كلمات كليدي : كم، حركت، انبساط، رشد و نمو، جسم، حركت در كم، حركت در سطح
نویسنده : حسن رضايي
کم در لغت به معنای چندی و تعداد و در ریاضیات به معنی مقدار و چیزی است که قابل اندازه گیری است.[1] در اصطلاح فلسفی حرکت در کم عبارتست از تغییر متصل، منظم و تدریجی در کمیت و مقدار جسم.[2]مانند رشد کردن گیاه و حیوان که عبارتست از افزوده شدن تدریجی حجم جسم به طور پیوسته و منظم.[3]
حرکت در کم، از قدیم در میان فلاسفه مطرح بوده است و حتی ابن سینا در مورد آن، با شاگردانش نامههایی رد و بدل نموده و بحثهای زیادی کرده و اشکالها و ایرادهای خودش را بر آن مطرح کرده است[4] و همین مشکلات در بحث، باعث شد که فلاسفهای مانند شیخ اشراق، در این بحث، حرکت کمی را منکر شوند و عدهای مانند ملاصدرا راه حلهایی برای توجیه این حرکت مطرح کنند[5] که البته توسط متاخرین مورد بحث قرار گرفته است.
اقسام حرکت کمی
الف: حرکت در کم منفصل (عدد):
این حرکت تصویر درستی ندارد؛ زیرا علاوه بر اینکه عدد وجود حقیقی ندارد تغییر در عدد هم به واسطه افزایش و کاهش واحدهایی از آن که امری دفعی است حاصل میشود پس حرکت در آن راه ندارد.[6]
ب: حرکت در کم متصل( خط، سطح، حجم):
در سطح و خط، حرکت مستقلی متصور نیست؛ زیرا تغییر در خط تابع تغییر در سطح است و تغییر در سطح هم تابع تغییر در حجم است[7]. حرکت در حجم هم، به سه صورت متصور است؛
1- در اثر انضمام جسم دیگر یا جدا شدن بخشی از جسم:
این نوع از تغییر، معمولا به صورت دفعی و آنی محقق میشود نه تدریجی.[8]
2- در اثر انبساط و انقباض اجزای موجود در جسم:
این نوع از تغییر هم در واقع همان حرکت مکانی و وضعی ملکولها و اتمهای آن است. مثلا وقتی آب به جوش میآید و تبدیل به بخار میشود بر حجم آن افزوده میشود ولی بر اساس مطالب به اثبات رسیده در فیزیک جدید، این افزایش حجم چیزی جز دور شدن ملکولهای آب از یکدیگر نیست.[9]
3- به صورت رشد و نمو گیاه و حیوان:
عدهای معتقدند که این تغییر، را نمیتوان حرکت در کم دانست؛ زیرا رشد و نمو جسم به واسطه ضمیمه شدن یک سری از اجزا و مواد خارجی به اجزای جسم صورت میپذیرد. بنابراین، حجم بزرگی که در اثر رشد و نمو جسم بر آن عارض میگردد، کمیتی است که بر مجموع اجزای اصلی جسم و اجزای ضمیمه شده به آن عارض میشود، در حالی که حجم کوچک پیشین، کمیتی است که فقط بر اجزای اصلی عارض شده است، پس موضوع این دو در کمیت با هم تفاوت دارند و رشد و نمو به معنای زایل شدن یک کمیت و حدوث کمیت دیگر میباشد نه حرکت جسم در کمیت خود.[10]
در جواب این اشکال میتوان گفت که حرکت در گیاه و حیوان در حال رشد، اگر چه با ضمیمه شدن اجسام دیگر مانند آب و مواد غذایی حاصل شده است ولی هر کدام دارای صورت نوعی واحدی هستند[11] که همه اجزای قدیم و جدید را تحت پوشش خود قرار میدهد و همه آنها را در شکل و قالب اجزای اصلی در میآورد. پس معروض کمیات گوناگون، در همه مراحل، همان اجزای اصلی است.[12]
در عین حال، در حرکت رشدی گیاهان، اثبات حرکت حقیقی مشکل است؛ زیرا بدون شک، رشد نباتی در اثر انضمام مواد خارجی است که در اثر حرکت مکانی، از خارج به درون آنها منتقل میشود و اتصال و انفصال اجزای آنها به صورت دفعی پدید میآید و آنچه حرکت کمی نامیده میشود در واقع مجموعهای از حرکتهای مکانی و اتصالات و انفصالات آنی و دفعی یا کون و فسادها میباشد.[13]
دانشمندان قدیم تصور میکردند که جسم محسوس ، یکپارچه است و از ذرات اتمی تشکیل نشده است و یا در هنگام انبساط جسم، نه جرمی خارجی بر آن افزوده میشود و نه حفره هایی در آن ایجاد میگردد و در هنگام انقباض آن، چیزی از جرمش از دست نمیرود، اما با تصویری که فیزیک جدید از جسم و انبساط و انقباض آن و نیز نمو و لاغر شدن آن در اختیار ما قرار داده است، هیچ یک از این فرایندها را نباید حرکت دانست.[14]