنها قرن من است.
2. لاتسبوا اصحابی فلو أنفق أحدکم مثل أحد ذهبا ما بلغ مد أحدهم و لا نصیفه.[12]
به اصحاب من دشنام ندهید، چراکه اگر کسی از شما مانند کوه احد طلا انفاق کند مانند یک مد طعام انفاق آنها نمیشود.
3. اصحاب من مانند ستارگان هستند؛ به هر کدام از ایشان اقتداء کنید هدایت میشوید. همچنین از آن حضرت روایت نمودهاند که: خداوند اصحاب من را از جمیع مردم (به جز انبیاء) انتخاب نمود.[13]
4. خدا را، خدا را (در نظر بگیرید) نسبت به اصحابم. ایشان را بعد از من هدف اغراضتان قرار ندهید. پس کسی که ایشان را دوست دارد پس به دوستی خودم ایشان را دوست میدارم و کسی که بغض آنها را داشته باشد مبغوض من هستند، کسی که ایشان را بیازارد من را آزرده و کسی که من را بیازارد خدا را آزرده، و کسی که خداوند را بیازارد ، نزدیک است که (ایمانش) گرفته شود.[14] البته واضح است که این روایات از روی احادیث نبوی که در شأن اهلبیت(ع) بیان شده، جعل شدهاست؛ چراکه رسول الله(ص) فرمودند: ای فلانی به علی دشنام نگو؛ چون هر کس به او دشنام دهد مرا ناسزا گفته و هر کس به من دشنام دهد به خدا ناسزا گفته.[15] همچنین فرمودند: أَیُّهَا النَّاسُ اللَّهَ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی فَإِنَّهُمْ أَرْکَانُ الدِّینِ وَ مَصَابِیحُ الظُّلَمِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْم.[16]
اجماع
ابنحجر عسقلانی مدعی است که عدالت تمام صحابه اتفاقی است و فقط عدهای از بدعت گزاران عقیدهای برخلاف این اتفاق نظر دارند.[17] در واقع ابنحجر اجماعی بودن این نظریه را دلیلی بر این نظریه عنوان نموده در حالی که خود معترف است که مخالفتهائی با این نظر وجود دارد اما وی نظر مخالف را باطل و بدعت میداند.
ابن عبدالبر در استیعاب نیز اینگونه ادعای اجماع نموده که: ما از بحث کردن از احوال صحابه بینیاز هستیم زیرا اجماع اهل حق از مسلمین (اهل سنت و جماعت) بر این است که تمام صحابه عادل هستند. [18] ابناثیر گفته: تمام صحابه عادل هستند و جرحی برای ایشان راه ندارد.[19]
عقل
اگر هیچ آیه و روایتی برای فضیلت صحابه هم وارد نمیشد اعمال و رفتار صحابه در نصرت دین و جهاد و و دفاع از رسولالله(ص) و بذل مال و جان خود و....موجب یقین به عدالت آنها است.[20] و به عبارت دیگر با وجود صحابه دین و قرآن و سنت ثابت میشود و اگر کسی عدالت صحابه را قبول نداشته باشد، با دین و قرآن و سنت به مخالفت پرداخته و به همین دلیل ابو زرعه رازی گفته است: اگر کسی نقصی به یکی از اصحاب رسولالله(ص) وارد کرد بدان که زندیق است؛ زیرا که پیامبر(ص) حق است و قرآن حق است و آنچه را که پیامبر(ص) آورده حق است و تمام این امور حقه را صحابه به ما رساندهاند و این افرادی که به صحابه اشکال وارد میکنند میخواهند شاهدهای ما را نابود کنند تا اینکه کتاب و سنت را باطل کنند. [21] این بود ادلهای که اهلسنت با آن در صدد اثبات عدالت صحابه هستند و ما در مقاله دیگری به نقد این ادله پرداختهایم و ثابت نمودهایم که ادله عدالت شامل تمام صحابه نمیشود.