دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مغالطه

No image
مغالطه

كلمات كليدي : مغالطه، وضع، تبكيت، تبكيت برهاني، تبكيت جدلي، تبكيت مغالطي، مشاغبه، سفسطه، وهميات، مشبهات

نویسنده : مهدي افضلي

هر قیاسی ‌که برای نقض یک وضع، یعنی رأیی که کسی بدان ملتزم است اقامه شود، در اصطلاح منطق‌دانان "تبکیت" نامیده می‌شود. تبکیت به معنای مجاب کردن و در هم کوفتن است. حال اگر مواد این قیاس از یقینیات باشد، آنرا "تبکیت برهانی" می‌نامند و اگر از مشهورات و مسلمات باشد آنرا "تبکیت جدلی" می‌نامند.

اگر در موردی مواد قیاس نه از یقینیات بود و نه از مشهورات و مسلمات، یا مواد یقینی یا مسلم باشد، لیکن در شکل و صورت دارای معیار‌های منطقی نبود، در این صورت بسته به این‌که مقدمات شبیه یقینیات باشد یا مسلمات و مشهورات، نام‌های دیگری به آن داده می‌شود. اگر مقدمات شبیه یقینیات و قیاس نامعتبر باشد آنرا "سوفسطایی" و صناعتش را "سفسطه" می‌نامند، ولی اگر مقدمات شبیه به مشهورات و مسلمات باشد و یا استدلال در جدل معتبر نباشد، آنرا "مشاغبی" و صناعتش را "مشاغبه" خوانند. کاربرد این صناعت در تمام مواردی است که جدل و برهان در آن راه داشته باشند و مبادی‌ای که مورد بهره قرار می‌دهد وهمیات و مشبهات است.

عوامل مغالطه

مغالطه که عنوان جامعی برای سفسطه و مشاغبه است، ریشه در دو چیز می‌تواند داشته باشد: یکی این‌که خود کسی‌ که قیاس می‌کند ناخواسته گرفتار اشتباه شود؛ دوم این‌ که بخواهد به عمد مخاطب را به غلط بیندزد. چنین کسی را در هر دو حالت "مغالط" و قیاسش را "مغالطه" می‌نامند. از آن جهت که در هر دو حال یک وضعی را نقض می‌کند به مغالطه "تبکیت مغالطی" نیز می‌گویند.

فوائد مغالطه

منطق‌دانان چند فایده برای صناعت مغالطه برشمرده‌اند. نخست این‌که انسان با آشنایی با قواعد این صناعت می‌تواند خود را از افتادن به ورطه اشتباه در استدلال محفوظ نگهدارد، اگر کسی موضع غلط را بشناسد، از آن احتراز خواهد کرد. ثانیا از طریق آن می‌تواند در برابر مغالطه مغالطه گران در امان بماند و اشتباه‌شان را نشان دهد. ثالثا اگر در موردی احساس می‌کند برای شکست دادن حریفی که بر باطل اصرار دارد هیچ راهی وجود ندارد، می‌تواند از مغالطه بهره گیرد.

اجزای مغالطه

منطق‌دانان برای مغالطه دو جزء برشمرده‌اند: جزء ذاتی و جزء عرضی. اجزای ذاتی آن به دلیل مفصل بودن در مدخل‌های جداگانه تحت عنوان مغالطات لفظی و معنوی مورد بحث قرار خواهد گرفت و اجزای عرضی را به اختصار بیان می‌کنیم. اجزای عرضی ‌که بیرون از خود تبکیت‌ می‌باشند، اما در عین حال می‌توانند کسانی ‌را به اشتباه بیاندازند. نوعا کسانی‌ دست به این کار می‌زنند که از بیان سخن مقبول ناتوان ‌می‌باشند. کینه نسبت به خصم و تعصب کور نسبت به یک عقیده دو عامل عمده برای تحریک انسان به سمت استفاده از این شیوه می‌باشند. این امور در چند مورد زیر می‌گنجند:

1. تقبیح و سرزنش نسبت به عقیده‌ کسی که بدان التزام دارد، از قبیل این‌‌که بگوید این رأی باطل است و مانند آن.

2. غافل ساختن حریف برای آن‌ که سخن ناروایی بر زبان جاری کند.

3. خشمگین ساختن حریف برای این ‌که خویشتن را ناتوان احساس کند، او را تحقیر کند، عیوب جسمی‌اش را باز گوید، مثلا برخی وقتی کم می‌آورند می‌گویند دهانت بوی بد می‌دهد و مانند آن.

4. به کارگیری الفاظ نامانوس برای سرگردان کردن حریف.

5. آوردن عبارات زائد و بی‌ارتباط به بحث برای خسته کردن حریف و گسستن رشته افکار او.

6. داد و فریاد کردن برای پریشان کردن خصم.

7. به کارگیری تعبیرات زننده و حاکی از بطلان آرا، مانند مرتجع یا التقاطی خواندن حریف.

مقاله

نویسنده مهدي افضلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

برهان

No image

سور Quantifier

No image

تعریف Definition

No image

علم

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS