دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مفاهیم اعتباری

No image
مفاهیم اعتباری

كلمات كليدي : مفاهيم اعتباري، معقولات ثانوي، معقول ثانوي فلسفي، معقول ثانوي منطقي، مفهوم ماهوي، ادراك اعتباري، ادراك حقيقي

نویسنده : حسن رضايي

مفهوم، اسم مفعول از ریشه " فهم" و به معنای چیزی است که بتوان آن را تصور کرد. معادل فرانسوی و انگلیسی این لغت Comprehension می‌باشد. مفاهیم کلی که در علوم عقلی از آنها استفاده می‌شود، در یک تقسیم‌بندی کلی به دو دسته تقسیم می‌گردند، مفاهیم ماهوی، که به آنها مفاهیم حقیقی یا معقولات اولی نیز می‌گویند. مانند مفهوم انسان و مفهوم سفیدی[1] و مفاهیم اعتباری یا معقولات ثانیه. این تقسیم‌بندی که از ابتکارات فلاسفه اسلامی است، و در آثار پیش از صدرالمتالهین، مانند خواجه نصیرالدین و علامه حلی نیز وجود دارد،[2] فوائد فراوانی دارد که در ضمن بحثهای آینده با آنها آشنا خواهیم شد و عدم دقت در بازشناسی و تمییز آنها از یکدیگر موجب خلطها و مشکلات زیادی در بحثهای فلسفی می‌شود و بسیاری از لغزشهای فلاسفه غربی در اثر خلط بین این مفاهیم حاصل شده که نمونه آنها را در سخنان هگل و کانت می‌توان یافت.[3] به همین منظور، این مقاله به بررسی اجمالی، مفاهیم اعتباری می‌پردازد.

معانی اعتباری

واژه اعتباری که در سخنان فلاسفه به چشم می‌خورد به چند معنی استعمال می‌شود و در واقع از مشترکات لفظی است که باید به فرق بین معانی آن دقیقا توجه کرد تا خلط و اشتباهی روی ندهد و مغالطه‌ای پیش نیاید.

1. اعتباری در مقابل ماهوی: طبق یک اصطلاح همه معقولات ثانیه خواه منطقی باشند و خواه فلسفی، اعتباری نامیده می‌شوند و حتی مفهوم وجود از مفاهیم اعتباری بشمار می‌رود. این اصطلاح در کلمات شیخ اشراق زیاد به کار رفته و در کتب مختلف وی درباره اعتبارات عقلی به همین معنی بحث شده است.[4]

2. اعتباری اخلاقی و حقوقی: در اصطلاح دیگری عنوان اعتباری به مفاهیم حقوقی و اخلاقی اختصاص می‌یابد. این مفاهیم در اصطلاح متاخرین "مفاهیم ارزشی" نامیده می‌شوند. در مورد این مفاهیم، بحثهای زیادی صورت گرفته است. بحث از ریشه‌یابی واژه‌های حقوقی و اخلاقی و تحولات معانی حقیقی و مجازی آن، مربوط به ادبیات و زبان شناسی است. اما آنچه از منظر فلسفی و شناخت شناسی قابل بررسی است این است که آیا این مفاهیم فقط بر اساس خواسته‌های فردی یا گروه‌های اجتماعی اعتبار شده است و هیچ رابطه ای با حقایق عینی و واقعیت‌های خارجی ندارد و مستقل از تمایلات افراد یا گروه‌های اجتماعی نیست، یا اینکه می‌توان برای آنها در میان حقایق عینی اثری یافت.[5] عده‌ای متمایل به نظر اول بوده و بر همین اساس معتقدند برخلاف ادراکات حقیقی، ادراکات اعتباری فرضهائی است که ذهن به منظور رفع احتیاجات حیاتی آنها را ساخته و جنبه وضعی و قراردادی و فرضی و اعتباری دارد و با واقع و نفس‌الامر سر و کاری ندارد، اعتباری یک سیر تکاملی و نشوء و ارتقاء را طی می‌کند، نسبی و موقت و غیرضروری است و نمی‌توان در براهین فلسفی یا علمی طبیعی یا ریاضی از این مفاهیم استفاده نمود و نتیجه علمی یا فلسفی گرفت.[6] اما این نظر درست نیست؛ زیرا اگر این قراردها صرفا نمایشگر تمایلات شخصی و سلیقه فردی یا گروهی می‌بود، هرگز سزاوار ستایش یا نکوهش نمی‌بود و تایید و مخالفت با آن نیز چیزی جز اظهار نظری بر اساس سلیقه نمی‌بود. بنابراین، نظر درست این است که این مفاهیم هرچند قراردادی و اعتباری هستند ولی چنین نیست که به کلی مستقل از خارج باشند و ارتباطی با آن نداشته باشند. بلکه این مفاهیم، معمولا از مفاهیم ماهوی و فلسفی گرفته شده‌اند و به عنوان سمبولی برای امور حقیقی و غیر قراردادی لحاظ شده‌اند و روابط حقیقی بین افعال انسانها و نتایج آنها، پشتوانه عینی و حقیقی این مفاهیم می باشد.[7]

