24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : فقهي،سوق مسلمين، يدمسلم، طهارت، تذكيه
نویسنده : حسن رضايي
مراد از جمعیت سوق مسلمین این است که اگر گوشت، پوست و سایر اجزای حیوانی در بازار مسلمان خریداری شود، حکم طهارت را دارد و باید آنرا در حکم گوشت حیوان ذبح شدهای قرار داد و لازم نیست از ذبح شرعی آن حیوان سوال کرد.[1] در اجرای این قاعده در بازار مسلمانان سه شرط معتبر است:
الف: بازار مسلمانان باشد. ظاهر از ادله و روایات این است که بازاری چنین حجیتی را دارد که اکثر اهالی آن مسلمان باشند، ولو این بازار در سرزمین کفار باشد.[2] و اگر در کشور اسلامی، اکثر اهلی یک بازار، غیر مسلمان باشند این قاعده اجرا نمیشود.
ب: از دست مسلمان یا شخصی که ظاهرش به مسلمانان شباهت دارد (و محکوم به مسلمان بودن باشد) خریداری کند.[3]
البته دو دسته از علماء، با این شرط مخالفت کردهاند. عدهای معتقدند فقط بازاری حجیت دارد که فروشنده آن جنس، مسلمان بودنش نزد خریدار احراز شده باشد.[4] و در مقابل عدهای میگویند که بازار مسلمانان اماره و نشانه تدکیه و ذبح شرعی است و لازم نیست از دست مسلمان گرفته باشد.[5] پس از خرید از دست مسلمان (ولو به حسب ظاهر)، براساس اصالت صحت فعل مسلمان میتوان تعبداٌ حکم کرد که این حیوان، ذبح شرعی شده است. البته احراز مسلمان بودن، تنها شیعه نیست و سایر قبایل اسلامی را هم شامل میشود به این دلیل که در زمان صدور این روایات، در بازار مرسوم و معهود، اکثر افراد غیر شیعی بودهاند. و روایاتی[6] هم دلالت بر عدم شرطیت تشیع در اجرای این حکم دارد.[7]
ج: علم به عدم تذکیه نداشته باشیم: در صورتی این قاعده اجرا میشود که علم به عدم تذکیه شرعی (ولو تذکیه معتبر نزد اهل سنت) نداشته باشیم در این صورت مطلقاً این قاعده حجت است چه با علم به مسبوقیت کافر بر این مال، و چه با علم به بیمبالاتی فروشنده مسلمان در امر حلال و حرام،[8] البته در مقابل عدهای معتقدند این قاعده در صورتی حجت است که هم علم به عدم تذکیه نداشته باشیم، هم علم به مسبوقیت کافر نداشته باشیم و هم علم به بیمبالاتی او در طهارت و حلال و حرام.[9]
1- سیره متشرعه، از صدر اسلام، مسلمانان، ائمه (ع)،[10] اصحاب و وکلای ایشان، از بازار مسلمانان خرید مینمودند بدون اینکه از نحوه ذبح آن حیوان خریداری شده، سوال نمایند و با توجه به این سیره مستمر میتوان ادعای قطع نمود که این سیره، مورد امضا و تایید شارع است.[11]
2- روایات متعددی که دلالت بر حجیت سوق مسلمانان دارد[12] و در برخی از آنان تعلیل آمده که اگر چنین کلامی وجود نمیداشت، بازار مسلمانان و امر خرید و فروش معطل میماند[13] که این قطعاً امری است که شارع از آن بیزار است و با توجه به این روایات که در جوامع روایی آمده است، هیچ شک و شبههای در صحت این حکم باقی نمیماند.[14]
فضیل، محمد بن مسلم وزراره در صیحهای از امام باقر(ع) در مورد خرید گوشت از بازار مسلمانان سوال پرسیدند و حضرت در جواب فرمودند:
(اگر از بازار مسلمین خریداری شده، آنرا بخور و از طهارت آن سوال نپرس)[15]
3-اجماع فقها;[16] البته با توجه به روایات و سیره متشرعه، اجماع را نمیتوان دلیل مستقلی به شمار آورد. و قطعاً این اجماع، مدرکی است.
رابطه این قاعده با استصحاب عدم تذکیه، رابطۀ حاکم و محکوم است یعنی قاعدۀ سوق مسلمانان چه اماره باشد و چه اصل شرعی، بر استصحاب مقدم است. وگرنه موجب لغویت آن میشود چون در تمامی موارد این قاعده، استصحاب عدم تذکیه هم جاری است و عدم اجرای سوق مسلمانان موجب لغویت جعل این حکم میشود.[17]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان