24 آبان 1393, 14:5
كلمات كليدي : تركيب، تركيب عقلي، وحدت، اتحاد، وجود
نویسنده : مسعود اسماعيلي
ترکیب در فلسفه به معنیِ «یکی شدنِ چند چیز» است، بگونهای که در عینِ وجودِ نوعی کثرت و تمایز میان اجزاء آن، بتوان بنحوی میان آن اجزاءْ جهتِ وحدتی یافت.[1] ترکیب از جهتِ نوعِ اتحاد و وحدتِ میان اجزاء، بر دو گونه است:[2] الف) ترکیب حقیقی؛[3] ب) ترکیب اعتباری؛[4] اما هریک از ترکیبهای حقیقی و اعتباری، از جهتِ نوعِ تمایزِ اجزاء، دارای دو قسماند:[5] 1) ترکیب ذهنی و عقلی؛ 2) ترکیب خارجی.
ترکیب ذهنی آن است که اجزاء ترکیب، دارای تمایز و کثرتِ خارجی نبوده، در عالمِ واقع، یک چیز بیشتر نیستند و این ذهن و عقل انسان است که با نیروی تحلیلِ خود، در آن شیء واحد آن اجزاء را از یکدیگر تمییز میدهد.
ترکیب خارجی آن است که اجزاء ترکیب دارای تمایز و کثرتِ خارجیاند؛ یعنی اجزاء، در عالمِ واقع، از یکدیگر متمایزند و کثرتِ واقعی و خارجی دارند. ملاکِ کثرت و تمایز واقعی و خارجی، وجودهای مستقلِ متعدد است. یعنی اگر اجزاء مرکّب (افزون بر وجود واحدی که ممکن است از جهت ترکیب دارا باشند)[6] هریک، وجودی غیر از وجود دیگری را به خود اختصاص دهد، دارای تمایز و کثرت واقعی و خارجی خواهند بود و ترکیبْ خارجی است.
ملاصدرا عقیده دارد که معنای یاد شده از ترکیب خارجی، نمیتواند ترکیب حقیقی باشد. زیرا ترکیب حقیقی، به معنای ترکیبی است که در خارج، وجود و ذاتی واحد در ازای مرکبْ تحقق دارد که این، با ویژگیِ ترکیب خارجی، یعنی تعدد وجودِ اجزاء در متنِ واقع، سازگار نیست. البته ملاصدرا، افزون بر معنای فوق، معنایی دیگر برای ترکیب خارجی ارائه کرده است که از نظر وی، تنها این معنا از ترکیبِ خارجی است که با ترکیب حقیقی سازگار است نه معنای فوق. در این معنای جدید، اجزای مرکب، هرچند در حالِ ترکیبْ تنها تمایزِ ذهنی دارند، اما این قابلیت را نیز دارند که در خارجْ، در وضعیتی غیرمرکب با هم، به صورتِ جدا و متمایز از یکدیگر موجود باشند مثل ترکیب ماده و صورت نوعی (طبق رأی ملاصدرا).[7]
هر مرکب خارجی، دارای ترکیب عقلی و ذهنی نیز هست؛[8] زیرا برای تصورِ درستِ هر مرکبِ خارجی در ذهن، باید اجزایش به همان صورتی که در خارج هستند تصور شوند ولذا تصورِ آن مرکب در ذهن نیز دارای اجزاء متمایز از یکدیگر است و دارای ترکیب ذهنی است.[9]
ترکیب جسم از ماده و صورتِ فلسفی، ترکیب حقیقیِ خارجی است؛ زیرا بنا بر نظر مشهور فیلسوفان، اجزاء آن، افزون بر آنکه در عالمِ واقعْ دارای جهتِ وحدتی به نامِ "جسم" هستند، در همان عالمِ واقع، از یکدیگر متمایزند و عقل میتواند در همان متنِ واقع، میانِ ماده و صورت، تمایز و کثرت ببیند. در واقع از نظر بیشتر فلاسفه، دو جزءِ جسم، هر یک برای خود ماهیتی جدا بوده، وجودی متمایز از دیگری دارند؛ در نتیجه، در دیدگاه این فیلسوفان، در مرکب حقیقی خارجی دستِ کم سه وجود متمایز میتوان یافت: وجودِ هریک از دو جزء و وجودِ مرکبِ حقیقی. اما دیدگاه ملاصدرا در بابِ خارجی بودنِ ترکیبّ ماده و صورت و مرکب حقیقی خارجی، با دیدگاهِ مشهور متفاوت است.[10]
ترکیب لشکر از سربازان و ترکیب خانه از مصالح ساختمانی، هردو ترکیب اعتباریِ خارجیاند. زیرا اجزاء آن دو یعنی سربازان و مصالح، هریک وجودی واقعی غیر از وجود دیگری دارند. ترکیب خانه از مصالح ساختمانی نیز ترکیب اعتباریِ خارجی است. زیرا اجزاء آن یعنی مصالح، هریک وجودی واقعی غیر از وجود دیگری دارند و در نهایتْ نیز این اجزاء به وحدتی واقعی نمیرسند و وجود خانه چیزی جز وجودِ تکتکِ اجزاء آن در کنار هم (با شکل و هیأت جمعی) نیست.
بطور کلی، همه مرکبات صناعی (یعنی اشیائی که صنعتکاران تولید میکنند) مرکب اعتباری خارجیاند. همچنین همه گروهها، مجامع و تشکلهای انسانی که تعریفی عقلایی در نزد انسانها دارند (نظیر یک حزب، یک لشکر، یک گروه و...)، دارای ترکیب اعتباری خارجیاند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان