24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : عمود و اعوان، استدراجات، شهادت قولي، شهادت حالي
نویسنده : مهدي افضلي
در صناعت خطابه دو جزء عمده وجود دارد که عمود و اعوانش مینامند.
در لغت به چیزی گفته میشود که چیزهای دیگر بر آن استوار میشود، لنگرگاه یک چیز است. با حفظ همین معنا در خطابه نیز مراد از آن چیزی است که قوام خطابه به آن است. چیزی که قوامبخش خطابه است همان مواد قضایای خطابی یعنی مقبولات، مظنونات و مشهورات است که استدلال خطابی و اقناعی از آنها تشکیل میشود و آنرا "تثبیت" نیز مینامند.
در لغت به معنای اموری است که انسان را بر چیزی مدد میرسانند، در اینجا نیز مراد از آن گفتار، رفتار، حالات چهره و مانند آن است که خطیب را بر اقناع مخاطبان یاری میرساند. لیک به دلیل آنکه اعوان گاه همراه با شگرد و ترفند است و گاه بدون آن، اقسام مختلفی برای آن برشمرده شده است. اگر همراه با حیله و شگرد باشد "استداراجات" نامیده میشود که خود سه قسم دارد: استدراجات به حسب گوینده، استدراجات به حسب سخن و استدراجات بر حسب شنونده؛ اگر بدون حیله و شگرد خاصی باشد آنرا شهادت مینامند که خود به قولی و فعلی تقسیم میشود. هر یک به اختصار بیان میشود:
1. استدراجات بر حسب گوینده
مراد این است که خطیب پیش از سخن گفتن در هیأت و وضعی ظاهر شود که زمینه پذیرش گفتار را فراهم سازد. با ظاهر آراسته و متناسب با جلسه حضور پیدا کند، خودش را برای دیگران معرفی کند. از باب نمونه در مجلس شادی اگر لباس عزا بر تن کند یا با چهره نشسته و موی ژولیده وارد شود زمینه تاثیر را نه تنها فراهم نمیکند، بلکه ممکن است کم کند. حرکات دست و سرش نیز باید متناسب باشد، چه بسا اندام و هیأت و پوشش او برای رساندن پیامش کفایت کند.
2. استدراجات بر حسب سخن
سخن متناسب با مخاطب و هدف خطیب باشد، مقتضای حال مخاطب را رعایت کند، شمرده شمرده و با متانت سخن بگوید، زیر و بمی مناسب در گفتارش ایجاد کند و مانند آن.
3. استدراجات بر حسب شنونده
خطیب تلاش کند که ایشان را با خویشتن همراه سازد، از اهانت و تحقیر و تمسخرشان احتراز کند، بلکه بالاتر از آن ستایششان کند، گذشته نیکشان را یاد آوری کند و مانند آن. وقتی مخاطبان به لحاظ روانی علیه خطیب تحریک نشوند، طبعا با او همراه خواهند شد و در نتیجه گفتارش موثر خواهد افتاد.
شهادت قولی یا به وسیله گفته کسی که برای مردم مرجعیت دارد حاصل میشود یا توسط تاییدات حاضران یا با ارائه یک سند معتبر برای گفتههایش. وقتی سخنی از پیامبران و اولیای الاهی نقل میشود، همگان سراپا گوش میشوند، یا وقتی از حکیم یا شاعری سخنی نقل میشود برای مخاطبان قانع کننده خواهد بود. اگر حاضران با فریاد تکبیر و صلوات یا سوت و کف گفتار او را تایید میکنند تاثیر بسزایی در مقبول واقع شدن سخنان گوینده خواهد داشت.
این شهادت گاه بر حسب گوینده است، بدین معنا که آوازه آراستگیاش به فضایل اخلاقی، یا موقعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زبانزد خاص و عام است یا این که نشانههای صداقت در چهرهاش هویدا باشد، و از سر صدق و اخلاص سخن بگوید، بر این اساس نیز سخن او به دلیل آنکه از دل برون میآید لاجرم بر دل خواهد نشست. گاه شهادت حال برحسب قول است، از باب نمونه گوینده سخنش را با تحدی همراه کند یا بگوید خداوند گواه است و مانند آن.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان