كلمات كليدي : حجّ، شرائط وجوب حجّ، كمال جسمي و عقلي، حرّيت و آزادي، استطاعت
نویسنده : عبدالصمد جودتی استیار
حجّ در لغت به معنی قصد به شیء معظم است.و در شرع مقدس اسلام اراده و قصد مکلف به بیتالله الحرام با اوصاف مخصوص در زمان مخصوص و با شرائط بالخصوص را می باشد.[1]
گروهی از مفسرین اسلامی حج را ‹‹قصد خانه خدا کردن برای انجام مناسک و اعمالی خاص در سرزمین خانه خدا›› تعریف کردهاند و برخی دیگر حج را اسمی برای مجموعه مناسکی دانستهاند که در مشاعری خاص (منا، مشعر، عرفات) انجام می شود و در واقع حج در این معنی تنها قصد خانه خدا کردن نیست. با صرف نظر از اشکالات تعریف اول و دوم در سومین تعریف، برخی حج را قصد خانه خدا کردن و به جا آوردن اعمالی خاص در مشاعری خاص تعریف کرده اند. در این تعریف هم "قصد" آمده، هم "انجام اعمال " و هم قید " مشاعر خاص ". که این تعریف کاملتر و جامعتر به نظر می رسد..
اهمیت حج
حجّ از ارکان دین است و ترک آن از گناهان کبیره میباشد و آن بر همه کسانی که شرائط حجّ در آنها جمع شود، واجب است.
در اهمیت حجّ و در مذمّت ترک آن روایات مختلفی وارد شده است که به یک نمونه اشاره میشود؛ امام صادق (ع) فرمودند:
«مَن ماتَ ولم یحجّ حجّة الاسلام و لم یَمْنعه من ذلک حاجةٌ تجحف به أو مرضٌ لایطیق فیه الحج، او سلطان یمنعه، فلیمت یهودیاً او نصرانیاً»[2]
«کسی که بمیرد و حال آنکه حجت الاسلام را به جا نیاورده باشد در حالی که مانعی از بجا آوردن حج بوجود نیامده باشد از قبیل حاجتی که مانع انجام حج شود یا مرضی که در آن تحمل اعمال حج را نداشته باشد یا سلطان ظالمی مانع از حج شود، پس بمیرد یهودی یا نصرانی»
شرائط وجوب حجّ[3]
1- استطاعت؛ که شامل استطاعت مالی، بدنی، زاد و توشه سفر، باز بودن راه و امنیت آن و وسعت وقت و کفایت وقت از ایّام حجّ، میشود. بنابراین قدرت عقلی در وجوب حج کافی نیست بلکه استطاعت شرعی که همان زاد و راحله و سائر لوازمات عرفی است، در وجوب حج شرط است. در زاد و راحله وجود عینی آنها شرط نیست بلکه وجود مالی که انسان را متمکنّ از آنها کند، کافی است. مراد از زاد و راحله هم چیزهایی است که عرفاً به حسب حالش از حیث قوّت و ضعف و موقعیت اجتماعی، به آنها احتیاج دارد. در استطاعت، وطن و شهر خاصّ خود، شرط نیست بلکه اگر ایرانی یا عراقی در شام و یا حجاز مستطیع شد، حجّ بر او واجب است.
در وجوب حجّ داشتن نفقه برگشت به وطن شرط است. بنابراین اگر پس از برگشت از سفر حج مجبور شود، منزل مسکونی و با لباسهای زینتی و یا لوازم منزل و کار و یا مرکب و یا سائر چیزهائی که بر حسب حال و موقعیتش احتیاج به آنها دارد مثل کتب علمی، را بفروشد، حجش صحیح نخواهد بود.
2- کمال جسمی و عقلی؛ پس بچهای که به سنّ بلوغ شرعی نرسیده و به جنون همیشگی و یا ادواری مبتلاست که زمان هشیاری او به اندازه اتمام اعمال حج نباشد، بر آنها حجّ واجب نیست.
3- حرّیت و آزادی؛ بنابراین شرط صحّت حجّ عبد، اذن مولا است و لو این که عبد مدبّر یا مبعض باشد.
اگر بدون اذن مولا حجّ به جا بیاورد، فائدهای ندارد و لغو و بیهوده است.[4]
اقسام حجّ[5]
1- حج تمتع؛ حجی است واجب بر ذمّه کسانی که حداقل 48 میل (16فرسخ) از هر طرف از مکه فاصله دارند.
2- حج قران؛ بر عهده کسانی است که داخل محدوده 16 فرسخی مکه باشند.
3- حج افراد؛ بر عهده کسی است که به جهت وجود مانع حج تمتع را به حج مفرده تبدیل می کند.
حج تمتع از دو بخش تشکیل یافته است:
الف) عمره تمتع: که دارای پنج عمل میباشد:
1. احرام؛
2. طواف کعبه؛
3. نماز طواف؛
4. سعی بین صفا و مروه؛
5. تقصیر؛ یعنی گرفتن قدری از مو یا ناخن.
ب) حج تمتع: که دارای 13 عمل میباشد:
1- احرام بستن از مکه؛
2- وقوف به عرفات؛
3- وقوف به مشعر الحرام؛
4- رمی جمره عقبه در منا (انداختن سنگ ریزه)؛
5- قربانی در منی؛
6- تراشیدن سر یا تقصیر کردن در منا؛
7- طواف زیارت مکه؛
8- دو رکعت نماز طواف؛
9- سعی بین صفا و مروه؛
10- طواف نساء؛
11- دو رکعت نماز طواف نساء؛
12- ماندن در منی، شبهای یازدهم و دوازدهم (و شب سیزدهم برای بعضی از اشخاص)؛
13- رمی جمرات سه گانه در روزهای یازدهم و دوازدهم؛