3. اعتباری شعری: طبق این استعمال، واژه اعتباری، تنها به مفاهیمی اطلاق می شود که به هیچ وجه مصداق خارجی و ذهنی ندارد و به کمک قوه خیال ساخته می‌شوند و به " مفاهیم وهمی " نیز معروف است؛ مانند مفهوم غول. ما به ازای این معانی در ظرف توهم وجود دارد و در عالم خارج هیچ مطابق ندارند. البته هر یک از این معانی، بر روی حقیقتی استوار است. یعنی هر حد وهمی که به مصداقی داده می شود، مصداق واقعی دیگری نیز دارد. مثلا اگر انسانی را شیر می نامیم، یک شیر واقعی نیز هست که حدّ شیر از آن اوست.[8]

4. اعتباری در مقابل اصیل: اصطلاح دیگر اعتبار، در مقابل اصالت است که در بحث اصالت وجود یا ماهیت به کار می‌رود.[9]

از میان این مصادیق، آنچه مورد بحث است و در بحث ادراک و مفاهیم مورد توجه است، اعتباری به معنای اول است. زیرا اعتباری به معنای چهارم در اصالت وجود یا ماهیت بحث می شود نه در بخش مفاهیم، اعتباری به معنای دوم نیز مربوط به مباحث شناخت‌شناسی است و به معنای سوم نیز مربوط به مباحث ادبی و شعر است. اعتباری به معنای اول، در مقابل ماهوی است و بر خلاف آنچه که در مفهوم ماهوی، از ماهیت یک شیء صحبت می شود. در اعتباری، کاری به ماهیت آن ندارند. این مفاهیم که به معقولات ثانویه مشهور هستند، پس از ادراک و تصور معقولات اولیه و هنگام کاوش پیرامون احکام معقولات اولیه، در ذهن حاصل می‌شوند و جز در ذهن یافت نمیشوند، یعنی هیچ قسم از آنها، دارای فرد خارجی نیست[10] و به همین دلیل به آنها ثانوی می‌گویند؛ زیرا در مرتبه دوم، ادراک و تعقل قرار دارند. مشهور فلاسفه، معقولات ثانیه را به دو قسم، تقسیم نموده‌اند، ولی به نظر ملاصدرا این معقولات بر سه نوع هستند.[11]

بنا بر نظر مشهور، معقولات ثانوی بر دو دسته‌اند؛ یا فلسفی‌اند و یا منطقی. بدین صورت که مفاهیمی که ماهوی نیستند بر دو نوعند. یا قابل حمل بر امور خارجی هستند و یا قابل حمل نیستند و تنها بر مفاهیم و صورتهای ذهنی حمل میشوند. و به اصطلاح اتصاف آنها ذهنی است . مانند کلی و جزیی. دستة اخیر را، معقول ثانوی منطقی می‌نامند. مانند جنس، فصل و نوع که ظرف عروض و اتصاف آنها در ذهن است. و ماهیات و معقولات اولی، تنها در ذهن به این امور متصف می‌شوند.[12] دسته دیگر معقولاتی هستند که حمل بر اشیاء خارجی می‌شوند، ولی انتزاع آنها نیازمند به کندوکاو ذهنی و مقایسه اشیاء با یکدیگر می‌باشد، مانند مفهوم علت و معلول. در این موارد، ذهن، پس از مقایسه میان مفهوم دو چیز که با یکدیگر رابطه تأثیر و تأثر دارند، پی به رابطه‌ای می‌برد که یکی ناشی از دیگری است. مثلا هنگامی که آتش را با حرارت ناشی از آن مقایسه می‌کنیم و توقف حرارت را بر آتش مورد توجه قرار می‌دهیم عقل مفهوم علت را از آتش و مفهوم معلول را از حرارت انتزاع می‌کند و اگر چنین ملاحظات و مقایساتی در کار نباشد، هرگز اینگونه مفاهیم به دست نمی‌آیند. اینگونه مفاهیم را مفاهیم فلسفی یا معقولات ثانیه فلسفی می‌نامند. این معقولات، عروضشان ذهنی ولی اتصافشان خارجی است. [13]

اما بنا بر نظر ملاصدرا، این معقولات به سه دسته تقسیم می‌شوند، بدین صورت که اول، معقول ثانی به دو قسمت فلسفی و منطقی تقسیم شده و سپس، قسم فلسفی آن، به دو نوع تقسیم می‌گردد. او می‌گوید: معقول ثانی، گاه مفهومی است که گرچه در خارج راه پیدا نکرده است و فاقد فرد خارجی است ولی دارای مصداق عینی است. مانند وجود و وحدت، بنا بر اصالت وجود. و یا مفهومی است که فاقد مصداق خارجی است ولی اشیاء خارجی به آن متصف می‌شوند و اگر چه عروض آنها ذهنی است ولی اتصاف آنها خارجی است. مانند مفهوم امکان.[14]

ویژگی هر یک از اقسام معقولات ثانوی:

ویژگی مفاهیم منطقی این است که فقط بر مفاهیم و صورتهای ذهنی حمل می‌گردند و از این روی با اندک توجهی کاملا شناخته می‌شوند. همه مفاهیم اصلی علم منطق از این دسته هستند.

ویژگی مفاهیم فلسفی این است که بدون مقایسات و تحلیلهای عقلی به دست نمی‌آیند و هنگامی که بر موجودات حمل می‌گردند از انحاء وجود آنها نه حدود ماهوی آنها حکایت می‌کنند مثلا مفهوم علت که بر آتش اطلاق می‌گردد هیچگاه ماهیت خاص آنرا مشخص نمی‌سازد بلکه از نحوه رابطه آن با حرارت که رابطه تاثیر است حکایت می‌کند؛ رابطه‌ای که بین اشیاء دیگر هم وجود دارد. گاهی از این ویژگی به این صورت تعبیر می‌شود که مفاهیم فلسفی ما بازاء عینی ندارند یا عروضشان ذهنی است هر چند این تعبیرات قابل مناقشه و محتاج به توجیه و تاویل هستند. همه مفاهیم فلسفی خالص از این دسته‌اند.

ویژگی دیگر مفاهیم فلسفی این است که در ازاء آنها مفاهیم و تصورات جزئی وجود ندارد؛ مثلا چنین نیست که ذهن ما یک صورت جزئی از علیت داشته باشد و یک مفهوم کلی. بنا بر این هر مفهوم کلی که در ازاء آن یک تصور حسی یا خیالی یا وهمی وجود داشت به طوری که فرق بین آنها فقط در کلیت و جزئیت بود از مفاهیم ماهوی خواهد بود نه از مفاهیم فلسفی.[15]

مقاله

نویسنده حسن رضايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS