كلمات كليدي : موصول، صله، ادات مصدري، مصدر مسبوك، مصدر مؤول، حروف مصدري، حروف السبك
"موصول"، اسم مفعول از مادهی "وصل" و در لغت به معنای پیوسته و متصل است.[1] "موصول" در علم نحو بر دو گونه است: "موصول حرفی" و "موصول اسمی"[2]؛ موصولهای حرفی، ادات مخصوصی هستند که بر صله[3] وارد شده و آن را به مصدر تأویل میبرند و به همین دلیل به آنها "حروف مصدری" نیز گفته میشود.[4] ادات مذکور قبل از جمله واقع شده و عبارتاند از : "أنْ"[5]، "أنَّ"، "ما"، "کیْ"، "لوْ" و "همزهی تسویه"[6] که در ادامه به انواع موصول حرفی به همراه مثال آنها اشاره خواهد شد.
وجه نامگذاری
معنای لغوی موصول (متصل و پیوسته) در معنای اصطلاحی آن لحاظ شده است؛ به این بیان که به جهت اتصال ادات مخصوص یاد شده به جمله، آنها را موصول نامیدهاند. [7]
جایگاه "موصول حرفی"
در میان عالمان نحو در تبیین مباحث "موصول حرفی" سه رویکرد مشاهده میشود؛ بعضی[8] "موصول حرفی" را در باب معرفه و نکره، مبحث موصول و بعد از مباحث "موصول اسمی" آوردهاند و در مقابل بعضی[9] "موصول حرفی" را در ضمن عنوان کلی "ادات" در کنار سایر ادات، با عنوان "ادات مصدری" مورد بررسی قرار دادهاند. بعضی دیگر،[10] از مبحث " موصول حرفی" به "حروف مصدری" تعبیر کرده و آن را در باب "حروف معانی" آوردهاند.
ذکر این نکته قابل توجه است که ابن هشام در "مغنی اللبیب" در ضمن بررسی مفردات، حروف مصدری را به صورت جداگانه بیان کرده و به کاربرد آنها اشاره میکند.
انواع "موصول حرفی"
در این بخش در قالب مثال به أنواع "موصول حرفی" اشاره می شود:[11]
1. "ما"؛ به عنوان مثال "ما" در عبارت «أعجبنی ما صنعتَ» موصول حرفی بوده و صلهی آن جملهی فعلیه (صنعتَ) است.
2. "أنْ"؛ به عنوان مثال "أن" در عبارت «أریدُ أن أتعلّمَ» موصول حرفی عامل بوده و صلهی آن جملهی فعلیه (أتعلَّمَ) است.
3. "أنَّ"؛ به عنوان مثال "أنَّ" در عبارت «عَجِبتُ أنَّ زیداً قائمٌ» از ادات مصدری عامل بوده که بر جملهی اسمیه وارد شده، "زیداً" را به عنوان اسم خود نصب و "قائمٌ" را به عنوان خبر، رفع داده است.
4. "لو"؛ به عنوان مثال "لو" در عبارت «وَدَدتُ لَو بَرِئتَ» موصول حرفی بوده و صلهی آن جملهی فعلیه (بَرِئتَ) است.
5. "کَی"؛ به عنوان مثال "کَی" در جملهی «جئتُ لِکَی تَتَعَلَّمَ» موصول حرفی بوده و صلهی آن فعل مضارع (تَتَعَلَّمَ) است.
6. "همزهی تسویه"؛ به عنوان مثال لفظ "أ" در آیه شریفهی «سَواءٌ عَلَیهِم أ أنذَرتَهُم أم لَم تُنذِرهُم»[12] موصول حرفی بوده و جملهی «أنذَرتَهُم» صلهی آن است.
ارتباط میان موصول اسمی و حرفی
موصول اسمی و حرفی در اموری شباهت و در مواردی با هم تفاوت دارند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
الف. شباهت
1. هر دو قسم موصول باید دارای صله ای باشند که متأخر از آنها است.[13]
2. در هر دو قسم، مقدم شدن صله یا بخشی از آن بر موصول صحیح نیست.[14]
ب. تفاوت
1. موصولهای اسمی به استثنای "أیّ" مبنی بوده و همچون سایر اسمهای مبنی با توجه به جایگاهشان در جمله، در محل رفع، نصب و یا جرّ هستند به خلاف موصولهای حرفی که همچون سایر حروف، محلّ اعرابی ندارند.[15]
2. صله موصول اسمی بر خلاف موصول حرفی باید شامل عائد (رابط) باشد.[16]
3. موصول حرفی به همراه صله آن به تاویل مصدر رفته[17] که به حسب نیاز جمله معرب میشود به خلاف موصول اسمی که این خصوصیت را ندارد.
4. فعل جامد، صلهی بعضی از موصولهای حرفی همچون "لو" واقع نمیشود به خلاف صله در موصول اسمی که این محدودیت را ندارد.[18]
5. حذف موصول اسمی به استثنای "أل" موصول با وجود شرایط جایز است، اما حذف موصول حرفی به جز "أن" مصدریهای که فعل مضارع را نصب میدهد، جایز نیست. [19]
"موصول حرفی" در قرآن و حدیث
1. آیه «قُلْ أُوحِىَ إِلىََّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الجْنِّ»[20]، (بگو: به من وحى شده است که جمعى از جنّ به سخنانم گوش فرا دادهاند)؛ در این آیهی شریفه "أنَّ"، موصول حرفی عامل بوده که بر جملهی اسمیه وارد شده، ضمیر "هاء" را به عنوان اسم خود نصب و جمله "استمع نفر ..." را به عنوان خبر، رفع داده است.[21]
2. حدیث «مَا أَقْبَحَ بالْمُؤْمِنِ أنْ تَکونَ لَهُ رَغْبةٌ تُذِلُّهُ»[22]، (چقدر برای مؤمن ناپسند است که خواستهاش باعث خواری او گردد!)؛ در این حدیث شریف "أن"، موصول حرفی عامل بوده که بر جملهی فعلیه (تکونَ له رغبةٌ) وارد شده است.
نکته
در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که سه مبحث "عوامل موثر در کاربرد مصدر غیر صریح"، "تاویل موصول حرفی و صله به مصدر" و "ویژگی و نحوهی کاربرد موصول حرفی"، از جمله مباحث مهم "موصول حرفی" است که با عنوانی مستقل و جداگانه مورد بررسی قرار میگیرند.