دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تشکیک فلسفی

No image
تشکیک فلسفی

كلمات كليدي : تشكيك، خاصي، عامي، حقيقت وجود وحدت، كثرت

نویسنده : محمد سربخشي

در فلسفه تشکیک معنی خاصی دارد که با آنچه در منطق مطرح می‌شود متفاوت است. باید توجه داشت این دو اصطلاح ریشة واحدی دارند و چه بسا همین باعث شده است گاهی احکام تشکیک منطقی به تشکیک فلسفی سرایت داده شود، اما در عین حال هر کدام در بستری که مطرح می‌شوند معنای خاصی پیدا کرده و ویژگی‌های خاص خود را دارا هستند.

تشکیک در اصطلاح فلسفه البته بر اساس تفسیری که ملاصدرا از حقیقت خارجی دارد به این معنا است که وجود -که یک حقیقت واحد است- دارای مراتب مختلفی است و به عبارت دقیقتر در عین اینکه واحد است کثیر نیز هست و در عین کثیر بودنش واحد نیز هست. به عبارت سوم اگر فقط یک نحو حقیقت داشته باشیم و در عین حال این حقیقت، کثرت نیز داشته باشد تنها راهی که برای توجیه این کثرت وجود دارد این است که بگوییم همان چیزی که مابه‌الاشتراک است مابه‌الافتراق هم هست. در این صورت وحدتی که در چنین حقیقتی وجود دارد وحدتی است که عین کثرت است و کثرتی که در آن است عین وحدت است. این نوع وحدت و کثرت، تشکیک فلسفی است.[1]

گرچه شیخ اشراق نیز حقیقت خارجی را مشکک می‌داند، اما دیدگاه شیخ اشراق با آنچه ملاصدرا قائل شده است متفاوت است؛ زیرا وی وجود را اصیل نمی‌داند و در عوض به اصالت ماهیت معتقد است. بنابراین از نظر وی تشکیک فلسفی به این معنی خواهد بود که برخی از حقایق خارجی که از سنخ ماهیات متفاضل هستند در همان ماهیتی که اشتراک دارند اختلاف نیز دارند.[2] پس می‌توان گفت تشکیک فلسفی از نظر شیخ اشراق اولا فقط در برخی از حقایق خارجی جریان دارد، ثانیا این حقایق خارجی فقط ماهیت هستند نه وجود، ثالثا تشکیکی که بین افراد مختلف این ماهیات برقرار است از سنخ تفاضل است و بدون آن نمی‌توان تشکیکی قائل شد. این نکته از آن جهت قابل توجه است که بنابر مبنای ملاصدرا بدون تفاضل هم می‌توان تشکیک قائل شد. مثلا شیرینی و سیاهی با اینکه در ماهیت نوعیه خود اشتراک ندارند و به عبارت دیگر از نظر نوعی مختلفند، اما به دلیل اصالت وجود، بین این دو نیز از نظر ملاصدرا تشکیک برقرار است، زیرا آنچه حقیقتا این دو را از هم تمایز داده است وجودشان است نه ماهیت نوعیشان. اما بر اساس نظر شیخ اشراق که وجود اعتباری و ماهیت اصیل است، اموری مانند این دو، رابطة تشکیکی ندارند، زیرا اختلاف بین آنها به سبب یک جزء ماهوی، یعنی فصل است؛ روشن است که فصل شیرینی غیر از سیاهی است. بنابراین مابه‌الاشتراک در این دو غیر از مابه‌الامتیاز است ولذا رابطة تشکیکی بین این امور برقرار نیست. اما در مثل سیاهی شدید و ضعیف به سبب اینکه اختلاف ناشی از ذات سیاهی است تشکیک برقرار می‌باشد.

ویژگی‌های تشکیک فلسفی

برای تشکیک فلسفی ویژگی‌های مختلفی شمرده است که در اینجا به ذکر آنها می‌پردازیم.[3]

1.تشکیک در فلسفه به معنی وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است. بنابراین با تشکیک در منطق که به معنی اختلاف مفاهیم در صدق بر افراد مختلف بود متفاوت است.

2.تشکیک در فلسفه وصف واقعیت خارجی است. در حالی که در منطق وصف لفظ یا مفهوم است.

3.در منطق تشکیک دو قسم است: عامی و خاصی. در حالی که تشکیک فلسفی فقط خاصی است. بنابراین می‌توان گفت در تشکیک فلسفی همواره مابه‌الاشتراک عین مابه‌الاختلاف است، اما در منطق ممکن است غیر هم باشند.

4.تشکیک فلسفی در مقابل تباین وجودات مشائین وحدت شخصی عرفاء و تواطو وجودات که برخی قائلند (کسانی که قائل به ذوماهیت بودن واجب هستند) قرار دارد.[4]

اقوال در معنی تشکیک فلسفی

برای تشکیک فلسفی معانی مختلفی ذکر شده است. سه معنای اصلی در این‌‌باره این است:

1.وحدت حقیقت و طبیعت وجود و کثرت افرادش. همانند وحدت طبیعت انسان و کثرت افرادش. این قول به فهلویون که حکمای ایران باستان بوده‌اند نسبت داده شده است.

2.وحدت شخصی وجود به همراه کثرت افراد آن. یعنی وحدت اطلاقی و سعی در عین کثرت افراد. البته در تفسیر قول ملاصدرا اختلافاتی وجود دارد که بررسی آن نیاز به مقالة دیگری دارد. برخی از حکما در تفسیر قول ملاصدر،ا از عبارت وحدت شخصی و کثرت شئون استفاده می‌کنند. شاید بتوان گفت این تعبیر به کلام ملاصدرا نزدیکتر باشد.

3. وحدت وجود مستقل و کثیر بودن وجودات رابط که در عین کثرتشان با او متحدند. این تفسیر نیز دیدگاه استاد مصباح است.[5]

مواضع بحث از تشکیک در فلسفه

تشکیک در فلسفه در دو موضع مورد بحث واقع می‌شود: چنانچه ملاصدرا هم در دو موضع از آن بحث کرده است؛ یکی در فصل اول منهج اول مرحلة اول و دیگری در بحث از حقیقت وجود.[6] با توجه به نوع بحثی که در این دو موضع انجام می‌گیرد می‌توان گفت اولی همان تشکیک منطقی است که دربارة مفهوم وجود است و دومی تشکیک فلسفی است که درباره حقیقت وجود است. در قسمت اول، وقتی که قرار است از اشتراک معنوی وجود سخن گفته شود، تا اولا تاکیدی باشد بر اینکه موضوع فلسفه که موجود است همة موضوعات مسائل را به نحو حقیقی شامل می‌شود و ثانیا مقدمه‌ای شود برای اثبات اصالت وجود، بحث می‌گردد. در این بخش پس از اشاره به اشتراک معنوی وجود، برای دفع دخل کسانی که گمان کرده‌اند وجود مشترک لفظی است از تشکیکی بودن آن نیز سخن می‌رود تا نشان داده شود اختلافی که در صدق این مفهوم بر افراد مختلف دیده می‌شود ناشی از تشکیکی بودن آن است نه آنکه مشترک لفظی باشد. و در قسمت دوم، وقتی که از تشکیک در خود حقیقت وجود بحث می‌گردد.[7]

از مجموع آنچه گفته شد روشن می‌شود بحث از تشکیک ابتدائا در منطق مطرح شده و ناشی از تفاوتی بوده است که برخی از مفاهیم کلی با برخی دیگر داشته‌اند. یعنی از آنجا که برخی از مفاهیم کلی به نحو مساوی بر موضوعات خود حمل می‌شدند و برخی دیگر از مفاهیم این گونه نبوده‌اند، ایشان مفهوم کلی را تقسیم به متواطی و مشکک نمودند. و از آنجا که با الفاظ است که بر مفاهیم دلالت می‌شود خود لفظ را ابتدا به کلی و جزئی و سپس کلی را به متواطی و مشکک تقسیم کردند. پس از این مرحله فلاسفه متوجه این نکته شدند که مفهوم بما هو مفهوم نمی‌تواند مشکک باشد، علاوه اینکه مفاهیم چیزی از خود ندارند و هر چه هست ناشی از محکی آنهاست. به عبارت دیگر مفاهیم آینة خارج هستند، خصوصا که به اعتقاد اکثر فلاسفة اسلامی محسوسات و مشاهدات از بدیهیات شمرده شده و قضایایی که مرکب از مفاهیم حسی هستند مطابق با واقع تلقی می‌شدند، بنابراین ایشان ناگزیر شدند تفاوتی را که در مفاهیم دیده می‌شد و باعث شده بود آنها را به متواطی و مشکک تقسیم کنند به خود خارج نیز نسبت داده و به این ترتیب بحث تشکیک جنبة فلسفی نیز پیدا نماید.

مشائین با توجه به نفی تشکیک در ماهیت، برای توجیه تفاوت ناگزیر شدند تشکیک در عرضی را بپذیرند، اما شیخ اشراق با صراحت تشکیک در ماهیات را مطرح کرده و به نفع آن استدلال نمود. ملاصدرا نیز در ابتدای امر با شیخ اشراق موافقت کرده و در نهایت تشکیک در حقیقت وجود را رای مستقل خود دانست.

مهم‌ترین نکته در دیدگاه ملاصدرا اعتقاد وی به تشکیک در حقیقت وجود است. صدرالمتالهین از آنجا که با صراحت و توجه تمام به اصالت در وجود قائل شده و از طرفی روشن است که تشکیک ناظر به یک امر خارجی است، بنابراین منطقا پس از طرح اصالت وجود، او به تشکیک در حقیقت وجود معتقد گردید. برای دانستن معنای تشکیک در وجود بهتر است به سخنان مبتکر این بحث یعنی ملاصدرا مراجعه کرده و از کلمات او این معنا را استخراج کنیم. مراد ملاصدرا از تشکیک را در ضمن چند نکته به این صورت می‌توان بیان کرد:

أ‌.معنی تشکیک در وجود این است که در وجود عین کثرت وحدت شخصی هم دارد.

ب‌. شمول وجود نسبت به اشیاء، مثل شمول کلی نسبت به جزئیات نیست. بلکه از باب سریان و انبساط است.

ت‌.وجود در عین اینکه یک امر شخصی است و بالذات متشخص است در عین حال دارای مراتب مختلف می‌باشد.[8]

برای فهم بهتر منظور ملاصدرا می‌توان سخن او را با سخن مشائین و اشراقیین مقایسه کرد تا با فهم تفاوت این سه، منظور ملاصدرا بهتر درک شود. مشائیان و اشراقیان هر دو، فرد و مصداق را یعنی واقعیات خارجی را متفاضل و مشکک می‌دانستند، اما نه از آن جهت که واقعیتند و بماهی‌هی، بلکه از آن جهت که مصداق مفهومی ذاتی یا عرضی‌اند، اما ملاصدرا واقعیات را صرف نظر از اینکه مصداق مفهومی ذاتی یا عرضی‌اند، بلکه خود به خود و بما هی ‌هی متفاضل و مشکک می‌داند.[9]

البته ملاصدرا معتقد است بین قول او که معتقد به اتحاد حقیقت وجود و اختلاف مراتب آن است با قول مشائین تفاوتی وجود ندارد و ماحصل سخن ایشان همان چیزی است که ملاصدرا می‌گفته است.[10]

مقاله

نویسنده محمد سربخشي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS