دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مادّه Hyle، hylo، material، matter، substratum-mat-ter،stuff،substance

مادّه  Hyle، hylo، material، matter، substratum-mat-ter،stuff،substance
مادّه Hyle، hylo، material، matter، substratum-mat-ter،stuff،substance

كلمات كليدي : مادّه، هيولي، قوه، فعليّت، استعداد

نویسنده : احسان ترکاشوند(عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر)

مادّه در لغت، مونث «مادّ» بوده و به معنای مایه و اصل هر چیز است[1] و در اصطلاح فلاسفه یکی از اقسام جوهر جسمانی است.

معانی ماده

1- به معنای «پذیرای استعداد شیء» است؛ یعنی پذیرای امکان تبدیل شدن به چیز دیگر و مراد از آن همان مادّۀ قبلی شیء است. به این معنا که در عالم طبیعت، جریان «تبدیل شدن» وجود دارد و هر لحظه اشیایی به صورت اشیاء دیگر درمی‌آیند و تغییر می‌کنند. به عبارتی حالتی درونی و داخلی در شیء وجود دارد که به موجب آن حالت، شیء به سوی کمال می‌شتابد. مثلاً دانه گندم، امکان تبدیل شدن به خوشۀ گندم را دارد. در واقع «دانه» استعداد و امکان تبدیل شدن به خوشه را دارد.

جوهری را که حامل «استعداد» یا «امکان تبدیل شدن» است و پذیرای صورت‌های متعدد می‌باشد «مادّه» یا «هیولی» می‌نامند. این مادّه در همۀ تبدیل و تبدّل‌های یک نوع، وجود دارد. در حقیقت مادّه خودش هیچ فعلیّتی ندارد و همۀ فعلیّتش به این است که پذیرای صورت‌های متفاوت است. مثلاً در میز یک مادّه اوّلیه وجود دارد که بین چوب و درخت و خاکستر و سایر تغییراتی که این میز ممکن است داشته باشد مشترک است. توضیح این که هر شیئی (مثل دانۀ گندم، دانۀ جو، تخم‌مرغ و تخم گنجشگ) استعداد و امکان قریب تبدیل شدن به یک چیز به خصوص را دارد. فلذا دانۀ گندم، امکان جو شدن یا مرغ خانگی شدن یا گنجشک شدن به صورت قریب را ندارد و همچنین سایر موارد دیگر.

بنابراین ماده جوهری است که حامل استعداد قریب تبدیل شدن به یک شیء و تبدیل نشدن به اشیاء دیگر می‌باشد.[2] (منظور از قید قریب این است که هر شیء مادی استعداد تبدیل شدن به همه اشیاء دیگر را دارد لکن میزان این استعداد متفاوت بوده و نسبت به اشیاء مختلف، شدت و ضعف و قرب و بعد دارد. مثلاً دانه گندم برای تبدیل شدن به خوشه گندم استعداد قریب دارد اما برای تبدیل شدن به تخم مرغ راه زیادی را باید بپیماید. لذا نسبت به آن استعداد بعید دارد).

مادّه طبق این اصطلاح به دو معنا اطلاق می‌شود:

الف) مادّه اوّلیّه: که پذیرای صورت جسمیه است که به آن هیولی یا مادۀ اولی هم گفته می‌شود؛

ب) مادّه ثانیه: مراد هیولی به همراه یک یا چند صورت دیگر است که می‌توانند با هم مادّه برای صورت جدیدی واقع شوند.[3]

2- دومین معنای «مادّه»، «محل صورت» است؛ یعنی آن چیزی که صورت در حال حاضر لباس او و تعیّن او شمرده می‌شود.[4] مثلاً در میز، آن چوبی که صورت میز بودن را پذیرفته، مادّه میز (مادّه به همین معنای دوم) شمرده می‌شود.

(توجه به این نکته لازم است که طبق نظر کسانی چون ابن سینا و ملاصدرا آنچه به عنوان علت مادی برای مرکب حقیقی نامیده می‌شود ماده به این معنای دوم است و کسانی همچون حاجی سبزواری که ماده به معنای حامل استعداد شیء و ماده به معنای حامل صورت را یک چیز دانسته‌اند، به خطا رفته اند).[5]

ماده: هیولی؟

علی‌رغم مخالفت برخی از فلاسفه، مشائین و به تبع آنها مشهور فلاسفۀ اسلامی، ماده به معنای اوّل (هیولی) را پذیرفته و برای آن دو دلیل اقامه کرده‌اند:

الف) برهان قوّه و فعل: موجودات جسمانی قابلیّت تبدیل شدن به یک یا چند چیز دیگر را دارند. هر موجود جسمانی دارای دو جهت یا دو حیثیت است: یکی حیثیت دارایی که به آن حیثیت «فعلیّت» گفته می‌شود. دوّم، حیثیت ناداری که آن را «قوه» می‌نامند. مراد از حیثیت دارایی همان چیزهایی است که جسم هم اکنون دارد و مراد از حیث ناداری، دارایی‌هایی است که شیء بعداً به آن‌ها تبدیل می‌شود.

این دو حیثیت با هم مباین هستند و هر موجود جسمانی مرکب از این دو امر می‌باشد. از طرفی ممکن نیست وجود جوهر، مرکب از دو عرض یا یک جوهر و یک عرض باشد. (زیرا عرض نیاز به موضوع جوهری دارد و اگر آن موضوع جوهری، فعلیت دار باشد، باید برای چنین جوهری امکان پیدایش چنین کیفیتی را در نظر گرفت و آن کیفیت هم، کیفیت دیگری مسبوق به امکان سومی خواهد بود و همچنین تا بی نهایت پیش رفته، که لازمه‌اش این است که برای تبدیل شدن هر موجودی به موجود دیگر یا پیدایش هر جوهر و عرض جدیدی، بی‌نهایت اعراض تحقق پیدا کند که هر کدام بر دیگری تقدم زمانی داشته باشد و روشن است که چنین چیزی محال است. بنابراین باید حامل این عرض را جوهری دانست که خودش عین قوه و امکان است و هیچ فعلیتی ندارد.[6])پس باید جوهر جسمانی دارای دو جزء جوهری باشد که یکی حیثیت دارایی (فعلیت) و دیگری حیثیت ناداری (قوه) باشد. مثلا «آب» که یک جسم است خود مرکب از دو جوهر است: یکی صورت آب بودن که همان فعلیت آن است و دیگری حیثیت قوه و تبدیل شدن آن به بخار که همان «ماده» می‌باشد.

ب) برهان فصل و وصل: در اجسام تغییراتی از قبیل اتصال و انفصال و تبدیل و تبدلات جوهری وجود دارد. مثلا جسم یکپارچه و پیوسته‌ای تبدیل به دو جسم منفصل و جداگانه می‌گردد. بدون تردید در اینگونه تحولات چنین نیست که موجود اول به کلی معدوم شده و یک یا چند چیز دیگر از نیستی محض به وجود می‌آیند بلکه یقینا چیزی از موجود قبلی در موجود بعدی باقی می‌ماند. آنچه باقی می‌ماند قطعاً همان فعلیت موجود قبلی نیست. پس ناچار جوهر دیگری در میان آن‌ها وجود دارد که رابطۀ وجودی آن‌ها با یکدیگر را حفظ می‌کند و خودش اقتضای هیچ فعلیتی را ندارد و به همین جهت است که فعلیت‌های گوناگون را می‌پذیرد. چنین جوهری که هیچ فعلیتی از خود ندارد و ویژگی آن، فقط پذیرش و قبول صورت‌هاست «قوه محض» یا مادّه و هیولی نامیده می‌شود. [7]

شیخ اشراق و برخی از معاصرین با ابطال ادلّۀ اثبات مادّه، هیولی را به عنوان جوهر فاقد فعلیّت انکار کرده و معتقدند اثبات چنین جوهری امکان ندارد.[8] از آنجا که مادّه (هیولی)، قوۀ محض است و هیچ فعلیتی ندارد به تنهایی نمی‌تواند موجود باشد بلکه همیشه همراه با صورت تحقق می‌یابد. بنابراین صورت همیشه متقدم بر مادّه بوده و به منزلۀ فاعل آن است یعنی اگر صورت نباشد مادّه هم تحقق پیدا نمی‌کند.[9]

نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد این است که «مادّه» با «علّت مادّی» هم مصداقاً و هم مفهوماً متفاوت است. مادّه به معنی محل صورت علت مادی برای مرکب حقیقی است که به همراه صورت علت آن می‌شوند. مادّه علت مادّّی مرکب و صورت علت صوری آن است اما مادّه به معنی حامل استعداد شیء فقط ماده خوانده می‌شود.[10]

خلاصه :

مقاله

نویسنده احسان ترکاشوند(عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS