24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : إقباض، اموال منقول، اموال غیر منقول، عِوَض
نویسنده : محمدرضا ارائی
الف) در اموال غیر منقول، عبارتست از «تخلیه»2، به این معنا که، فروشنده، تمام موانع تصرف مشتری را، در مبیع، برطرف نماید.
ب) در اموال منقول، عبارتست از تخلیه3، نقل دادن4، پیمانه کردن5، وزن کردن6، شمارش 7، دست نهادن بر آن 8 و تحویل9 .
1- تسلیم عِوَض:
یعنی بر هر یک از فروشنده و خریدار، واجب است تا عِوَضی را که طرف دیگر قرارداد در اثر عقد بیع ، مستحق شده، «در صورت مطالبه»10 به او تسلیم نماید.
دلیل وجوب تسلیم این است که : خود عقد، این معنا را اقتضاء دارد.11
2- تفریغ مبیع از سایر اموال:
یعنی باید فروشنده ، مبیع را از سایر اموال خود، مطلقاً و از میان اموال دیگران فی الجمله، جدا نماید.12
دلیل وجوب تفریغ، همان دلیل وجوب تسلیم است، یعنی در هر دو از اطلاق عقد، استفاده می شود، همانگونه که بایستی مبیع، تحویل مشتری داده شود، باید از سایر اموال فروشنده هم جدا گردد، و بدون آن، غرض متعاقدین تأمین نمی شود ( هدف این است که مشتری، از آن مبیع، استفاده نماید)13
3- ضمان فروشنده در زمان امتناع ناحق او از تسلیم مبیع:
اگر فروشنده از تحویل دادن مبیع، خودداری کند و این امتناع هم به ناحق باشد، ضامن اجرت مدت امتناع می باشد.14
ادلۀ ضمان معاوضه
الف – روایت نبوی مشهور :
« کل مبیع ، تلف قبل قبضه فهو من مال بایعه»16
ب- روایت عقبه بن خالد از امام صادق (ع) : ... من مال صاحب المتاع الذی هو فی بیته حتی یقبض المتاع ...»17
ج- اجماع18
ادلۀ این نوع ضمانت همانند حکم قبلی است.19
الف- مبیع، دارای اجزائی است که ثمن بر آن، قابل توزیع و تقسیط است.
ب- مبیع، دارای اجزائی است که ثمن بر آن، قابل توزیع و تقسیط نیست.
در صورت نخست، به همان نسبت، بیع، فسخ می شود و ثمن آن به مشتری بر می گردد20. دلیل آن همان حدیث نبوی است.21
و در صورت دوم، اگر آن را در حکم عیب پیش از عقد، دانستیم مشتری بین فسخ معامله و «ارش» مخیّر است و الا مشتری فقط حق فسخ دارد،22 برخی معتقدند مشتری حق فسخ ندارد، بلکه حق ارش دارد.23
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان