كلمات كليدي : معقولات اولیه، معقولات ثانی منطقی، معقولات ثانی فلسفی، مدركات كلی، اعتباری، معرف و شناخت، حواس
نویسنده : محمد درگاهزاده
معقول در اصطلاح فلسفه و منطق به مدرکات مفاهیم کلی گفته میشود که توسط عقل درک میشوند در مقابل محسوسات و متخیلات که جزئی بوده و توسط حواس درک میشوند.
اقسام معقول
الف) معقول اولی (مفاهیم ماهوی): مدرکاتی هستند که ابتدا صورت جزئی آنها از راه حواس وارد ذهن انسان میشود و سپس عقل با قوه تجرید خود از آنها علوم کلی به دست میآورد، مانند: مفاهیم کلّی انسان، درخت، سنگ و.... ذهن انسان ابتدا از راه حواس افراد انسان (زید و عمرو و...) را درک میکند و سپس از این افراد جزئی به یک معنای کلی منتقل میشود که بر همه افراد قابل صدق است. همه مقولات دهگانه ارسطوئی از همین معقولات اولیه حاصل میشوند.
ویژگی معقولات اولی:
1- مسبوق به یکی از حواس هستند.
2- مشترک میان همه موجودات نیستند مانند ماهیت خط و سطح که مختص به امور کمّی هستند و نیز مانند شیرینی و ترشی که مختص امور کیفی هستند.
ب) معقول ثانی: معقولات و مدرکات کلی که دارای دو ویژگی هستند:
1- به طور مستقیم از راه حواس به ذهن نیامدهاند بلکه ذهن و دستگاه ادراکی انسان آنها را با استفاده از معقولات اولی (مفاهیم ماهوی)ساخته است.
2- مختص به بخش خاصی از موجودات نیستند. مانند کلیت، نوع، جنس، علت، معلول، ضرورت و امکان.
انواع معقولات ثانی
الف) معقولات ثانی منطقی: معقولاتی که ذهنی محض میباشند و مصداق خارجی ندارند، یعنی بعد از آنکه در ذهن آمدند از آن جهت که در ذهن هستند دارای یک سلسله معانی و اوصاف میشوند، مانند: مفهوم انسان که در ذهن متصف به نوع و یا کلیت و مانند آن میشود. مصداق چنین معقولاتی مفهوم و ماهیت ذهنی میباشد. تمام معانی منطقی از این قبیل هستند.
ب) معقولات ثانی فلسفی: برخی از معقولات ثانی با وجود اینکه امور ذهنی هستند، مثل معقولات اوّلی مستقیماً از راه حواس وارد ذهن نشدهاند اما در عین حال، اوصاف موجودات خارجی میباشند و ظرف صدقشان خارج است مانند مفهوم علیت، معلولیت، ضرورت، امکان و.... .
مفهوم علیت مستقیماً از راه حواس به ذهن نیامده است زیرا ما در خارج چیزی جداگانه به نام علیت در کنار ماهیت اشیاء نداریم، آنچه در خارج هست، آتش و شعلهور شدن و به خاکستر تبدیل شدن شیء مجاور آن است. اما ذهن انسان مفهومی به نام علیت میسازد و به آتش خارجی نسبت میدهد. بنابراین این دسته از مفاهیم با اینکه ساخته ذهن انسان هستند اما ظرف صدقشان موجودات خارجی است.
معقولات ثانی، به دلیل اینکه معلومات کلی هستند معقول خوانده میشوند و چون دارای اوصاف و احکامِ معقولات اوّلی میباشند و در رتبه بعد از معقولات اوّلی قرار دارند معقولات ثانی نامیده میشوند.
تاریخچه معقول ثانی
تعبیر معقول ثانی ابتدا در آثار ابن سینا آمده است وی این اصطلاح را برای مفاهیم منطق مانند: نوع، جنس، کلی و.... استفاده نمود به خاطر این که این مفاهیم، اوصاف مفاهیم ماهوی بوده و در رتبۀ بعد از مفاهیم اولی قرار دارند. امّا او تعبیر معقول ثانی را برای مفاهیمی مانند وجود و وحدت و شیئیت به کار نبرد هر چند متوجه بود که این مفاهیم با مفاهیم اولی (ماهیات) تفاوت دارند. بعد از ابن سینا شاگردش بهمنیار در تحلیل برخی از این مفاهیم مانند شیئیت، آنها را معقول ثانی نامید. البته مقصود بهمنیار این بود که این دسته از مفاهیم با مفاهیم اوّلی تفاوت دارند و صرفاً به خاطر جدا کردن این دسته از مفاهیم، آنها را نیز معقول ثانی نامید. بعدها شیخ اشراق تمام این گونه مفاهیم (وجود، وحدت، امکان) را معقول ثانی منطقی و امور اعتباری و ذهنی دانست.
براساس قاعدهای که خود تبیین کرده بود این دسته از مفاهیم را اعتباری دانست و و قاعده عبارت است:
«هر چیزی که موجود بودن آن در خارج مستلزم تسلسل است نمیتواند خارجی باشد.»
در آثار خواجه و صاحب مواقف و شارح مقاصد نیز این مفاهیم، معقول ثانی منطقی قلمداد شدهاند. دقیقاً مشخص نیست چه کسی برای اول بار بین معقولات ثانی منطقی و فلسفی فرق گذاشت اما آنچه مسلم است فرق بین این دو دسته از مفاهیم و اطلاق معقولثانی فلسفی بر مفاهیمی مانند (وجود و امکان و ضرورت و...) در آثار صدرالمتألهین به طرز خوبی بیان شده است.
نقش معقولات ثانی فلسفی در شناخت و معرفت
معقولات ثانی فلسفی نقش مهمی را در تفکر بشر دارا هستند به گونهای که انکار این دسته از معقولات موجب به بنبست رسیدن تفکر بشر میگردد. مفاهیمی مانند علیت، ضرورت، امکان وجود، و... اساس بحثهای فلسفی میباشند که از آنها به امور عامه تعبیر میشود. امور عامه در فلسفه عبارت از یک سری احکام کلی درباره موجودات میباشند، که انکار این احکام و انحصار معقولات در مفاهیم ماهوی (معقولات اولی) ضربۀ مهلکی بر پیکر فلسفه و شناخت عقلانی انسان خواهد زد.